قصاص دامادی که برای فرار از مهریه، عروس را به آتش کشید!

به گزارش نصر، ۱۱ خرداد ماه سال ۱۳۹۳ بود که مردی جوان با مراجعه به  پلیس آگاهی استان مفقودی همسر خود را گزارش می دهد.

پیدا شدن جسد سوخته
بعد از دریافت این گزارش، کارآگاهان پلیس آگاهی استان بلافاصله تحقیقات خود را برای یافتن بانوی جوان گمشده آغاز کرده و به طور شبانه روزی به دنبال سرنخی از وی بودند؛ تا این که در نهایت بعد از گذشت سه روز، جسد سوخته زنی را در داخل خودرو در جاده آناخاتون پیدا می کنند. و با بررسی هایی که صورت می گیرد هویت وی شناسایی و مشخص می شود جسد متعلق به همان بانوی جوان گمشده است.

همسر مقتول اظهار بی اطلاعی می کند
کارآگاهان برای کشف راز سوزانده شدن این بانو، تحقیقات گسترده خود را آغاز می کنند و در مرحله اول سراغ همسر و پدر وی می روند.
همسر مقتول اظهارات خود را در مقابل کارآگاهان این گونه بیان می کند: یک روز که به خانه آمدم دیدم همسرم نیست، گمان کردم حتما منزل پدرش رفته است؛ بنابراین با خواهر خانمم تماس گرفته و حضور همسرم در خانه پدری اش را از وی جویا شدم؛ اما وی اظهار بی اطلاعی کرد، من هم از پیدا شدنش ناامید شده و موضوع را به پلیس آگاهی گزارش کردم.

پدر مقتول، پرده از رازی برداشت
در مرحله بعد، کارآگاهان سراغ پدر مقتول رفتند تا شاید سرنخی از قاتل این بانوی جوان به دست بیاورند که موفق هم شدند؛ چرا که انگشت اتهام پدر مقتول در همان ابتدا به سمت دامانش نشانه رفت و پرده از راز وجود اختلاف مابین دختر و دامادش و این که در آستانه جدایی هستند و دخترش مهریه خود را به اجرا گذاشته است و دامادش به هیچ وجه نمی خواهد این مهریه را پرداخت کند، برداشت.

اعتراف داماد به قتل و سوزاندن همسرش
همین اظهارات کافی بود تا کارآگاهان داماد را به عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر نمایند. داماد جوان در اظهارات اولیه خود منکر هرگونه قتل و یا سوقصدی به جان همسر خود می شود؛ اما تنها بعد از گذشت چند روز، اقرار به ارتکاب قتل عمد می نماید و می گوید: با دایی همسر سابقم نقشه قتل همسرم را کشیدیم، قرار بر این رشد من همسرم را به بهانه گردش و تفریح به بیرون از شهر و جاده ای خلوت ببرم و هم دستم (همان دایی همسر سابقم) در نقش مامور پلیس برای اخذ مدارک ماشین به ما نزدیک شود؛ وقتی هم دستم رسید و دستور به توقف ماشین داد، من ماشین را به کنار جاده منتقل و پارک کردم؛ در این حین مامور قلابی نزدیک ما شد و از من مدارک ماشین را خواست من هم به بهانه این که مدارک در صندوق عقب ماشین است، از خودرو پیاده شدم.
بعد از پیاده شدن من، وی با استفاده از چکش ضربات متعددی به سر همسرم وارد کرد. در این حین صدای همسرم را می شنیدم که مدام اسم مرا صدا می زند و از من کمک می خواهد اما اطلاع نداشت آن کسی که باعث و بانی همه این هاست خود من هستم.
بعد از بیهوش شدنش، خودرو را در حالی که همسرم نیز در داخل آن بود، به پایین دره هل دادیم.
اما می ترسیدیم دوباره به هوش بیاید بنابراین خود نیز به پایین دره رفته و خودرو را در حالی که همسرم در داخل آن بود، به آتش کشیدیم.
این گزارش می افزاید، حکم قصاص این داماد جوان (به دلیل این که قاتل مبلغی را به عنوان مهریه به مقتول بدهکار بود، بنابراین مابه التفاوت دیه از این محل تامین شده) اجرا شده است، ولی هم دست وی به دلیل تفاوت مابه التفاوت دیه همچنان در انتظار اجرای حکم قصاص خود قرار دارد.
انتهای پیام/