نگاهی به در هم آمیختگی آیین یلدا و جشن کریسمس در سالهای اخیر/
یلدا زیر سایه کاجها
نصر: اینروزها نماد برف و جوراب بابانوئل و کوکی آدمک و کلاه، بیش از بقیه تزئینات یلدایی انار و هندوانه به چشم میآید. راستش کریسمس، پیشی گرفته از یلدا انگار.
گوشی تلفن همراهم، یک اروری میداد که مجبور شدم ببرمش برای تعمیر. بس که همه زار و زندگیمان ریخته توی همین مستطیل هوشمند،یک لحظه هم نمیشود گذاشتش روی زمین. پرسوجو کردم و جایی نشانم دادند که بیمعطلی بشود اشکال گوشی را رفع و رجوع کرد. مغازه در منطقه مرکزی و شلوغ شهر بود. ساعت ظهر را برای رفتن انتخاب کردم و امیدوارم بودم کووید یک لحظه سرش را گذاشته باشد روی زمین و دلش بخواهد توی آفتاب کم رمق آذر ماه، کمی چرت بزند.
وقتی رسیدم تعجب کردم. شلوغ بود و پر از آدم. چرا؟ چون نزدیک شب یلدا هستیم و بازار خرید نه، چون سالهای پیش، اما خب همچنان داغ است. مغازههای لباس و اکسسوری و ظرف و ظروف در بورس، همه با ویترینهای تزیین شده و مژده تخفیف یلدایی با تمهای زیبا. نماد برف و جوراب بابانوئل و کوکی آدمک و کلاه، بیش از بقیه تزئینات یلدایی انار و هندوانه به چشم میآید. راستش کریسمس، پیشی گرفته از یلدا انگار.
گوشیام حالش خوب شد. خب، برگردیم به دنیای مجازی و زندگی مجازیمان را از سر بگیریم. در بالا پایین کردن صفحات و گشت و گذار مجازی هم بازار جشن یلدا به راه است. خیلیها به استقبال هم رفتهاند و دیزاین خانه و زندگی و خصوصا نوعروسها، با خنچه یلدا و آموزش تزئینات و پخت و پز دسر و غذا و درخت کریسمس بالا سر خنچهها و همان«چیلله لیخ»، انگار امسال این تزئینات کریسمس، بیش از سالهای پیش، با یلدا درآمیخته است. خب بله، واقعا هم چشم نواز است و فریبنده و بهروز.
آتلیه عکاسی کودکی که چند بار پسرم را بردهام آنجا برای عکاسی، تبلیغ فرستاده است: از تمهای جدید یلدا و کریسمس امسال ما دیدن فرمایید و آدرس پیج آتلیه با رنگ آبی، آماده کلیک کردن است. تم کریسمس و یلدا. جدی جدی یلدا و کریسمس دارند تبدیل به یک چیز میشوند. انار، توی دست بچههایی با لباس قرمز و کلاه بابانوئل روی سر و در پشت سر، درخت تزئین شده با کوکیهای آدمکها و عصای راه راه و توپک های درخشان و هندوانه پای درخت. ملغمهای از ایران باستان و میلاد مسیح و اروپا، همه و هیچ کدام و البته با سبک پست مدرن!!! عجب، عجب!
یک آسیبشناس اجتماعی با اشاره به علت اثرپذیری آیین شب یلدا از جشن کریسمس میگوید: «در واقع علت این پدیده که از مدتها قبل شروع شده، کمکاری و کمتوجهی مسئولان در اهمیت دادن به عناصر و ارزشهای فرهنگی، ملی و میهنی است. در نتیجه همین بیتفاوتی مسئولان، مردم و به خصوص نسل جوان رو به جشنهایی مثل کریسمس و ولنتاین و... آوردهاند.»
امانالله قراییمقدم ادامه میدهد:«به عنوان یک جامعه شناس این خطر را چندین سال پیش گوشزد کرده بودم. بیگانگی با فرهنگ ملی از دوره کودکستان آغاز میشود. معلوم بود وقتی که مسئولان عناصر فرهنگی را ایدئولوژی زده کردهاند و به عبارتی با مسائل ایدئولوژیکی که از جایی دیگر بود مخلوط کردند و آنها را مهم شمردند، درون جوانان از ارزشها، هنجارها، اعیاد و جشنهای ملی، اسطورههای ملی و میهنی خالی میشود.»
اینکه با هر چیزی که بشود حال دل را خوب کرد و لبخند را، شده برای چند ساعت در این روزهای ابری و تلخ شیوع ویروس و در خانه ماندنهای طولانی، بر لب نشاند، بیشک خوب است و دلپذیر. یلدا هم بهانه خوبی است. کارهای سادهای مثل تزئین خانه و چیدن سفره و دلخوشیهای کوچک و رنگی با هر میزان از انرژی که هر کسی، بر حسب علاقهاش صرف این کارها کند. نه قابل نقد است و نه سزاوار مذمت. دلخوشی و شادی، در بستر خانه و خانواده، اتفاقا قابل ستایش است و شایسته قدردانی.
قراییمقدم با تاکید بر نقش و تاثیر عوامل درونزا و اسطورهها و هنر ملی در این زمینه، میگوید: «تئوریای در غرب وجود دارد که میگوید ما باید کاری کنیم که خلاهای به وجود آمده در خرده فرهنگها و فرهنگها را با ابزار و وسایلی که ایجاد میکنیم مثل رادیو و تلویزیون و سریالها و...به سمت فرهنگ و تمدن غرب حرکت دهیم. ولی ما چکار کردهایم؟همان طور که ژاپنیها کیمونو و سامورایی خود را حفظ کردهاند و از فرهنگ غرب هم عقب نماندند. باید بدانیم قدرت رسانه بیاندازه است. »
این جامعه شناس ادامه میدهد: «وقتی موسیقی ملی حرام اعلام میشود، بدیهی است جوان به سمت موسیقی رپ و هیپ پاپ و تتلوها برود. خیابانهای شهرهای ما به نام کدام بزرگ ملی نامگذاری شده است؟ مجسمههای بزرگان ایرانی کجاست؟ هر مجسمه یک کلاس دانشگاه است. موسیقی و هنر ایران،
دین و تقوا و ملیگرایی است. وقتی زمانی گفته شد هر چه گذشتگان انجام دادهاند بیخود است، جوان هم گفت حالا که گذشته بد و بیارزش است به سمت چیزهای غریبه برویم. ما برای عید نوروز و یلدا چکار کردهایم؟ در کدام میادین جشن و آتش بازی بر پا کردیم؟»
فرهنگ زنده نگه داشتن آیینهای ملی و رسم و رسومات از آن جهت که به ما هویت میبخشد و ریشههایمان را در خاک موطنمان، آبیاری میکند، موضوعیاست که جای بحث ندارد. اما برپایی رسمهای فرهنگها و ملتهای دیگر، جدا از بررسیهای روانکاوانه، میتواند دلایل بسیار متفاوت از هم در بین اجراکنندگان آنها داشته باشد. اما آمیختگی و ورود فرهنگ بیگانه در آیینهای کهن فرهنگ ما، در نگاهی موشکافانه و تیزبین، چه اثری میتواند بر روی ما و خصوصا نسل جدید بگذارد؟
محمدرضا پویافر، جامعه شناس هم در این خصوص، میگوید: ساختارهای رسمی ما تاکنون اقدامات جدی برای ورود به این موضوع انجام ندادهاند. وقتی برای این کار هیچ برنامه ریزی و سیاستگذاری تعمداً وجود ندارد که آئینهای ملی ما مثل یلدا بزرگ و برای آن نمادسازی شود، پسن باید توجه بیشتر مردم به جشن سال نو میلادی و استفاده بیشتر از نمادهای کریسمس در سطح شهر عجیب به نظر بیاید.
او اضافه میکند: باید برای این موضوع، اقدامات سازمانی افت پژوهشی انجام شود تا بتواند درباره آن بیشتر صحبت کرد. توجه به کارکترهای آئینهای ملی مثل ننه سرما در شب یلدا به شکل خیلی ضعیف در کتاب داستان کودکان یا برنامههای انیمیشنی کار شده است. شاید اینطور تصور میشود که اگر کارکترهای آئین ملی بزرگیاترویجشونددر تضاد با نمادهای دینی است.
در این بین مرتضی که در یکی از معابر پر تردد تبریز مغازه فروش وسایل تزئینی دارد، در پاسخ به اینکه چرا از نشانههای شب چله برای طراحی ویترین فروشگاهاش استفاده نکرده است؟ توضیح میدهد: «به جز انار سفالی و شیشه ای که اتفاقا آن هم تولید چین است، اِلمان دیگری برای تزئین شب چله وجود ندارد. ماحتی بانزدیک شدن به عید نوروز از حاجی فیروز یا نمادهای سفره هفتسین برای تزئین فروشگاه استفاده میکنیم، اما آنقدر که تزئینات کریسمس تنوع دارند و برای مردم جذاب است، اِلمانهای نوروزی تولید شده، این قابلیت راندارد.»
قراییمقدم هم در ادامه سخنان خود میگوید: «شاهدیم که ارامنه عزیز کریسمس خود را به درستی به جا آورده و فرزند خود را ارمنی و مسیحی بار میآورند. ولی ما فرزندان خود را از بعد فرهنگی و دینی، آموزش و پرورش و توجه به ارزشها و میراث ملی رها کرده و در این خصوص ضعیف عمل کردهایم. عوامل درونزا و برونزا در این موضوع موثر است و مردم تازه به دوران رسیده، برای فخرفروشی و دهنکجی به مسئولان به این سمت گرایش پیدا میکنند. امروز جوانان به جایی رسیدهاند که میگویند: (حرمت هیچ عمل، اندیشه و رسمی واجب نیست و میتوان از آن تخطی کرد) ذائقه جوان ایرانی را تغییر دادهاند و وقتی ذائقه تغییر کرد،جوان غربزده شده و از میهن فرار میکند. سرزمین موعودش میشود غرب و ارزشها و هنجارهای غربی مثل کریمس، ولنتاین، بالماسکه و...»
آیا همانطور که رسم و رسوم یلدا، در این چند سال اخیر که دارد با رنگ و لعاب کریسمس آمیخته میشود، طی سالهای بعد از نطر معنایی هم اثری بر آیین شب چله ما خواهد داشت؟
یلدایی که به باور اغلب مورخان 500 سال قبل از میلاد مسیح رواج داشته، با باور زایش و تبرک و گرامیداشت خورشید و آغاز روزهای طولانی، سفرهای با میوههای دانه دار به تعبیر زایش و باروری و سرخ و قرمز به تعبیر خوشی و خورشید، چون انارو هندوانه چنین اصیل و خواستنی و غنی،با رنگ و لعاب و زیبا، واقعا چه نیاز به همراهی تمهای کریسمس؟
اما خب، ما آدم هایِ تکرارِ آنچه که رواج دارد هستیم. آدمهای اهل تقلید که نمیخواهیم از قافله داشتن عکسی یادگاری کنار درخت کاجی تزئین شده عقب بمانیم. آدمهایی که رنگ سرخ هندوانه و انار را برداشته و روی کوکی های کریسمسی نقش میزنیم تا تلفیقی بسازیم از همه چیز.
سحرفکردار – مها فاطری
انتهای پیام/
نصر