چالش‌های توسعه روستایی و مهاجرت معکوس در آذربایجان شرقی/

روستاها از نفس بیفتند، شهرها هم دوام نخواهند آورد

1404/07/19 - 14:12 - کد خبر: 147486 نسخه چاپی

نصر: عضو هیئت‌مدیره انجمن علمی توسعه روستایی ایران از روند نگران‌کننده کاهش جمعیت روستایی، تبدیل روستاها به شهر، بحران معیشت و خشکسالی و در عین حال ظرفیت‌های بزرگ گردشگری و فرهنگی استان سخن گفت و تأکید کرد: تا وقتی روستاها را صرفاً با جاده و گاز و اینترنت تعریف کنیم، توسعه واقعی شکل نمی‌گیرد.

به گزارش نصر، «محمد شوکتی آمقانی»، استادیار توسعه روستایی دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیئت‌مدیره انجمن علمی توسعه روستایی ایران، به مناسبت هفته ملی روستا و عشایر، درباره وضعیت امروز روستاهای آذربایجان شرقی گفت‌.

وضعیت جمعیت روستایی کشور به‌ویژه در آذربایجان شرقی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در سال ۱۳۳۵ با توجه به آمار، حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور روستایی بودند و تنها ۳۰ درصد در شهرها زندگی می‌کردند. اما طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، این نسبت برعکس شده است؛ یعنی فقط ۲۶ درصد جمعیت روستایی و ۷۴ درصد شهری. این نشان می‌دهد که با پدیده‌ای جدی به نام کاهش جمعیت روستایی روبه‌رو هستیم. در آذربایجان شرقی نیز همین روند دیده می‌شود؛ جمعیت روستایی استان از حدود دو میلیون نفر در سال ۱۳۸۵ به نزدیک یک میلیون نفر در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است؛ یعنی طی یک دهه، نصف شده است.

دلایل اصلی این کاهش جمعیت چیست؟
دو عامل اصلی داریم. نخست، عوامل طبیعی مثل کاهش نرخ باروری در خانواده‌های روستایی. اگر قبلاً میانگین هر خانوار شش نفر بود، امروز به کمتر از چهار نفر رسیده است و عامل دوم، عوامل ساختاری و سیاستی مثل تبدیل روستاها به شهر یا ادغام آن‌ها در محدوده شهری. بسیاری از روستاهای اطراف تبریز و اسکو امروز دیگر به‌صورت محله‌های شهری شناخته می‌شوند چون توسعه فیزیکی شهرها آن‌ها را در خود هضم کرده است.

چرا خود مردم تمایل دارند روستایشان به شهر تبدیل شود؟
متأسفانه یکی از دلایل، نظام بودجه‌ای و مدیریتی کشور است. دهیاری‌ها منابع محدودی دارند اما شهرداری‌ها دسترسی به اعتبارات و بودجه بیشتری دارند. همین باعث شده بسیاری از روستاییان فکر کنند اگر روستایشان شهر شود، امکانات بیشتری خواهند داشت. در حالی که وقتی روستا شهر می‌شود، هویت تولیدی‌اش را از دست می‌دهد و به‌جای یک جامعه مولد، به یک جامعه مصرف‌گرا تبدیل می‌شود.

این تغییرات چه پیامدی برای امنیت غذایی کشور دارد؟
طبق آمار سرشماری کشاورزی، بیش از ۸۷ درصد واحدهای بهره‌برداری کشاورزی کشور در مناطق روستایی قرار دارند. یعنی همین ۲۶ درصد جمعیت روستایی، ستون فقرات امنیت غذایی ما هستند. اگر این جمعیت نیز به شهر مهاجرت کنند، کشور وابسته به واردات گندم، برنج و دیگر محصولات اساسی خواهد شد و این، تهدیدی مستقیم برای استقلال اقتصادی ایران است.

دولت برای تثبیت جمعیت روستایی چه باید بکند؟
دولت باید از نگاه صرفاً عمرانی خارج شود. جاده، گاز و برق لازم‌اند اما کافی نیستند. کیفیت زندگی روستایی به آموزش، بهداشت، اوقات فراغت، نشاط اجتماعی و مسائل روانی هم بستگی دارد. امروز حتی افسردگی در روستاها مشاهده می‌شود، چون جوان روستایی احساس می‌کند آینده‌ای ندارد. برای تثبیت جمعیت باید هم‌زمان به معیشت، کیفیت زندگی و امید اجتماعی توجه کرد.

 معیشت روستاییان چه وضعیتی دارد؟
بسیاری از کشاورزان با زمین‌های کوچک و پراکنده کار می‌کنند، بهره‌وری پایین است، آب کم شده، خشکسالی گسترش یافته و کشت دیم دیگر صرفه اقتصادی ندارد. نتیجه این است که کشاورز ترجیح می‌دهد زمینش را بفروشد و در شهر کار کند. بنابراین باید به سراغ راهبردهای جایگزین مثل گردشگری روستایی، صنایع دستی، صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی برویم.

گردشگری روستایی تا چه اندازه می‌تواند راه‌حل باشد؟
 استان آذربایجان شرقی از نظر فرهنگی و طبیعی بسیار غنی است. هر روستا می‌تواند یک مقصد گردشگری باشد. نمونه شاخص آن روستای جهانی کندوان است که در سال ۲۰۲۱ ثبت جهانی شد. توسعه گردشگری روستایی هم اقتصاد محلی را رونق می‌دهد و هم مانع مهاجرت می‌شود.

درباره مهاجرت معکوس روستایی هم صحبت کنید. آیا واقعاً شدنی است؟
مطمئنا با یک برنامه ریزی صحیح شدنی است. باید ابتدا روستاهای خالی از سکنه را از نظر منابع، آب، جاده و امکانات بررسی کنیم و برایشان طرح امکان‌سنجی بنویسیم. سپس با مشوق‌هایی مانند وام کم‌بهره، واگذاری زمین یا خانه، و حمایت شغلی، مردم را تشویق به بازگشت کنیم. تجربه‌های جهانی مثل «خانه‌های یک یورویی» در ایتالیا یا طرح‌های داوطلبانه در ژاپن نشان می‌دهد این کار ممکن است البته اگر دولت برنامه‌ریزی درستی داشته باشد.

با توجه به گفته‌های شما، به نظر می‌رسد مسئله اصلی نبودِ متولی مشخص توسعه روستایی در کشور است؟
دقیقاً. در آغاز انقلاب اسلامی وزارت جهاد سازندگی مسئول اصلی توسعه روستایی بود.
اما امروز وظایف بین چند نهاد پخش شده و هیچ دستگاهی پاسخ‌گو نیست. طبق بند «الف» ماده ۵۱ برنامه هفتم توسعه، دولت موظف است «سازمان توسعه روستایی» را با محوریت وزارت جهاد کشاورزی تأسیس کند اما هنوز اجرایی نشده است. تا زمانی که متولی واحد نداشته باشیم مشکلات روستاها پراکنده و بی‌نتیجه خواهد ماند.

با این حجم از مشکلات، بودجه روستاها چقدر است؟
متأسفانه در بودجه ۱۴۰۴، تنها ۹ دهم درصد از کل بودجه کشور به توسعه روستایی اختصاص یافته است و این یعنی کمتر از یک درصد!  در حال که همین ۲۶ درصد جمعیت روستایی، تأمین‌کننده بخش بزرگی از تولید و امنیت غذایی کشورند. تناقضی آشکار بین نقش و سهم واقعی روستاها در اقتصاد و میزان توجه دولت به آن‌ها وجود دارد.
این گزارش می افزاید، روستا فقط محل سکونت نیست؛ یک زیست‌بوم زنده است که فرهنگ، معیشت، امنیت غذایی و حتی آرامش روانی جامعه شهری را هم تغذیه می‌کند. توسعه واقعی کشور از دل روستا می‌گذرد، نه از برج‌های بزرگ شهر.
انتهای پیام/
روستاها از نفس بیفتند، شهرها هم دوام نخواهند آورد فائزه بنی نصرت

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار