سبک زندگی/
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها چه چیزهایی در مورد تربیت فرزند را فراموش کردهاند؟
نصر: نصحیت اغلب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به فرزندانشان این است که قدر دوران کودکی فرزندشان را بدانند و از این دوران لذت ببرند. نصحیت خوبی است، اما بیشتر والدین تجربه کردهاند که بخشهایی از فرزندپروری و بزرگ کردن کودک نهتنها لذتبخش نیست، بلکه بسیار دشوار و پرتنش نیز هست.
پس بهتر است بزرگترها پیشتر به این بخشهای دشوار نیز اشاره کنند و والدین را برای مواجهه با آنها آماده کنند. در ادامه، به چند مورد از موارد سخت فرزندپروری پرداخته میشود.
تربیت کودکان نیازمند انرژی است
بسیاری از والدین هیچگاه روزگاری که بیخوابی فراوانی را تحمل کردند فراموش نخواهند کرد. اما ممکن است پدربزرگها و مادربزرگها آن شبها را بهخوبی به یاد نیاورند و آن خستگیهای طاقتفرسا را به فراموشی سپرده باشند یا فراموش کرده باشند که فرزندپروری هرگز آسان نیست و هرگز تمامی ندارد. وقتی کودک را از پوشک میگیرید و خوشحالید که مرحلهای را پشت سر گذاشتهاید، با مرحله جدید دیگری مواجه میشوید. اکنون باید مراقب کودکی باشید که تازه راه افتاده است و درک درستی از خطر ندارد. این مرحله را بهسلامت میگذرانید و کودک وارد مدرسه میشود، مشکلات مربوط به یادگیری، ارتباط با همسالان و رفتوآمدهای کودک آغاز میشود. با بزرگتر شدن فرزندتان، با مسائل مربوط به نوجوانی و بلوغ روبرو خواهید شد و این روند در مراحل مختلف ادامه خواهد داشت.
شاید اینجور سختیها زود فراموش شوند، اما تا مدتها این سختی از بین نمیرود و تغییر شکل میدهد. شاید نیاز نباشد پوشک بچه را تغییر دهید، اما مدام باید به دنبال توالت مناسب برای کودک باشید. پس از آن هم باید مدت طولانی به آنها آموزش بدهید.
حرف اصلی این است که نگهداری از بچهها سخت است و همیشه سخت خواهد بود. اگر پدربزرگها و مادربزرگها از فرزندانش خود انتظار کمک دارند، توقع بیموردی نیست؛ اما بهتر است تا حد ممکن خودشان این نیازها را برآورده کنند، چون فرزندانشان واقعا درگیر کودکان خود هستند.
سفر با کودکان سخت است
یکی از چالشهایی که احتمالا پدربزرگها و مادربزرگها فراموش کردهاند سفر با کودکان است. سفر با کودکان سخت است و معمولا مشکلاتی مانند گم شدن یا جا گذاشتن کفش یا کاپشن، درست وقتی که به آن نیاز دارید، همیشه وجود دارد یا مدام باید درباره دستشویی رفتن با کودک سر و کله بزنید.
البته اگر با والدینتان با هم به سفر میروید، احتمالا سختی سفر با کودک را میدانند. شاید با قانون نیم ساعت هم آشنا باشند. طبق این قانون، اگر قرار است بهموقع به جایی برسید، در ازای هر کودک، نیم ساعت زودتر باید از خانه بیرون بیایید. پدربزرگها و مادربزرگها باید صبوری کنند و به این موضوع آگاه باشند که فرزندانشان ممکن است مثل گذشته وقتشناس و بهموقع نباشند، چون زندگی و وقتشان تا حد زیادی تحت تاثیر رفتار، نیازها و خواستههای کودکشان است.
والدین بیشتر اوقات احساس گناه دارند
هیچکس نمیتواند همیشه تصمیم درست بگیرد و اشتباه مطمئنا رخ خواهد داد. وقتی والدین تصمیم اشتباهی بگیرند، مطمئنا درباره این تصمیم و تبعات آن احساس گناه خواهند داشت. گاهی اوقات هم تصمیمات خوب است، اما بسته به شرایط ممکن است طبق انتظار پیش نرود. در هر صورت، والدین احساس بدی خواهند داشت.
گاهی اوقات هم تصمیمات خوب است اما به خاطر شرایط ممکن است تبدیل به تصمیم بدی شود. در هر صورت والدین احساس بدی خواهند داشت.
گاهی پدربزرگها و مادربزرگها از سر لطف یا دلسوزی از فرزندشان میپرسند: «چرا مخالفت نکردی؟» یا «چرا کار دیگهای نکردی؟» منظورشان از گفتن این جملات این است که باید تصمیم بهتری میگرفتید. چنین بازخوردی نهتنها کمکی نمیکند، بلکه احساس گناه را بیشتر میکند.
شاید در این مواقع بهترین کمک همدلی باشد، گفتن جملاتی مثل: «منم اگر جای تو بودم، چنین تصمیمی میگرفتم» احتمالا درد را کمتر و راههای ارتباطی را باز میکند.
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نباید والدین را قضاوت کنند
در گذشته مسئولیت تربیت کودکان بیشتر به عهده والدین بود، اما امروزه هر کسی به خود این اجازه را میدهد که درباره فرزندپروری دیگران نظر دهد یا آنها را قضاوت کند. والدین مدام احساس میکنند همسایهها، دوستان، آشنایان و مربیان کودک رفتارشان با کودک را نظاره و قضاوت میکنند. پدربزرگها و مادربزرگها نباید با رفتارشان این فشار را مضاعف کنند. بهترین کار این است که به نکات مثبت تربیتی، که فرزندانشان به کار میگیرند، توجه کنند و توجهی به نکات منفی نداشته باشند.
تربیت فرزند اتفاقی است که هر لحظه رخ میدهد
زندگی مدرن به گونهای است که والدین باید هر لحظه تصمیمات مختلفی بگیرند. از تصمیمات بزرگ مثل انتخاب مدرسه گرفته تا تصمیمات کوچک مثل پاسخ به این سؤال: «آیا فرزند من به اندازه کافی بزرگ شده که از خیابان رد شود؟» اگر والدین بخواهند برای هر کار و تصمیم تحقیق کنند، واقعا هیچ کاری پیش نخواهد رفت. همه تصمیمات حیاتی نیستند، اما به هر حال، داشتن آگاهی و دانش امری ضروری است. در صورتی که شما بخواهید، پدربزرگها و مادربزرگها هم میتوانند کمک کنند و قسمتی از پرسوجوها را انجام دهند. البته باید در نظر داشته باشند که ذهنیتهای پیشین خود را کنار بگذارند و آنها را وارد مسئله نکنند.
هزینههای زندگی استرسزا است
همیشه به زوجهای جوان گفته میشود برای آینده پول ذخیره کنند. اما مسئله اینجاست که بسیاری از پس هزینه معمولی خود هم برنمیآیند. میلیونها چیز میتواند بر هزینه ماهانه شما تاثیر داشته باشد؛ از رشد بچه تا افزایش هزینه دانشگاه، همگی تاثیرگذارند. به این موارد اتفاقات پیشبینینشدهای مثل تصادف یا بیماری را نیز اضافه کنید.
بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگها امنیت مالی دارند و هماکنون سختیهای بیپولی و فشار مالی را فراموش کردهاند. برخی از پدربزرگها و مادربزرگها سعی میکنند، برای مستقل شدن فرزندانشان، به آنها کمک مالی نکنند. اما برخی دیگر از پدربزرگها و مادربزرگها دوست دارند در بعضی شرایط به فرزندانشان کمک کنند، مثلا در پرداخت قسمتی از شهریه مدرسه یا دانشگاه نوهشان سهیم میشوند.
آینده نامشخص است
والدین همیشه آیندهای خوب برای کودکان میخواهند، متاسفانه آنقدر سرعت تغییر زیاد است که نمیتوانید با قطعیت آینده فرزندتان را تضمین کنید. تصمیماتی که امروز بعد از ساعتها تحقیق و بررسی میگیرید، ممکن است فردا پاسخگوی خواسته و نیاز شما و کودک نباشد. یا شغلی که امروز بسیار پردرآمد است، ممکن است در سالهای آینده کاملا از بین برود. پس والدین حق دارند خیلی نگران این موضوع باشند.
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم آینده خوبی برای نوههایشان میخواهند و این یکی از اصلیترین نگرانیهای آنها به شمار میرود. با این حال، آنها تجربه بیشتری دارند و میدانند که زندگی ثابت نیست و همه چیز بهسرعت در حال تغییر است. زندگی در حال حرکت است، اما کسانی که سختکوش و مشتاق یادگیری باشند موفق خواهند بود. از اهداف مهم والدین تربیت کودکی سختکوش، باپشتکار و مشتاق یادگیری است.
انتهای پیام/
نصر