با هدف بازگشت به استراتژي تجارت؛
«ويرگولِ اول» اتاق بازرگانی را حذف كنيم
نصر: اتاق بازرگانی به محلي براي بررسي تمام مشكلات كشور تبدیل شده است و اين، يعني انحراف از مسير و هدف اصلي!
اتاق بازرگانی بايد اتاقی برای بازرگانی صنايع، معادن و کشاورزی باشد و برآيند عملكرد آن بايستي توسعه صادرات و افزايش حجم تجارت و نهایتاً به مثبت شدن تراز تجاري (يعني صادرات بيشتر از واردات باشد) آن شهر، استان و كشور ختم شود، اما چنين نيست. هزاران برنامه براي اجرا در اتاقها تدارك ديده میشود، بدون اينكه به هدف نهايي آن يعني توسعه تجارت توجه شود.
اگر توجه میشد؛ به عنوان مصداق، ميزان صادرات استان آذربايجان شرقي به عنوان يك استان اقتصادي و صنعتي 2 ميليارد دلار نبود. اين ميزان صادرات، سالهاست رشد قابلتوجهی ندارد. 2ميليارد دلار در صادرات، عدد بسيار كمي است.
صادرات سالانه چين 2 هزار 200 ميليارد دلار و آمريكا هم حدود یک هزار 800 ميليارد دلار است! اينكه در ايران، صادرات رشد چنداني ندارد، دلايل متعددي دارد كه ناكارآمدي دولتها در رفع تنگناهاي بینالمللی عامل اصلي آن میباشد، اما حداقل پارلمان بخش خصوصي و تشکلهای آن، نبايد سوراخ دعا را گمکرده باشند و سیاستهای اجرايي آن از ريل خارجشده و يك اليگارشي دولتي در بطن بخش خصوصي شكل بگيرد.
حالا وقت آن است كه استراتژي اتاق بازرگاني به مسير درست كه همانا تمركز بر تجارت است، بازگردد. سادهترین و سهلترین تغيير اين استراتژي، حذف ويرگولِ اول از عنوان آن است تا كليه فعالیتهای آن بر اساس اين عنوان تعريف شود. به اين مفهوم كه همه فعالیتها و جلسات اتاق بازرگاني بايد به افزايش سطح تراز تجاري منجر شود.
يعني بهجای «اتاق بازرگاني،صنايع، معادن و كشاورزي» عنوان دقيق و درست: «اتاق بازرگانيِ صنايع و معادن و كشاورزي» درج شود.
در اين عنوان و مفهوم؛ اين تشكل به اتاقي براي امورات بازرگانيِ فعالیتهای صنعت، معدن و كشاورزي تبديل میشود. اين اتاق اگر نشست فرهنگي برگزار میکند، بايد مانيفست آن به حل مشكلات فرهنگي تجارت منجر شود. مؤلفههای ديپلماسي فرهنگي براي توسعه صادرات در آن به بحث گذاشته شود.
اگر نشستي براي بهبود فضاي کسبوکار برگزار میکند، بايد رهاورد و برآيند اين نشست به رفع مشكلات فضاي کسبوکار تجاري ختم شود.
اگر نشستي با رسانهها برگزار میشود، بايد موضوعات تجارت و افزايش صادرات و مؤلفههای ديپلماسي رسانهای براي توسعه صادرات در آن بحث شود. اگر دوره آموزشي برگزار میشود، محتواي اين دوره نبايد موضوعاتي مثلاً تأمین اجتماعي باشد، بلكه بهعنوان مصداق، بايد تجارت ايران و روسيه در اتاق آموزش داده شود، يا روشهای تجارت ايران و عربستان و يا ايران و تركيه مطرح شود، روشهای تجارت در دوران تحريم آموزش داده شود و بقيه موارد هم، همینطور بايستي با محوريت تجارت، برنامه ريزي و اجرا شود.
حالا چرا به موضوع تجاري ماندن اتاق بازرگاني بايد توجه شود؟ به اين دليل: اولين اتاق بازرگاني در ايران در سال 1289 تحت عنوان «اتاق تجارت» در تبريز تشکیل شده است و در طي 113 سال، تغييراتي به خود ديده و در دگرديسي تكاملي به«آقاي تشکلها» تبديلشده و هماکنون با اين عنوان «اتاق بازرگاني، صنايع و معادن و كشاورزي» به فعاليت تشكلي خود ادامه میدهد.
اين اتاق و اعضاي هیئت نمايندگان آن تصور دارند، وظیفهشان حل تمامي مشكلات بخش خصوصي است در صورتی که براي پيگيري مشكلات هر گروه توليدي، چندين تشكل بخش خصوصي داريم و چندين نفر همزمان در اكثر اين تشکلها، هیئت نمايندگان و يا هیئتمدیره هستند و تقریباً همه اين تشكل ها، همه مسائل را در نبود استراتژي مدون،بررسي و پيگيري میکنند و هنوز صادرات ايران نتوانسته از52 ميليارد دلار بالا رود.
اگر قرار است همه مشكلات توليد بدون محوريت تجارت در اتاق بازرگاني پيگيري شود، پس وظيفه انجمنهای 12گانه تخصصي توليدي چيست؟ وظيفه خانه صنعت و معدن، وظيفه انجمن مديران صنايع، وظيفه خانه معدن، وظيفه خانه صنعت و معدن و تجارت جوانان، وظيفه نظامهای مهندسي معادن و نظام مهندسي كشاورزي و بقيه چيست؟ شايد پاسخ برخي صاحبنظران اين باشد كه همه اين تشکلها بر اساس اساسنامه فعاليت دارند و پاسخ اين طيف فكري اين است كه احتمالاً اين اساسنامه هم نادرست و بدون استراتژي واحد، تنظیمشده است كه چنين گرفتار اليگارشي و هرج و مرج شده ايم.
لذا بهتر است، اتاق بازرگاني صرفاً تمركز بر صادرات و امر تجارت داشته باشد و بقيه تشکلها هم بقيه مشكلات توليد را پيگيري كنند و جمعبندی آنها به شوراي گفتگوي دولت و بخش خصوصي ارجاع شود. از طرفي تعداد تشکلها در ايران بهشدت رو به افزايش است اين امر احتمالاً در راستاي سياست نهادگرايي در اقتصاد باشد و شايد هم زاييده رقابت اقتدارگرايانه گروههای ليدر بخش خصوصي است.
اگر گروهي در رقابت انتخاباتي يك انجمن پيروز نشود، يك هیئت مؤسس تشكيل داده و انجمن مشابه ديگر با تغيير و يا افزودن يك عبارت، تشكيل میدهند. به نظر میرسد، اكنون زمان آن رسيده تا تشکلها پوستاندازی كرده و به وظايف اصلي خود بازگردند و از تشكيل جلسات و نشست هايي كه به حوزه كاري آنها مربوط نيست، اجتناب كنند.
اكنون كه تيمي خبره و در تراز ملي در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني تبريز حضور دارند، انتظار است اين تغيير از تبريز شروع شود و اتاق بازرگاني تبريز، آمار تجارت آذربايجان شرقي در پايان سال1401 را اخذ و براي افزايش سالانه حداقل10درصدي آن استراتژي تعريف كند و همه کمیسیونهای تخصصي اتاق بازرگاني با برآيند افزايش صادرات برنامه داده و فعاليت كارشناسي و كميسيوني را شروع كنند و اينجاست كه عملكردها قابلسنجش خواهد بود و اتاق بازرگاني به ليدر تشكل ها تبديل خواهد شد.
سخاوت خيرخواه
دكتري روابط بینالملل/ پژوهشگر حوزه صنعت، معدن و تجارت
انتهای پیام/
نصر