یادداشت/

خبرنگاری؛ شغلی که مرا ساخت

1402/05/17 - 11:47 - کد خبر: 97752
بهنام درخوشی

نصر: سال ۱۳۸۰ است؛ سالی که همزمان با دوران دانشجویی، خبرگزاری دانشجویان ایران را برای نوشتن انتخاب کردم و توأم با تحصیل با جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز انعکاس اتفاقات و رویدادهای آن دوران را آغاز نمودیم.

در سال ۱۳۸۱ به همراه جمعی از دانش آموختگان اولین دوره روزنامه نگاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهی روزنامه عصر آزادی شدیم . جایی که شور و انرژی جوانی در آن برای ما خلاصه شد با کار خبرنگاری؛ نه فضای مجازی بود و نه اینستاگرام بلکه فضای کاملاً واقعی که در آن می‌بایست با روزانه ۴ و بعدها ۸ صفحه روزنامه با محتوای تولیدی منتشر می‌شد.
دورانی سخت اما شیرین که از جمع حدودی ۲۰ نفره تنها سه نفر باقی ماند و ایستادگی کرد و به طور حرفه‌ای اولین روزنامه سراسری که در تبریز منتشر می‌شد نتیجه آن فعالیت بود.
در آن ایام با یک دوچرخه ساده همواره مسیر تبریز تا کارخانجات و واحدهای صنعتی را طی می‌نمودم تا با شوق معرفی توانمندی‌های شهرم، مشکلات و مسائلی را که بزرگمردان عرصه تولید آذربایجان با آنها دست به گریبان بودند را منعکس نمایم و اندک اندک صفحه تخصصی صنعت و اقتصاد در روزنامه عصر آزادی متولد شد تا به واسطه آن بلکه بتوانیم در مسیر توسعه اقتصادی این استان قدم‌هایی را برداریم.  
ایام سپری شد و همکاری با خبرگزاری ایسنا روزنامه عصر آزادی، هفته نامه‌های محلی و روزنامه دنیای اقتصاد همگی شدند پرونده و رزومه کاری رسانه‌ای من تا امروز که هر از گاهی سعی در نوشتن دارم و می‌نویسم اما با کمی تفاوت. 
دیگر نه از آن شور خبری هست و نه از آن انگیزه، می‌نویسم اما می‌دانم که دیگر هیچ گوش شنوایی نیست و تنها یک پست اینستاگرامی سهم من از آن نوشته است؛ می‌نویسم اما می‌دانم که شاید مورد هجمه قرار گیرم و نهایتاً در جواب نوشته ام بگویند که « بوو نه دئیر »
فراز نشیب‌هایی که دیدیم، تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که پشت سر گذاشتیم , تجربه‌هایی که کسب کردیم همه و همه به لطف خبرنگاری بود و بس.
شغلی که به لحاظ مالی فقیر ولی به لحاظ تجربه بسیار غنی و سازنده است.
باشد که تمامی همکارانم در جای جای این کشور پهناور از نوشتن عادلانه هیچ وقت دلسرد نشوند و با امید اینکه روزی نوشته‌هاشان نتیجه بخش خواهد بود باز هم بنویسند و باز هم می‌نویسم. 
بهنام درخوشی
انتهای پیام/

پژوهشیار