خبر/
چگونه کودکان را در میان بحران، با امنیت و آرامش همراه کنیم؟
1404/04/03 - 12:44 - کد خبر: 139312
نسخه چاپی
نصر: در زمانهای که بحرانها بیدرنگ زندگیها را درمینوردند و جنگ، امنیت را از خانهها میرباید، دنیای کودکان بیش از هر زمانی نیازمند مراقبت، درک و آغوش است.
به گزارش نصر، کودکان، برخلاف بزرگسالان، توان درک کامل آنچه در اطرافشان میگذرد را ندارند. هر صدای بلند، هر تغییر ناگهانی در چهرهی والدین، میتواند برای آنها به زخم ناپیدایی تبدیل شود که تا سالها باقی میماند. در چنین شرایطی، نقش والدین، مراقبان و حتی جامعه، چیزی فراتر از تأمین نیازهای فیزیکی است؛ آنها باید معماران فضای عاطفی امنی باشند که کودک در آن احساس دیده شدن، درک شدن و محافظت شدن دارد حتی اگر بیرون از پنجره، جنگ در جریان است.
یک روانشناس با بیان اینکه کودکان در شرایط بحرانی از جمله جنگ، جزو اقشار بسیار آسیبپذیر هستند، گفت: اگر کودکان با تجربههای اضطرابزا مواجه شوند، هیجانات منفی متعددی را تجربه خواهند کرد که ممکن است در روان آنها آثار پایداری بر جای بگذارد.
سید روح اله مهدوی اقدم افزود: والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که هیجانات، بهویژه هیجانات منفی، سرایتپذیر هستند. هنگامی که در محیطی قرار میگیریم که اضطراب، ترس یا تنش وجود دارد، این حالات احساسی به اطرافیان نیز منتقل میشود بهویژه به کودکان که بیشترین وابستگی عاطفی را به والدین دارند.
والدین نمادی از امنیت
این روانشناس با تأکید بر نقش والدین در احساس امنیت کودکان ادامه داد: کودکان، والدین خود را به عنوان نمادهایی از امنیت و ثبات میشناسند. بنابراین، اضطراب والدین به شکل مستقیم در رفتار و هیجانات کودک نیز انعکاس خواهد یافت.
وی خاطرنشان کرد: دومین اصل مهم این است که والدین باید سعی کنند ترس و اضطراب خود را کنترل کرده و از بروز آن در حضور کودکان خودداری کنند. این به معنای نادیده گرفتن احساسات نیست، بلکه به معنای حفظ آرامش ظاهری برای جلوگیری از انتقال اضطراب به کودکان است.
مهدویاقدم با اشاره به تأثیر منفی اخبار بحرانی بر کودکان گفت: نشر و بازگو کردن بیش از حد وقایع و اخبار منفی باعث افزایش ترس و اضطراب در کودکان میشود. بنابراین توصیه میشود والدین از چککردن مداوم اخبار، بهویژه در حضور کودک، خودداری کرده و تنها زمان محدودی را به پیگیری اخبار اختصاص دهند.
وی ادامه داد: والدین باید تلاش کنند با برقراری روابط عاطفی، گفتوگو و بازی با کودکان، فضای روانی امنتری فراهم کرده و حس کنترل بر شرایط را به کودک منتقل کنند. بازگشت به فعالیتهای روزمره و تلاش برای حفظ روال زندگی، به کودک اطمینان میدهد که دنیا هنوز هم قابل پیشبینی و امن است.
مهارتی از نوع تن آرامی
مهدویاقدم همچنین بر اهمیت آموزش مهارتهای مقابلهای به کودکان تأکید کرد و گفت: یکی از مهارتهای اساسی برای مدیریت اضطراب، آموزش تنآرامی به کودک است. این مهارت به آنها کمک میکند تا در موقعیتهای ترسآور، کنترل بهتری بر احساسات خود داشته باشند.
وی اظهار کرد: در تمرینهای تنآرامی، به کودک یاد داده میشود تا با تنظیم نفسکشیدن، رهاسازی عضلات و تصور موقعیتهای خوشایند، از شدت تنش و اضطراب خود بکاهد.
این روانشناس تأکید کرد: باید اجازه دهیم کودکان درباره ترسها و هیجاناتشان صحبت کنند. وقتی کودک در مورد احساساتش صحبت میکند، والدین باید با همدلی کامل گوش دهند و پاسخهایی آرامبخش و حمایتگر ارائه دهند. نباید فراموش کرد که کودکان به حالات چهره والدین بسیار حساس هستند؛ یک نگاه نگران یا ترسیده میتواند اضطراب کودک را تشدید کند.
مهدویاقدم با اشاره به اهمیت فعالیتهای دینی گفت: انجام مناسک دینی و معنوی میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند روانی برای کنترل هیجانات منفی به کار رود. والدین میتوانند همراه با کودکان ذکرهای آرامبخش، آیههای قرآن یا نماز را تمرین کنند تا آرامش بیشتری در فضای خانواده حاکم شود.
وی همچنین به اهمیت خودگوییهای مثبت در شرایط بحرانی اشاره کرد و افزود: جملاتی مانند «من میتوانم خودم را کنترل کنم» یا «من نمیترسم» را با کودکان تمرین کنید. این عبارات به مرور جایگزین افکار منفی و مضطربکننده خواهند شد.
این روانشناس خاطرنشان کرد: والدین میتوانند از بازی و نمایشهای ساده با عروسکها برای آموزش مقابله با ترس استفاده کنند. مثلاً نمایشنامهای طراحی شود که در آن یک عروسک ترسیده و دیگری با مهربانی به او آموزش میدهد که چطور با ترس مقابله کند.
وی افزود: آموزش خویشتنداری و خودکنترلی نیز از راهکارهای مؤثر است که به کودکان کمک میکند تا رفتار خود را در شرایط دشوار مدیریت کرده و به آن نظم دهند.
مهدویاقدم تأکید کرد: ابهام یکی از عوامل مهم ایجاد ترس در کودکان است. والدین باید تا حد امکان به سوالهای کودکان پاسخ دهند و ابهامات آنها را برطرف کنند. همچنین باید به کودک القا کنند که ما توانایی مدیریت موقعیتهای ترسآور را داریم و میتوانیم آنها را از آسیبها محافظت کنیم.
حرفهای کودکان نیاز به گوش شنوا دارند
یک روانشناس دیگر نیز گفت: در روزهای بحران؛ حرفهای کودکان را شنیده، همدلی کرده و به آن معنا ببخشیم.
ابوالفضل محمدیان در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در روزهایی که اخبار بحرانهای طبیعی، جنگها، بلایای انسانی یا تنشهای اجتماعی، فضای عمومی را دربرمیگیرد، این سوال برای بسیاری از والدین و مراقبان کودک پیش میآید که «چگونه در چنین شرایطی با کودک رفتار کنیم؟، افزود: امنیت عاطفی و نحوهی صحیح گفتوگو با کودکان در دوران بحران از اهمیت بسزایی برخوردار است.
وی ادامه داد: قرار نیست کودکان در معرض تمام جزئیات اخبار بحرانها قرار گیرند. بسیاری از والدین یا حتی رسانهها، در مواجهه با بحران، به شکلی ناخودآگاه کودکان را درگیر اطلاعات و تصاویر بیپرده میکنند. در حالیکه آنها در درجهی اول، به احساس ایمنی و حضور آرام و باثبات والدین نیاز دارند، نه اطلاعات خام.
وی با تأکید بر نقش گوشدادن فعال خاطر نشان کرد: وقتی کودک پرسشی میپرسد یا احساساتی را بازگو میکند، مهم است که به جای شتاب در پاسخ دادن، ابتدا فقط گوش دهیم. این شنیدن بدون قضاوت، میتواند بسیار آرامکننده باشد، چون کودک حس میکند احساسش دیده شده است.
وی یادآور شد: بسیاری از والدین، با نیت خوب، تلاش میکنند سریع کودک را آرام کنند. جملاتی مانند «چیزی نیست» یا «همهی این اتفاقات میگذرد» شاید بهظاهر مفید باشند، اما در عمل باعث میشوند کودک احساسات خود را نادیده بگیرد. بلکه «بهتر است بپرسیم: دوست داری کمک کنم بفهمیم الان چه احساسی داری؟ یعنی کنار احساس کودک بایستیم، حتی اگر خودمان هم پاسخ روشنی نداشته باشیم.
محمدیان با بیان اینکه، یکی از مهمترین مهارتهایی که در بحران باید به کودک آموزش داد، شناخت و نامگذاری احساسات است، گفت: مثلاً اگر کودک دچار اضطراب یا سردرگمی است، میتوانیم بگوییم: ناراحتی؟ گیجی؟ شاید ترس؟ وقتی کودک احساسش را بشناسد و نام ببرد، کمتر از آن میترسد و بیشتر میتواند آن را مدیریت کند.
این روانشناس افزود: هر احساس، حامل یک نیاز است. وقتی کودکی میگوید میترسد، شاید در واقع نیاز به آغوش، آرامش، یا اطمینان خاطر دارد. کافی است از او سوال کنیم: الان به چه چیزی نیاز داری؟ همین پرسش ساده، میتواند دریچهای باشد برای تماس واقعی و انسانی میان والد و کودک.
وی ادامه داد: بعد از شنیدن و همدلی، باید به کودک کمک کنیم که احساس توانمندی را باز یابد. «مثلاً میتوان از او پرسید: وقتی همچین چیزهایی میشنوی، چه چیزی کمک کننده است؟ یا دوست داری با هم کاری انجام دهیم که به انسانها کمک کنه؟ حتی نقاشی کشیدن برای صلح، نوشتن یک پیام محبتآمیز یا دعا کردن، میتواند به کودک احساس معنا و کنترل بدهد.
محمدیان یادآور شد: در روزهایی که دنیا پر از صدا و آشفتگی است، شاید مهمترین چیزی که میتوانیم به کودکان هدیه بدهیم، یک گوش شنوا، یک دل همدل، و فضایی بیقضاوت برای بیان احساساتشان باشد. کودکان اگر درست دیده شوند، نهتنها از بحران نمیهراسند، بلکه در دل همین بحرانها، رشد میکنند.
انتهای پیام/
خبرگزاری ایسنا