یادداشت نصر/
آذربایجان در انتظار ثبت جهانی میراث فرهنگی ناملموس
نصر: جهان سرشار از میراث است و هر شهر و روستایی دارای بناهای تاریخی، مجموعهای از دست ساختهها، سنتها و رسوماتی محلی میباشد که مردمانشان این میراث را از گذشتههای دور یا نزدیک به ارث بردهاند و حفاظت از آنها و انتقالشان به نسلهای بعدی را در راستای حفاظت از هویت خویش، امری ضروری میدانند.
مصادیق «میراث فرهنگی» برخلاف نگاه عموم مردم محدود به بناهای تاریخی نمیشود و در کنار آنها میراث دیگری با عنوان میراث ناملموس وجود دارند که در این نوشتار سعی شده به طور اجمالی در مورد این میراث سخن گفته شود.
میراث فرهنگی ناملموس که گاهاً تحت عنوان میراث فرهنگی زنده نیز تعریف میشود، به معنای رفتارها، نمادها، بیانها، دانشها، مهارتها و نیز وسایل، اشیا، مصنوعات دستی و فضاهای فرهنگی وابسته به آنهاست که جوامع، گروهها و در برخی موارد افراد، آنها را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود میشناسند. این میراث در زمینههایی همچون رفتارهای اجتماعی از جمله مراسمهای مذهبی و جشنها، برخی از هنرها از جمله تئاتر، موسیقی و قصه خوانی، حرفههای گوناگون از جمله تولید وسایل مورد نیاز و همچنین زبان، جلوهگر میشوند.
اما آنچه که پرداختن به میراث فرهنگی ناملموس را به یک موضوع جدی و دغدغهای بین المللی تبدیل میکند، پیوند عمیقی است که بین حفاظت از این میراث -به عنوان بخشی از فرهنگ و هویت فردی و جمعی انسانها- و حقوق بشر -به عنوان ضامن شأن ذاتی شان- وجود دارد.
لذا نظام جهانی، خصوصاً نظام بین المللی حقوق بشر از همان ابتدای شکل گیری با استفاده از ظرفیتهای خود سعی در توجه به انواع حقوق فرهنگی و احقاق آنها نموده است؛ حقوقی که در کنار حقوق اقتصادی و اجتماعی، در زمرهی نسل دوم حقوق بشر شمرده میشود.
منشور سازمان ملل متحد (مصوب 1945 میلادی) نخستین سند بین المللی است که در بند 1 مادهی 3 خود در بیان مقاصد سازمان ملل متحد بر لزوم حصول همکاری بین المللی در حل مسایلی که دارای جنبهی فرهنگی هستند، تأکید ورزیده است.
پس از منشور مذکور، تدوین کنندگان اعلامیهی جهانی حقوق بشر در سال 1948، مادهی 27 سند مزبور را به موضوع شناسایی و بهره مندی از حقوق فرهنگی به شرح زیر اختصاص دادهاند:
1- هر کس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خود شرکت کند، از فنون و هنرها بهره گیرد و در پیشرفت علمی و فواید آن سهیم باشد.
2- هر کس حق دارد از حمایت منافع مادی و معنوی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.
گام بعدی در توسعهی حقوق فرهنگی با تصویب میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1966 میلادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد برداشته شد و در مادهی 15 این میثاق این حقوق مورد توجه قرار گرفت. لازم به ذکر است این میثاق یک سند الزام آور میباشد و ایران نیز در سال 1354 شمسی بدان ملحق شده است.
برخی از مهمترین اسناد بین المللی دیگری که در آنها بر حقوق فرهنگی تأکید شده است، عبارتند از: کنوانسیون منع مجازات جرم نسل کشی مصوب 1948 (مادهی 2)، اعلامیهی ملل متحد در مورد حق بر توسعه مصوب 1968 (مادهی 1)، کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان مصوب 1979 (مواد 5 و 13)، اعلامیهی مکزیکو سیتی در خصوص سیاستهای فرهنگی مصوب 1982، کنوانسیون حمایت از حقوق کودک مصوب 1989 (مادهی 29)، اعلامیهی کنفرانس توسعهی اجتماعی کپنهاک مصوب 1995، اساسنامهی دیوان بین المللی کیفری مصوب 2002 (مادهی 7).
همچنین در نظامهای منطقهای نیز ذیل اسناد متعددی توجه خاصی نسبت به حقوق فرهنگی شده است که برای مثال میتوان به مادهی 13 اعلامیهی آمریکایی حقوق و تکالیف بشر مصوب 1948، پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر در خصوص حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موسوم به پروتکل سان سالوادور مصوب 1988 و مواد 17 و 22 منشور آفریقایی حقوق بشر و مردمان مصوب 1981 اشاره نمود.
در این میان گرچه در کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی مصوب 1950 به طور صریح از حقوق فرهنگی حمایت نشده، اما دیوان اروپایی حقوق بشر با تفسیر پویای مواد مختلف این کنوانسیون، حقوقی ماهوی را تحت عنوان حقوق فرهنگی مورد شناسایی قرار داده است. علاوه بر آن، در این نظام منطقهای به طور مستقل ذیل اسنادی که ذکرشان میرود، صراحتاً از حقوق فرهنگی حمایت شده است:
منشور اجتماعی اروپا مصوب 1961، کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی مصوب 1985، کنوانسیون حمایت از میراث باستانی مصوب 1992، منشور ورزش اروپا مصوب 1992، منشور اروپایی زبانهای منطقهای یا اقلیتی مصوب 1992، کنوانسیون معیار برای حمایت از اقلیتهای ملی مصوب 1994.
همانگونه که روشن است مابین اسناد مذکور، حفاظت از انواع میراث فرهنگی جایگاه روشنی ندارد؛ البته این به معنای عدم توجه نظام جهانی به مقولهی مورد نظر این نوشتار نیست و یونسکو به شکل جدی در جهت حفاظت از این میراث ایفای نقش نموده است که در زیر به بیان مفصل آن پرداخته میشود.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو»، در چهارم نوامبر 1948 تأسیس شد و در شانزدهم نوامبر 1946، چهل و شش کشور از جمله ایران، اساسنامهی آن را امضا کردند. ایران در 21 اکتبر ۱۹۴۸ به طور رسمی عضو یونسکو شد و در حال حاضر این سازمان دارای 193 عضو رسمی و 11 عضو وابسته است. یونسکو در بند اول اساسنامهی خود هدف از تشکیل این سازمان را کمک به استقرار صلح و امنیت از طریق ترویج همکاری میان ملتها در زمینههای آموزشی، علوم و فرهنگ به منظور افزایش احترام، عدالت و حاکمیت قانون، حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه، بدون توجه به تفاوتهای نژادی، جنسیت و مذهب مطابق با منشور ملل متحد بیان کرده است.
در این راستا یونسکو به اقتضای رسالتی که در قبال حقوق فرهنگی مردمان دارد، اقدامات گوناگونی را انجام داده است.
از جملهی این اقدامات میتوان به نامگذاری دههی 1988 تا 1998 به عنوان دههی توسعهی فرهنگی و اجرای برنامههای مختلف در این سالها در زمینهی توجه هدفمند به مسایل فرهنگی و ارتقای جایگاه آن و همچنین تدوین اسناد ذیل به منظور ایجاد هنجار و ساز کارهای گوناگون اشاره کرد:
اعلامیهی مربوط به اصول همکاری فرهنگی بین المللی مصوب 1966، کنوانسیون مربوط به تدابیر منع و پیشگیری از واردات، صادرات و انتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی مصوب 1970، کنوانسیون جهانی کپی رایت مصوب 1971، اعلامیهی اصول مربوط به رواداری مصوب 1995، اعلامیهی جهانی تنوع فرهنگی مصوب 2001 و کنوانسیون حمایت و ترویج تنوع بیانهای فرهنگی مصوب 2005.
در خصوص حفاظت از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس نیز یونسکو به طور خاص اقدامات ویژهای انجام داده است.
«میراث جهانی فرهنگی و طبیعی یونسکو» نام کنوانسیونی بین المللی است که در تاریخ ۱۶ نوامبر سال ۱۹۷۲ به تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسید و ایران نیز سه سال پس از تصویب این کنوانسیون، بدان پیوست.
موضوع این معاهده، حفظ آثار تاریخی طبیعی و فرهنگی بشر است که متعلق به تمام انسانهای زمین فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص است و دارای اهمیت جهانی است. بر اساس این کنوانسیون کشورهای عضو یونسکو میتوانند آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی کشور خود را نامزد ثبت در لیست میراث جهانی کنند. پس از ثبت این آثار، حفاظت از آنها علاوه بر اینکه به طور جدیتری در حیطهی حاکمیت کشور مربوطه قرار میگیرد، بر عهدهی تمام کشورهای عضو نیز خواهد بود.
بعد از کنوانسیون مزبور، در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۹ میلادی، به ترتیب «گنجینهی زندهی بشری» و «انتشار شاهکارهای شفاهی و میراث ناملموس بشر» توسط یونسکو مطرح گشت. علت مطرح شدن این طرحها این بود که کنوانسیون میراث جهانی فرهنگی و طبیعی یونسکو برای میراث ملموس به کار میرفت و در مورد میراث ناملموس قابل اجرا نبود.
به هر حال اندیشهی میراث فرهنگی ناملموس برای چندین سال در سطح همان طرحها مطرح میشد و عملاً معلق بود؛ تا اینکه در هفدهم اکتبر سال ۲۰۰۳ میلادی یونسکو کنوانسیون جدیدی را تحت عنوان «پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس» تصویب کرد و ایران نیز در 22 آذرماه 1384 شمسی به آن پیوست.
در متن این کنوانسیون تعاریف و ظرفیتهای میراث فرهنگی ناملموس به تفصیل شرح داده شده و سپس چالشهای جدی این حوزه مطرح گردیده است و نهایتاً هم راهکارهای متعددی در راستای حفاظت و پاسداری از میراث فرهنگی مردمان از جمله شناسایی و ثبت این میراث در سراسر جهان پیش بینی شده است.
حال با استفاده از ظرفیت همین کنوانسیون است که ایران ما به عنوان سرزمینی غنی از حیث تاریخ و فرهنگ و هنر ارزشمند، توانسته بالغ بر 1000 میراث فرهنگی ناملموس خود را شناسایی کرده و به ثبت ملی برساند که از میان آنها تاکنون 14 میراث فرهنگی ناملموس زیر به ثبت جهانی رسیده است:
1- ردیفهای موسیقی سنتی ایرانی (مشترک بین چندین استان)
2- مهارتهای سنتی فرشبافی کاشان (اصفهان)
3- مهارتهای سنتی فرشبافی فارس (فارس)
4- موسیقی بخشهای خراسان (خراسان شمالی)
5- آیین پهلوانی و زورخانهای (مشترک بین چندین استان)
6- تعزیه (مشترک بین چندین استان)
7- نقالی (مشترک بین چندین استان)
8- دانش ساخت لنج در خلیج فارس (هرمزگان)
9- مراسم قالیشویان روستای مشهد اردهال (اصفهان)
10- فرهنگ پخت نان لواش (مشترک بین چندین کشور با محوریت ایران)
11- نوروز (مشترک بین چندین کشور با محوریت ایران)
12- هنر ساخت و نواختن کمانچه (مشترک بین ایران و آذربایجان)
13- ورزش چوگان با همراهی موسیقی و داستان سرایی (مشترک بین چند استان)
14- هنر ساخت و نواختن دوتار (خراسان رضوی)
اینک با نگاهی کوتاه به این لیست میتوان دریافت که در میان میراث ناملموس جهانی، مشخصاً نامی از تبریز و آذربایجان شرقی که بیش از 60 میراث فرهنگی ناملموس آن شناسایی شده، دیده نمی شود و متأسفانه تاکنون هیچ یک از میراث فرهنگی ناملموسی که منحصراً متعلق به آذربایجان شرقی باشد، راهی لیست یونسکو نگشته است.
این در حالی است که تبریز و آذربایجان با ظرفیت بالایی که در حوزهی میراث فرهنگی ناملموس دارد، میبایست تاکنون نام خود را در کنار سایر شهرها و استانهایی که جایگاه مشخصی در لیست میراث جهانی ناملموس دارند، بر جای میگذاشت و حداقل جای خالیاش در خصوص مهارتهای فرشبافی در کنار کاشان و فارس که توانستهاند از سال 2010 میلادی مهارتهای فرشبافی خود را جهانی کنند، دیده نمیشد.
باری به دنبال اهمیت و لزوم توجه به ظرفیتهای فرهنگی استان که ریشه در فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی دارد و همچنین برای آغاز حرکتی مؤثر در جهت ثبت جهانی میراثی از دیار آذربایجان، کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی به عنوان نهادی که دارای جایگاه مرجعیت اجتماعی است، با درک مسئولیت اجتماعی خویش که ناشی از توجه به این اصل است که کانون وکلا میبایست در بطن جامعه بوده و بخشی از تواناییهای خود را صرف حقوق جمعی مردم نماید، از طریق کمیسیون حقوق بشر و حقوق شهروندی خود مبادرت به برگزاری گردهمایی بزرگ تبریز و میراث فرهنگی ناملموس با حضور تعدادی از فعالان و مسئولان این عرصه نموده است که امید میرود این نشست با همکاری شایستهی سایر دستگاههای مربوطه که ادارهی کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در رأس آنها قرار دارد، به اهداف خود دست یابد.
و سخن آخر اینکه، اهمیت میراث فرهنگی ناملموس به قدری است که تخریب آن میتواند به نقض حقوق بشر بیانجامد و پاسداری از آن میتواند برکات فراوانی را در حوزههای مختلف از جمله فرهنگ، اقتصاد و حتی دیپلماسی عمومی کشور داشته باشد.
محمدعلی مزرعه محمدی- دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر
نویده رئوف فرد- عضو تحریریه نصر
انتهای پیام/
نویده رئوف فرد