در این مجال در تلاش خواهیم بود تا به بررسی تاثیر شبکههای اجتماعی در توسعه جنبههای شخصی و اجتماعی افراد و خانوادهها و همچنین آسیبهای وارده و هژمونی دنیای دیجیتال بر بطن روابط خانوادگی بپردازیم و راهکارهایی را با توصیه تطابقسازی با فرهنگ و ادبیات خانوادهها به مخاطبان محترم ارائه دهیم.
با پیشرفت دنیای دیجیتال و توسعه شبکههای اجتماعی، فرصتهای بسیاری برای پدیدآمدن کسب و کارهای متنوع، گسترش روابط جهانی، دسترسی به اطلاعات متنوع برای افراد جامعه فراهم شد، به عبارتی دنیای مجازی به بخش مهمی از زندگی انسانها تبدیل شده که قطعاً با پیشرفت آن زندگی بشر تسهیل یافته و محدودیتها را برای بسیاری از قشرهای جامعه از میان برداشته است، اما در مقابل تسهیلات گوناگون، همانند سایر ابزارهایی که در طول تاریخ برای بشر مزایا و معایبی داشته اند، زندگی انسان با وجود این ابزار نیز از آسیبها و مضرات مختلف مصون نمانده است.
گسترش بازیهای کامپیوتری و از سوی دیگر افزایش یکجانشینی و عدم تحرک، گسترش روابط مجازی افراد در سرتاسر جهان اما در مقابل، کاهش ارتباط حضوری و گفتمان حقیقی بین افراد، دسترسی آسان به دنیایی از اطلاعات اما مواجهه با نشر اطلاعات بدون منبع و اساس علمی-پژوهشی و ... تنها چند مثال عینی از تاثیر دنیای مجازی بر زندگی انسانها است که در راس آن عدم مدیریت صحیح و آگاهانه استفاده از این دنیای مجازی بر روابط درونی خانوادهها تاثیر گذاشته است، بهطوریکه بسیاری از اعضای این سلولهای حیاتی جامعه، تنها در کنار هم به زیستن مشغولاند تا زندگی و تعامل با یکدیگر!
زیانهای استفاده ناآگاهانه از فضای مجازی و تاثیر آن بر روابط خانواده
فرد با عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباط می شود که شامل برخورد، تکیه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار و تیپ شخصیتی خاص است. بی شک، تاثیرپذیری فرد از این محیط، صفرِ مطلق نخواهد بود. (محکم کار و حلاج،1393) بر اساس اطلاعات موسسه پیو، شبکههای اجتماعی موجب دگرگونی تعامل فرزندان با والدین شده است. (اکبری تبار، 1390) یکی از مهمترین ابعاد زندگی انسان که از شبکههای اجتماعی مجازی تاثیرات عمیقی پذیرفته، بُعد اخلاقی است. افراد با تاثیر پذیری از فرهنگ جاری در این ابزارها گاهاً توانایی انطباق آن فرهنگ را با زندگی خود ندارد و این ناتوانی در او می تواند منجر به بروز اخلاقهای تهاجمی و بعضاً گوشهگیرانه نسبت به والدین و سایر اعضای خانواده شود.
در این خصوص زوجین عموماً تعامل همیشگی خود را از دست داده و هر یک به صورت انفرادی به تداوم زندگی خود می پردازند، فرزندان نیز اغلب با کشیدن دایرهای حول دنیای خود به فاصله گرفتن از والدین و گرایش بیشتر به گروه همسالان، روی می آورند. به دنبال این اتفاق الگوی صحیح گفت و شنود در خانوادهها دچار دگرگونی و عدم توجه کافی به فرزندان به دنبال حذف تعاملات خانوادگی باعث گرایش آن ها به سایر گروههای اجتماعی برای تامین نیاز خود به توجه و تعامل می شود.
به دنبال این فرآیند نو پدید، تغییر شکل روابط اجتماعی افراد دور از انتظار نیست. حذف الگوی صحیح تعامل، ابراز احساسات، تامین نیازهایی همچون توجه، احترام، عشق ورزی که تماماً در خانواده رشد و تکامل می یابد، جایگزینهایی در جامعه مجازی پیدا می کنند که سبب پررنگ شدن زندگی رسانهای و خاموشی آن در فضای حقیقی می شود.
از دیگر آسیبهای مخربی که فضای مجازی برای خانوادهها طی سالهای اخیر به وجود آورده، مواجه شدن کودکان و نوجوانان با مطالب و تصاویر نامناسب با سنشان است که به دلیل عدم تطابق با روحیات آنها موجب بروز اختلالات روانشناختی و حتی شراکت در برخی جرایم سایبری می شود.
کنجکاوی یکی از ویژگی های عمده کودکان و نوجوانان است که به کشف دنیای پیرامون آنها کمک می کند، اما زمانی که کنجکاوی آنها با بیتوجهی والدین در کنترل استفاده از ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی مجازی و موتورهای جستوجو همراه می شود، منجر به آسیبهای جبران ناپذیری در روان فرزندان و همچنین زندگی حقیقی آنها می شود که مصداق آن را طی سالهای اخیر در وقایعی همچون بازی کامپیوتری نهنگ آبی، روبات مومو، اخاذیهای گروههای تلگرامی و ... شاهد بودیم، لذا لازم است تا با تغییر یا اصلاح الگوی تربیتی، از وقوع اتفاقاتی از این قبیل جلوگیری کنیم.
مسئولیت والدین در قبال استفاده فرزندان از شبکههای اجتماعی
در شرایط کنونی، روابط والدین و فرزندان به سردی گراییده و دو نسل به دلیل تفاوتهای اجتماعی و تجربههای زیستی مختلف، زندگی را از دیدگاه خود مینگرند و آن را مطابق با بینش خود تفسیر میکنند. این اتفاق در خانوادههایی که دارای نوجوان هستند بیشتر دیده می شود و به دلیل عدم آگاهی و یا عدم توجه لازم والدین به این موضوع، اختلافهای افکاری به طرق ناصحیح مطرح می شوند.
داشتن الگوی تربیتی ثابت نخستین اقدامی است که در خانوادهها میبایست اعمال شود، چرا که با الگوهای تربیتی سهلانگارانه و مستبدانه نه تنها راهحل منطقی برای برداشتن دیوار بین والدین و فرزندان نمی توان یافت، بلکه زمینه بروز مشکلات عاطفی و ارتباطی بیشتر نیز ایجاد می شود. لذا والدین میبایست با تجدیدنظر در الگوی تربیتی خود و تبدیل آن به الگوی مقتدرانه که در آن سیستمهای پاداش و جزا، فراهم سازی زمینه ابراز احساسات و افکار، تقویت تفکر انتقادی در فرزندان، ایجاد فضای امن برای بیان تهدیدهای پیرامون فرزندان به طور کامل اعمال می شود، زمینه بیشتری را برای رشد و شکوفایی فرزندان خود ایجاد کنند.
دومین قدمی که در این نهاد اساسی جامعه باید در نظر گرفته شود، توجه به مراحل رشد روانشناختی فرزندان و ارزیابی موقعیت روانی آنها و شناخت رفتارهای صمیمیت بخش مطابق با شرایط و جلوگیری از برخوردهای سلبی است. اغلب کودکان و نوجوانان به دلیل پیشبینی رفتار سلبی و پرخاشگرانه والدین، جراتمندی خود را از دست داده و سکوت را مقابل تهدیدهای پیش آمده به جای گفتوگو و طرح مسئله، ترجیح می دهند و بدین گونه خانواده که می بایست مامن امنی برای فرزندان باشد، به مکانی هراس آور تبدیل می شود که همواره در آن تنقید می شوند.
حضور فعالانه والدین در کنار کودکان و نوجوانان از دیگر اقداماتی است که استمرار در آن نه تنها موجب دلگرمی و افزایش صمیمت بین آن ها می شود، بلکه زمینه کنترل و مدیریت دسترسی کودکان و نوجوانان به شبکههای اجتماعی مجازی را تسهیل می کند، منظور از حضور فعالانه والدین در اینجا صرفاً حضور فیزیکی نیست، بلکه تمرکز کامل روحی، عاطفی، فیزیکی و حمایت بدون قید و شرط والدین است. ابراز حس دوستداشتنی بودن به کودکان و نوجوانان بدون هیچ قید و شرطی، حتی در صورت وقوع اتفاقات ناخوشایند، موجب افزایش عزت نفس و جراتمندی آنها خواهد شد و به آنها این توانایی را میدهد که در مواجهه با شرایطی سخت، بدون هراس والدین خود را مطلع کنند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که استفاده از ابزارهای دنیای مجازی، نیازمند آگاهی و آموزشهای اختصاصی است، همانطور که پیشتر ذکر شد، خانواده مهمترین نهاد زنده جامعه است که رشد و تکامل افراد و شخصیت اجتماعیشان در آن شکل میپذیرد، لذا همانطور که کودکان راه رفتن، سخن گفتن و بازی کردن را برای اولین بار در خانواده یاد می گیرند، اصول و نحوه استفاده از ابزارهای اجتماعی را نیز می بایست در وهله نخست از والدین خود فرا گیرند. در این مقطع افزایش سواد رسانهای والدین و اشرافیت بر موقعیت فرزندان و شبکههای اجتماعی وظیفهای اجتناب ناپذیر است، باید به یاد داشته باشیم که کودکان و نوجونان مشاهدهگرهای خبره و زیرکی هستند و توانایی بالایی برای الگوبرداری دارند، لذا برای اینکه شاهد وقوع اتفاقهایی ناگوار در این موضوع نباشیم باید با ارتقا اطلاعات و سواد رسانهای خود و مدیریت استفاده خودمان از شبکههای اجتماعی، الگویی صحیح برای فرزندانمان باشیم.
دسترسی کودکان به فضای مجازی را چگونه مدیریت کنیم؟
پژوهشها درباره تاثیر منفی شبکههای اجتماعی مجازی نشان میدهد، گروه سنی نوجوانان به دلایل مختلف، مانند احساس حمایت اجتماعی و رضایت روانی، نسبت به گروههای سنی دیگر تاثیرپذیری بیشتری از شبکههای اجتماعی دارند و بیشتر در معرض تهدید اخلاقی قرار می گیرند، شبکههای اجتماعی مجازی، زمان ارتباط والدین با فرزندان را کم میکنند و در مقابل، بر زمان ارتباط با دوستان می افزایند؛ به همین دلیل، تاثیرپذیری نوجوانان از همسالان خود بیشتر است. (مشعوف 1391) لذا برای تاثیرگذاری موثر بر فرزندان خصوصاً گروه سنی نوجوانان لازم است از هرگونه رفتار سلبی جلوگیری شود، چرا که این رویکرد موجب شکاف بیشتر روابط بین والدین و فرزندان می شود.
نکته بسیار مهمی که در مدیریت استفاده و دسترسی فرزندان به تلفن همراه و همچنین شبکههای اجتماعی مجازی باید مد نظر قرار گرفت، این است که والدین با الگوی تربیتی مقتدرانه طبق فرهنگ و ادبیات جاری خانواده خود، حدود مالکیت گوشی همراه و لب تاپ و میزان زمان استفاده از هرگونه ابزار الکترونیکی مذکور را تعیین و پایبندی به قوانین را مولفهای مهم برای حفظ اعتبار آنها نزد خانواده بیان کنند که در صورت عدم رعایت آن شامل جزا و محرومیت از مزایای تفریحی خواهند شد.
به دنبال اعمال الگوی تربیتی مقتدرانه، والدین می توانند دلایل محدودیت استفاده از شبکههای مجازی و ابزارهای الکترونیکی را به راحتی با فرزندانشان در میان بگذارند. پرهیز از بیان دلایل غیر واقعی، ایجاد احساس گناه و عذاب وجدان در آنها و اعمال محدودیت بدون گفتمان، میتواند تعاملی سازنده را بین والدین و فرزندان ایجاد کند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که آشنا کردن گروه سنی نوجوانان با نحوه برخورد با تهدیدها توسط برخی افراد سودجو در گروههای مجازی و هرگونه اتفاق نامطلوب دیگر در رشد فکری و بلوغ اجتماعی آنها تاثیر بسزایی خواهد داشت که به دنبال آن در صورت مواجهه نوجوانان با موقعیتهایی این چنین، میتوان شاهد بروز رفتارهای اصولی و بدور از هیجانات منفی باشیم.
در نهایت، از دیگر اقداماتی که پس از آموزشهای اصولی و منطقی، می بایست توسط والدین صورت پذیرد، کنترل استفاده کودکان و نوجوانان از وسایل الکترونیکی و شبکههای اجتماعی به وسیله اعمال نرم افزارهایی مانند اپلیکیشنهای کنترل زمان و یا محدود کننده موتورهای جست و جو بر سیستمهای مورد استفاده است که اطمینان خاطر بیشتری را برای خانواده فراهم میکند.
کلام آخر
همواره به یاد داشته باشیم که خانواده مهمترین خاستگاه اجتماعی بشر است و سستی در بنیان آن، سبب بروز مشکلات اجتماعی در جامعه می شود. اگر امروز با مشکلات متعدد اجتماعی روبرو هستیم، چنین مشکلاتی حاصل اندیشهها و ساختارهای منطقی تشکیل نیافته ای است که در بطن خانواده رخ نداده است، در واقع اگر نهاد خانواده در معرض هجمههای فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد، آسیبهای جبرانناپذیری به کل جامعه وارد می شود و زمانی که ارزشهای اجتماعی جامعه تضعیف شود، بی شک کارکرد همه نهادهای جامعه با مشکل مواجه خواهد شد.
نسل آینده، بذری است که با دستان خود آن را در خاک کاشته و با رفتار و عملکرد خود آن را آبیاری می کنیم. اگر نهال رشد یافته آفتزده باشد، این نتیجه ماهها غفلتی است که باغبان بر نهال خود روا داشته است، برای رویش نهالی استوار و سبز، نگاهی روشن و صمیمی لازم است تا به وقت باروری سایهای فراغ نیز داشته باشد.
نویده رئوف فرد
روانشناس کودک، نوجوان و خانواده
منتشر شده در شماره دوم ماهنامه نصر آذربایجان
نسخه دیجیتال دومین شماره ماهنامه نصر آذربایجان به دنبال استقبال مخاطبان به عنوان اولین ماهنامه گویای ایران در دسترس عموم قرار گرفته است. برای مشاهده نسخه دیجیتال و مطالعه مطالب این ماهنامه این
لینک را کلیک کرده و ورق بزنید.
انتهای پیام/