به گزارش نصر، در خیابان عباسی در محله قدیمی باغمیشه و نزدیکی دامنه های عینالی بقایای چندین برج و قلعه و خرابه های یک عمارت کهن تاریخی به چشم می خورد که به قلعه و ربع رشیدی معروف است.
این مكان روزگاری بزرگترین دانشگاه ایران و خاورمیانه بود که بیش از ۷۰۰ سال از عمر آن می گذرد به طوری که حتی قلعه رشیدیه یا ربع رشیدی را شهرستان رشیدی می نامیدند.
خواجه رشیدالدین فضل اله وزیر سلطان محمود غازان در محله بیلانکی (ولیانکوه) باغمیشه تبریز یک سلسله عمارات زیبا بنا کرد که بعدا به نام خواجه رشید به «ربع رشیدی» معروف شد.
این شخص دانشمند در رشته تاریخ، سیاست، داروسازی و نجوم استاد روزگار بود.
وی در نامه ای به فرزندش خواجه سعدالدين، ضمن توصیف ربع رشیدی، می نویسد:
ربع رشیدی که در زمان مفارقت و اوان مباعدت آن فرزند عزیز طرح انداخته و تهیه وسایل و اسباب آن ساخته بودیم اکنون به میامن قدوم علماء و يمن همت فضلا به اتمام پیوسته، بیست و چهار کاروانسرای رفیع که چون قصر خورنق منیع است... و هزار و پانصد دکان... و سی هزار خانه دلکش در آن بنا نمودیم و و حمامات خوش هوا و بساتين باصفا و حوانيت و طواحين ( آسیاب ) و کارخانه های شعربافی و کاغذسازی و دارالضرب و رنگخانه و غیره احداث و انشا رفته و از هر شهری تغری و جماعتی آورده و در ربع مسکون ساکن گردانیدیم...
خواجه سپس اشاره می کند که ۲۰۰ قاری از کوفه و بصره و اوسط و شام آورده شده اند که دائما مسئول تلاوت کلام الله مجید به نوبت باشند و ۴۰۰ فقیه و محدث برگزیده از کشورهای مختلف مأمور تدریسند و هزار طالب علم از آنان تعلیم فقه و حدیث می گیرند، ۵۰ پزشک حاذق و استاد از هند و مصر و چین و شام و روم و یونان استخدام شده اند که هر روز در دارالشفاء مشغول طبابت اند و در پیش هر یک، 10 تن طالب علم مستعد مشغول فراگرفتن فن پزشکی هستند.
چشم پزشکان، جراحان و شکسته بندان در نزدیکی باغ رشید آباد و دیگر صاحبان صنایع و علوم در کوی های دیگر جا گرفته اند و هر یک متناسب با فضل و هنر خود وظیفه و حقوقی دریافت می دارند و غرض از نوشتن نامه این است که از انطاکیه و چند شهر دیگر پنجاه تن صدف باف بفرستند، اما نه با زجر و زور بلکه با لطف و مواسات ... » و در نامه دیگر می نویسد: اکنون چهار قریه به حال عمارت در آمده... و قریه دیگر که از رعیت خالی و از عمارت عاری مانده است می خواهم که قلعه در میان باشد.توقع که چهل غلام و کنیز رومی به دارالسلطنه تبریز فرستد که در قریه مذكوره ساکن گردند و به عمارت مشغول شوند.»
همچنان که از مفاد نامه ها نیز به خوبی معلوم می شود ربع رشیدی به اصطلاح امروز، یک شهر علمی و دانشگاهی بوده و بزرگترین علمای عصر از کشورهای مشرق در آن گرد آمده بودند.
کتابخانه عظیمی داشت، کشت خیلی از گیاهان در باغ های نمونه آن مورد آزمایش قرار می گرفت و در موارد علمی مختلف بحث و فحص به عمل می آمد.
اما با وجود این خوش درخشیدن دولت خواجه رشیدالدین فضل اله نیز ناپایدار بود و در سال ۷۱۸ هجری قمری در زمان سلطان ابوسعید بهادرخان به وسیله تاج الدین علیشاہ جیلانی به قتل رسید و تمام ملک و املاکش به یغما رفت و به مرور زمان جز سنگ و خاک چیزی از آن دانشگاه بزرگ باقی نماند.
چهار برج و پایه برج و یک پشته خاک و سنگ، باقیمانده ربع رشیدی نیستند بلکه پایه های برج های قلعه ای هستند که در سال ۱۰۲۰ هجری قمری به امر شاه عباس اول با تخریب عمارت باشکوه شام غازان، بقایای ربع رشیدی، قلعه و سرای ها و مساجد رومیان (عثمانی ها) و قبور شعرا و عرفا و امرای بزرگ مدفون در مقبرةالشعرای سرخاب و دمشقیه و ولیانكوی آنها را بنا کرده اند تا در مقابل حملات عثمانی و دفع دشمنان به کار رود، زیرا ربع رشیدی را مناسب قلعه یافته بودند.
از سال ۱۳۸۱ تلاش موفقی در مورد اختصاص این مکان سابق علمی به یک دانشگاه بزرگ و جامع تبریز آغاز شده و مقامات استان چون استانداری، شهرداری و دانشگاه تبریز و اداره کل ارشاد و سازمان میراث فرهنگی در این خصوص به نتیجه مطلوب رسیده اند.
انتهای پیام/