یادداشت/
خواجه عبدالله صیرفی از سرآمدان هنر مکتب تبریز
نصر: دوره حیات خواجه عبدالله صیرفی، یکی از ادوار سرنوشتساز این سرزمین محسوب میشود، حملات ویرانگر و خانمانسوز مغولان نهتنها بنیانهای فرهنگی، بلکه تمام شئون اجتماعی را در این دوره از تاریخ ایران دستخوش صدمات بسیاری ساخت، با این حال شگفتآور است که چند دهه پس از حمله چنگیز، تاریخ از تشکیل بزرگترین و بیسابقهترین حوزههای علمی و عظمت و آبادی تبریز و بسیاری از شهرهای دیگر ایران خبر میدهد.
به گزارش نصر، با تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران و فروکش کردن عطش قتل و چپاول قوم مهاجم، در سایه غنای فرهنگی این سرزمین و کاردانی وزرای ایرانی ایلخانان، زمینه برای احیای فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی فراهم شد.
ایجاد مراکزی چون رصد خانه مراغه، شنب غازان و ربع رشیدی تبریز و... برآیند همین حرکت پرشتاب بود، در این میان تبریز پایتخت دولت ایلخانی بعنوان مرکز ثقل این تحولات سرنوشت ساز تلقی می شود و بی شک بروز استعداد هایی همچون عبدالله صیرفی نیز نمی توانسته برکنار و بی تاثیر از این تحولات باشد، دوره حیات صیرفی مقارن است با شکوفایی ربع رشیدی در تبریز بعنوان مرکز اجتماع بزرگترین دانشمندان و هنرمندان مشرق زمین و شکل گیری پایه های سترگ مکتب هنری تبریز مکتبی که در دوره صفوی به اوج شکوفایی خود رسید.
خواجه عبدالله صیرفی فرزند محمود صراف تبریزی از مشاهیر خوشنویسان و کتیبهنویسان قرن هشتم هجری است. زندگانی صیرفی معاصر است با حکمرانی الجایتو سلطان محمد خدابنده، سلطان ابوسعید بهادر خان و سلیمان خان. صیرفی شاگرد بلاواسطه سید حیدرگنده نویس و سید حیدر نیز شاگرد یاقوت مستعصمی بود، حافظ حسین کربلائی، مولف تذکره ارزشمند روضات الجنان و جنات الجنان که خود درزمره خوشنویسان قرن دهم هجری است، می نویسد:
«خواجه عبدالله اگرچه درک زمان خواجه یاقوت مستعصمی رحمه ا... کرده فاما شاگرد سید حیدر گنده نویس است که او شاگرد خواجه یاقوت است و معاصر بوده با حضرت پیریحیی صوفی شیرازی و جناب پیر نیز درک زمان حضرت خواجه یاقوت مستعصمی علیه الرحمه کرده بود، فاما به خدمتش مشرف نگشته شاگرد خواجه مبارک شاه زرین قلم است و او شاگرد خواجه یاقوت است.»
تقریبا تمام منابع تاریخی از صیرفی باعنوان خطاط و کتیبه نویس یادکرده اند و در برخی منابع به مهارت او درکاشی تراشی نیز اشاره شده است. از آن جمله قاضی احمد در گلستان هنر درباره صیرفی می نویسد :
«در کتیبهنویسی استاد و از کاشی تراشی وقوف تمام داشت، عمارات دارالسلطنه تبریز، خصوصاً عمارت استاد شاگرد و کتیبه های بیرون و درون و گنبدها و سردرها تمامی به خط اوست و در مدرسه دمشقیه دارالسلطنه تبریز کتیبه طاقی به خط اوست و در راه بیلانکوه تبریز، در مسجدی قریب به بقعه سلیمانیه کتیبه ای کاشیکاری به خط اوست.»
مالک دیلمی از خوشنویسان نامدار روزگار صفویه مهارت و استادی خواجه عبدالله صیرفی را در کتیبه نویسی به نظم کشیده است:
صیرفی ناقد جواهر خط که به تبریز بود گوهر ریز
هست برحسن خط او شاهد در و دیوار خطه تبریز
تاریخ وفات صیرفی دقیقا مشخص نیست، میرزا حبیب اصفهانی در تذکره خط و خطاطان وفات صیرفی را سال 742 هجری نوشته است. این درحالیست که در موزه اسلامی ترکیه قرآنی به خط صیرفی نگهداری می شود که در سال 744 کتابت شده است. از سوی دیگر حافظ حسین در روضات الجنان به یکی از کتیبه های صیرفی در مقبره پیر رومی در تبریز اشاره دارد که در سال 746 هجری نوشته شده است. با این حال او در روضه سوم این کتاب که به ذکر مزارات چرنداب اختصاص دارد به تاریخ وفات صیرفی اشاره ای نکرده است.
برخی نمونههای منحصر بفرد از خط خواجه عبدالله صیرفی در مجموعه های هنری و موزه های نقاط مختلف جهان نگهداری میشود، از آنجمله قرآنی به خط صیرفی که بهسال 728 هجری کتابت یافته و در کتابخانه چستربیتی دوبلین در ایرلند محفوظ است و قرآنی که در سال 720 هجری نوشته شده و هم اینک در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود با رقم: "کتبه عبدالله صیرفی فی شهور سنه عشرین و سبعمائه" که بخط نسخ و برروی کاغذ اصفهانی کتابت شده، این نسخه ارزشمند و نفیس در سال 1301 هجری قمری توسط رکن الدوله محمدتقی میرزا والی خراسان و سیستان وقف آستان قدس رضوی شده است و هم اینک با شماره 279 در این موزه نگهداری می شود.
میرزا حبیب اصفهانی نیز در تذکره خط و خطاطان ، از کتابت 36 جلد قرآن به خط خواجه عبدالله صیرفی خبر می دهد.
«کتیبه بسیاری از ابنیه تاریخی تبریز به خط او نگارش یافته بود، از آن جمله اند: کتیبه های مجموعه رشیدیه (ربع رشیدی)، عمارت دمشقیه، مسجد استاد شاگرد، عمارت غیاثیه و ... همچنین برخی از الواح مقابر بزرگان تبریز به خط او بوده از خطوط صیرفی که زینت بخش ابنیه باشکوه تبریز قرن هشتم هجری بوده ، هم اینک اثری برجای نمانده است، با این حال در منابع تاریخی به برخی از آنها اشاره شده است
مسجد استاد شاگرد تبریز
کار احداث این مسجد در سال 741 هجری، مقارن با پادشاهی سلیمان خان ایلخانی و توسط علاء الدین امیر حسن بن تیمور تاش معروف به شیخ حسن کوچک آغاز و در سال 743 هجری به اتمام رسیده است. این بنا را در نسبت به بانی آن که علاءالدین لقب داشته "علائیه" و گاهی در نسبت به سلیمان خان "سلیمانیه" نامیده اند و به دلیل آنکه کتیبه های این بنا توسط خواجه عبدالله صیرفی و شاگرد او حاجی محمد بندگیر نوشته شده، بنام "مسجد استاد شاگرد" شهرت یافته، این بنا در زلزله سال 1193 هجری بمانند بسیاری از ابنیه باشکوه تبریز ویران شد، در دوره قاجار بازسازی و طی سالهای اخیر مورد مرمت اساسی قرار گرفته است.
عمارت دمشقیه
درباره این عمارت اطلاعات کمی در دست است. حافظ حسین کربلایی صاحب روضات الجنان می نویسد: «همچنین قریب به تکیه شاه حسین ولی عمارتی است مشهور به دمشقیه بنای بغداد خاتون دختر امیر چوپان،گویا بواسطه برادر خود دمشق خواجه بناکرده و از آن جهت دمشقیه گویند آن موضع را.»
زنده یاد میرزا جعفر سلطان القرائی مصحح دانشمند تذکره روضات الجنان و جنات الجنان در بخش حواشی و تعلیقات این کتاب می نویسد: «کتابه های این عمارت که به نسبت دمشق خواجه "دمشقیه" می خوانند و همچنین کتابه های عمارت علائیه (مسجد استاد شاگرد) از مآثر شیخ حسن کوچک برادرزاده همین دمشق خواجه، به خط خواجه عبدالله صیرفی بوده است. و بطوریکه پیشتر اشاره شد، در برخی از منابع به نگارش کتیبه های مجموعه ربع رشیدی و غیاثیه توسط خواجه عبدالله صیرفی نیز اشاره شده است.»
چرانداب، مدفن خواجه عبدالله صیرفی
گورستان چرانداب در قسمت جنوبی شهر تبریز قرار داشته و بخش قابل توجهی از عرصه محله قدیمی چرانداب را به خود اختصاص می داده است. حافظ حسین کربلائی در باره مدفن خواجه عبداللهصیرفی وشاگرد او حاجی محمد بندگیر می نویسد: «مرقد و مزار آن دو بی بدیل بی نظیر، خواجه عبداللهصیرفی و مولانا حاجی محمد بندگیر رحمهما ا... هم در حوالی مقبره مولانا عبدالصمد واقع است، در محوطه منزلی است که چون از شهر به مقبره چرنداب می آیند بجانب چپ واقع است از خوشنویسان مشهور و معروفند اظهر من الشمس و ابین من الامس خصوصا در فن مثنی که ختم است آن شیوه بر آن دو دانا و مثنی اختراع خواجه عبدالله صیرفی است و هیچ کس در هیچ عصر و در هیچ جا مثنی را مثل او ننوشته است.»
مهدی بزاز دستفروش، رئیس امور موزههای استان
انتهای پیام/
نصر