چهار جشن چهارشنبه آخر سال، میراث پیشینیان در آذربایجان شرقی
نصر: نوروز بزرگترین و با شکوه ترین عید مردم آذربایجان شرقی مانند سایر مناطق است. رسم ها و آیین های نوروزی که در گوشه و کنار استان برگزار می شود، بخشی از میراث معنوی و همچنین یکی از بزرگترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می آید.
به گزارش نصر، در آذربایجان شرقی آغاز سال و آمدن بهار را با نام هایی چون "نوروز بایرامی (عید نوروز)، ایل بایرامی (عید سال) و جناب امیر بایرامی (عید جناب امیر)" یاد می کنند. آیین های نوروز و رسم های آن در سالهای نه چندان دور با آمدن پیک های نوروزی آغاز می شد و مردم با دیدن سفیران مذکور خود را برای برپاداشتن رسم ها آماده می کردند.
سفیران نوروز با خواندن اشعار و رساندن پیام نوروزی خود، هدایای از مردم دریافت می کردند و نقل، نبات، خشکبار و لباس گرفته و قبل از تحویل سال به خانه و کاشانه خود برمی گشتند. در همه نقاط آذربایجان شرقی، اسفند ماه را "بایرام آیی (ماه عید)" می نامند. در این ماه چهارشنبه ها، هر کدام برای خود نامی دارند و هر یک از آنها منتسب به یکی از عناصر چهارگانه یعنی خاک، باد، آب و آتش است.
با توجه به اینکه از زمانهای قدیم، انسانها بر این باور بودند که چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک است که باعث بیداری طبیعت میشوند. مردم آذربایجان نیز چهار هفته قبل از عید نوروز و به مناسبت همین چهار عنصر، در روزهای چهارشنبه، مراسم ویژه ای برگزار می کردند که به ترتیب "سو چرشنبهسی، اُود چرشنبه سی، یئل چرشنبه سی و توپراق چرشنبهسی" نام داشتند.
سو چرشنبهسی (چهارشنبه آب)
اولین چهارشنبه آخر سال را در فرهنگ آذربایجان "سو چرشنبهسی" میگویند. در "سو چرشنبهسی (چهارشنبه آب)"، آبها نو میشوند و دوباره به رودخانهها و کانالهای طبیعی برمیگردند و در حوزههای آبی حیات به طبیعت باز میگردد. در این روز قبل از طلوع آفتاب مردم به کنار رودخانهها و محلهای آبی رفته و دست و صورت خود را میشویند و به طرف همدیگر آب میپاشند و از روی آب میپرند تا سعادت و خوشبختی در سال جدید نیز نصیبشان شود و مشکلات و رنج و عذابشان را به آب نو بدهند.'
در باورهای مردم آذربایجان در مورد آب این گفتهها آمده است:
* سفرهیه سو داغیلماسی آیدینلیقدیر (اگر در سفره آب ریخته شود، نشان از برکت و روشنی است)
* سو ایچهن آدامی ایلان چالماز (کسی که آب مینوشد را مار نیش نمیزند)
در بخش 'ضربالمثلهایی در مورد آب نیز آمده است:
* سو اولان یئرده، دیریلیک اولار (جایی که آب وجود دارد در آن زندگی وجود خواهد داشت)
اود چرشنبهسی (چهارشنبه آتش)
دومین هفته را گذشتگان ما با عنوان "اود چرشنبهسی" (چهارشنبه آتش) نامگذاری کردهاند که مظهر حرارت، نور و روشنایی است. این چهارشنبه از باورهای انسانهای گذشته به خورشید و آتش بهوجود آمده است. در این روز مردم با روشن کردن آتش از روی آن میپرند و بدیهای درونشان را در آتش میسوزانند تا با دلی صاف و تمیز به استقبال بیداری طبیعت بروند. موقع پریدن از روی آتش این جملات نیز گفته میشود: "آغیرلیغیم بیغیرلیغیم بوردا قالاسان/ دیش آغریم، باش آغریم بوردا قالاسان/آتیل باتیل چرشنبه/ بختیم آچیل چرشنبه"
تمام بدیها و مریضیهایم در این آتش بماند و بخت و شانس من نیز گشایش یابد.
یئل چرشنبهسی، (چهارشنبه باد)
'نیاکان ما سومین هفته از ماه آخر زمستان را "یئل چرشنبهسی، (چهارشنبه باد)" نامگذاری کردهاند، چون در این هفته باد با آمدن خود به زمین و طبیعت زندگی و نوید بیداری میدهد. مردم بر این باورند که باد با آمدنش آب و آتش را به حرکت وا میدارد و باعث بیداری طبیعت میشود. در مورد باد، در فرهنگ آذربایجان، افسانهها، نغمهها و داستانهای زیادی گفته شده است. بنا بر اعتقاد آنها، باد (یئل) یکی از خدایان قدرتمند است و اعتقاد به قدرت و تقدس باد نیز در ادبیات شفاهی مردم آذربایجان وجود دارد، مثلا آنها معتقدند «باد برده» برنمیگردد یا روز چهارشنبهسوری حاجات خود را به باد بسپار، باد حاجتت را برآورده می کند.
به این چهارشنبه "کولک اویادان چرشنبه" و یا "کولک چرشنبه" نیز گفته میشود. مراسمات روز یئل چرشنبهسی با اجرای فردی با عنوان «یئل بابا» (باد بابا) برگذار میشود.
در بخش 'نغمهای در مورد یئل بابا می خوانیم: «'آ یئل بابا، یئل بابا /تئز گل، بابا، گل، بابا/ سووور بیزیم خیرمانی/ آتینا وئر سامانی/ دن داغیلیب داغ اولسون/ منیم جانیم ساغ اولسون/ آ یئل بابا، یئل بابا/ قوربان سنه، گل بابا »
باد بابا، زود بیا و خرمن ما را بوجاری کن و کاه را به اسبها بده و دانهها را همه جا بپاش و زندگی را احیا کن، بابا قربانت برم زود بیا.
تورپاق چرشنبهسی، (چهارشنبه خاک)
آخرین چهارشنبه فصل زمستان نیز تحت عنوان "تورپاق چرشنبهسی، (چهارشنبه خاک)" نام نهاده شده است که طبیعت با جذب گرما و حرارت بیدار میشود. این روز در نزد مردم با نامهای "ایلین سون چرشنبهسی، آخیر چرشنبه" و "ایل آخیر چرشنبه"چهارشنبه آخر سال مشهور است. در نزد انسانها به دلیل از خاک بودن خود انسان "تورپاق، (خاک)" از اهمیت ویژهای برخوردار است. مردم آذربایجان بر این باورند که بعد از چهارشنبه خاک، بیداری و زندگی دوباره آغاز میشود و خاک جان تازهای پیدا میکند.
در برخی نقاط از جمله شهرستان مراغه و شهر گوگان، چهارشنبه های اسفند ماه عبارتند از: "یالانچی چرشنبه، یعنی چهارشنبه دروغین، آلا چرشنبه یعنی چهارشنبه خاکستری، کوله چرشنبه یعنی چهارشنبه کوتاه و آخیر چرشنبه یعنی چهارشنبه آخر سال".
تا چند سال پیش در بیشتر نقاط آذربایجان شرقی در هریک از چهارشنبه های ذکر شده مراسم و جشن گرفته و در هریک از آنها غروب روز سه شنبه آتش افروزی می شد. امروزه فقط در چهارشنبه آخر سال رسم آتش افروزی برپا می شود.
بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه سال یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه بیرون خانه، جلو درب در فضایی مناسب آتش می افروزند و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن: «دیش آغریم، باش آغریم، قادامی، بلامی، هامیسی توکولسون بو اودا»یعنی "دندان دردم، سردردم، قضا و بلا و درد و بلایم همه شان در این آتش از بین برود". دختران دم بخت از روی آتش می پرند و می خوانند: «عاتل باطل چرشنبه/ بختیم آچیل چرشنبه» یعنی چهارشنبه عاطل و باطل کن، بخت مرا باز کن.
همچنین در روستاها خاکستر آتش را نگه می دارند و داخل بذر بهاره می ریزند و معتقدند خاکستر چهارشنبه کشت بهاره را برکت می بخشد.
پس از آتش افروزی و پریدن از روی آن با وسیله ای فلزی موسوم به ارسین (وسیله ای درآوردن نان از تنور) دور محیط خانه و طویله را خط می کشند و با این کار از خدا می خواهند که خیر و برکت به زندگی شان ارزانی داشته و روزیشان در خانه خودشان بماند و پایمال نشود. در نقاط روستایی و عشایری در روز سه شنبه ای که شب آن شب چهارشنبه آخر سال است، زنان خانه، اطراف سیلوی آرد و گاهی اوقات روی دیوار بیرون خانه نقش های نمادین می کشند که عموما درخت سروی در وسط است و ماه در غرب و خورشید در شرق آن و نقش زنی که ملاقه ای به دست دارد و «چرشنبه خاتون» (خاتون چهارشنبه) می گویند وی حافظ سیلوی آرد و برکت روزی است.
غذای شب چهارشنبه سوری هم در روستاها بیشتر شیربرنج و دلمه است که از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مراسم معمول در شب چهارشنبه آخر سال فرستادن هدایایی تحت عنوان چرشنبه پایی (سهم چهارشنبه) از سوی داماد برای نوعروس است.
هدایا شامل شیرینی، آجیل چهارشنبه، طلا و جواهرات و پارچه و یک بشقاب غذای چهارشنبه آخر سال که آنها را در مجمعین گذاشته و به خانه عروس می فرستند. فالگوش ایستادن از جمله رسم های دیگر است.
زنان و دختران در کوی و گذری که سه راهی باشد به حرف رهگذران گوش می دهند و از مضمون آنها برای نیت خود تفال می زنند. در برخی نقاط شهرستان اهر قاشق زنی نیز رسم بوده، معمولا زنان روی خود را پوشانده و با قاشق یا کلید به در خانه ها می کوبند، صاحب خانه شیرینی، میوه یا پول در ظرف آنها می گذارند و گاهی نیز به آنان آب می پاشند، همانگونه که ذکر آن رفت در آذربایجان شرقی در هریک از چهارشنبه های اسفند ماه جشن گرفته می شد.
انتهای پیام/
نصر