هادیان، استاد روابط بینالملل:
نفع ما بازگشت به برجام است/ نیرویی در داخل وضع موجود را ترجیح میدهد
نصر: استاد روابط بینالملل گفت: در حال حاضر تفاهمی که صورت می گیرد باعث می شود زمان را بخریم تا به صورت پنهانی دوباره با آمریکا وارد مذاکراتی شویم که قراردادی قویتر انجام شود. حال سوال این است که برای آمریکا چه چیزی خوب است؟ اینکه ما به سمت 90 درصد نمیرویم و پذیرفتیم فریز کنیم. فریز یعنی بالاتر نمیرویم و چیزی کم نمیکنیم.
به گزارش نصر، ناصر هادیان معتقد است، «باید به برجام برگردیم و نفع ما بازگشت به برجام است. البته نیرویی در داخل معتقد است که اگر امر بین وضع موجود و برجام باشد، وضع موجود را ترجیح میدهند».
هادیان، که از چهره های شناخته شده ی موضوعات مربوط به روابط ایران و آمریکاست، با اشاره به زمزمه های توافق موقت دو کشور، می گوید: «این تفاهم موقت بیشتر دستاورد سیاسی خواهد داشت. یعنی سایه جنگ با آمریکا را از سر کشور برای یکی، دو سال دور می کند و شرایطی را به وجود میآورد که این مسائلی که بیان کردم مثل یمن، لبنان، عراق راحتتر حل و فصل شود. آمریکا هم تمرکز خود را بیشتر روی مسأله روسیه می برد».
ناصر هادیان در ادامه داد: بعد از هفت سال ارتباط مجدد بین ایران و عربستان صورت گرفت. به نظر شما مهترین دلیلی که دوباره این ارتباط از سر گرفته شد چه بود؟
تغییراتی در عربستان اتفاق افتاده که منجر به یک آرایش جدیدی از قدرت شد که همین امر شرایط خاصی را برای ریاض رقم زد. چند سالی طول کشید تا عربستان متوجه شود دنیا دست چه کسی است. اهداف درازمدت و میانمدت و کوتاهمدت برای کشور خود چیدند و از جمله این اهداف برنامه 2030 که برای آنها اهمیت به سزایی دارد. عربستان به این جمعبندی رسیده که برای موفقیت، نیاز به آرامش دارد و باید چندین مسأله را حل کند. همچنین باید منابع امنیت خود را تأمین و متعدد کند و فقط تکیه به آمریکا نداشته باشند. لذا به این نتیجه رسیدند که به سمت قدرتهای دیگر نیز بروند. در نتیجه رابطه با چین و دیگر کشورها را برقرار کردند.
اتفاقاتی که در خلیج فارس افتاد، حملاتی که به آرامکو شد و خصوصاً مسائلی که در یمن شکل گرفت در مجموع استراتژی رهبران عربستان را متفاوت کرد و آنها را به این سمت سوق داد که برای رسیدن به این اهداف نیاز دارند برنامه تامین امنیت خود را متعدد و متنوع کنند. در این راستا به دو جهت پیش رفتند، که یک جهت دخالت چین در این ماجراست و دیگری این است که باید مسائل خود را در منطقه حل و فصل کند.
بنابراین، به این جمع بندی رسیدند که باید سیاست های خود را تغییر بدهند. این موضوعات باعث شد که با ایران رابطه دیگری داشته باشند.
برای ایران چه اتفاقی افتاد که تن به چنین ارتباط مجددی داد؟
ایران علاقهمند به این کار بود. به دلیل اینکه خصومت با عربستان برای ما پرضرر شد. نه فقط در رابطه دوگانه بلکه عربستان 33 سال علیه ما اقدامات گستردهای را در عرصههای متفاوت آغاز کرده بودند. بدون اینکه هزینه چندانی پرداخت کند و ما در منظومه استراتژیک خود عربستان را تا 6-5 سال پیش تهدید نمیدانستیم. آنها را کوچکتر از این میدانستیم که دشمن قلمداد کنیم. دشمن را آمریکا و اسرائیل میدانستیم. البته تهدید سومی هم به نام هرج و مرج در منطقه بود. در چند سال اخیر عربستان برای ما تبدیل به یک تهدید شده بود.
در نتیجه سطح هزینه جنگ را برای عربستان افزایش دادیم. لذا به یمن کمک کردیم. عربستان 33 سال تلاش کرده بود که کشورهای اروپایی و حتی مالزی، اندونزی را از ما دور کند و به نحوی فشار بیاورد که با ما تعامل نداشته باشند یا خصومت داشته باشند. حتی گروههایی را داخل ایران تعذیه میکردند. در بلوچستان، کردستان، خوزستان، خصوصاً در مدارسی که اطراف ایران در پاکستان، افغانستان و... هزینه میکرد. طالبان و گروههای رادیکال علیه ایران ترغیب می کردند. مدیا و رسانههای اطراف به همین نحو عمل کردند و خصومتورزی زیادی علیه ما داشتند؛ ما هم تلاش می کردیم هزینه اقدامات عربستان را زیاد کنیم و البته این برای ما هم هزینه زیادی داشت و در کل به نفع ما بود و عقل حکم میکرد مسائل خود را با عربستان حل کنیم.
کشور چین در رابطه با ایران و عربستان چطور می بینید؟
با توجه به اتفاقات اخیر ظاهرا چین به این جمعبندی رسیده که آمریکا تامینکننده امنیت منابع انرژی برای چینیها نیست و خود باید این کار را بکنند. اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکایی ها کاهش یافته اما آن را از سیاست خود، حذف نمیکنند. اما برای چین افزایش یافته است. چین به دو دلیل اصلی نیاز به خاورمیانه دارد. اول، تامین امنیت منابع انرژی که خود باید این کار را انجام بدهد تا ثبات در منطقه حاصل شود. به علاوه بازار منطقه، سرمایهگذاری در منطقه، منافع اقتصادی که دارد. بنابراین، دیدگاهی که در خاورمیانه دارد ده سال پیش نداشت.
در حال حاضر آمریکا تلاش دارد که چین را مهار کند تا قدرت مسلط منطقه شرق آسیا چین نشود، نه اینکه چالش جهانی برای آمریکا شود. چین 25 سال فاصله دارد تا امریکا را در سطح نظام بینالمللی مورد چالش قرار دهد. امریکا تنها قدرت جهانی است و عمدتاً به خاطر نیروی دریایی امریکا و دلار و اقتصاد است و چین هم قدرت رو به ظهور است. این وضعیت نظام بینالملل است. چین با این دریافت به این سمت میآید که نقش برجسته تری در خاورمیانه ایفا کند و بر این باور است ایران قدرت تخریب زیادی دارد و یک منبع انرژی مطمئنی برای چین به شمار می آید.
در نهایت وقتی جنگ سرد خیلی فشردهتری بین آمریکا و چین برقرار شود عربستان و امارات به سمت آمریکا میروند، ولی مطمئن است ایران به سمت آمریکا نمیرود. لذا ایران به دو دلیل مهم است. یک اینکه منبع مطمئن انرژی است و دوم اینکه مهار ایران برای اینکه فعالیتهای بیثبات در منطقه نداشته باشد، مهم است. عربستان نیز تا حدود زیادی همه اینها را میخواهد و قطعاً از ما بیشتر نفوذ دارد.
انتهای پیام/
نصر