یادداشت/
مرغ، ملت را به صف کرد!
نصر: در آخرین نفس های یک سال مانده به قرن بیست و یکم، مرغ؛ ملت ایران را به صف کشید.
صفی که زیبنده این مردم نیست، مردمی که ٨ سال بدون وقفه جگرگوشه هایشان را به جنگ فرستادند، جنگی که رحم نداشت و میکشت.
مسئولیت این کار بر عهده مسؤلینی است که با امید، نا امید و ملتی را به ذلت کشاندند که اکنون هم، چون گذشته رونق اقتصادی ندارند.
وقتی مسئله یک مرغ در کشور اینقدر سخت است که نمیتوانند آن را حل کنند، نباید انتظار بیشتری داشت.
اگر تا چند روز پیش دورهمیهای خانوادگی، مسابقات ورزشی، مراسمات عروسی و ختم، تخفیف فروشگاهها و مسافرتهای آخر هفته، زنجیره انتقال بیماری کرونا بودند، حال این زنجیره، به صفهای توزیع مرغ به قیمت دولتی کشیده شده است.
اگر چه خیلی ها این وقایع را اینچنین تفسیر می کنند که شاید عمدی در کار است، چرا که دیروز شکر و برنج امروز روغن و مرغ و فردا... یکی پس از دیگری به نوبت از قبل تعیین شده روز های تلخی را برای ملتی نجیب و فهیم رقم می زنند.
بی شک وضعیت کنونی نیاز به برون رفت از بحران دارد ولی معلوم نیست مجریان دولتی در کشور مشغول چه کاری هستند مرغداری می گفت نه مرغ در کشور کم است و نه قیمت اش گران فقط کشور ما مدیر ندارد!
انتهای پیام/
محمدرضا اخگرگداز