گزارش نصر از آئین رونمایی از کتاب جدید حسین پورستار/
«گم شهر» کجاست؟
1402/04/19 - 16:20 - کد خبر: 96062
نصر: آیین رونمایی از رمان «گم شهر» به مناسبت روز قلم با حضور اصحاب قلم و اندیشه در تبریز برگزار شد.
به گزارش نصر، آیین رونمایی از کتاب گمشهر نوشته «حسین پورستار» به مناسبت روز قلم در سالن استاد نخجوانی موسسه بینالمللی الف برگزار شد. در آغاز این مراسم که در جمع فرهیختگان و نویسندگان آذربایجان و دوستداران ادبیات و رمان بر پا شد، استاد عبدالمجید نجفی، نویسنده کودک و نوجوان در ارتباط با کتاب گمشهر گفت: با اولین خوانش این کتاب، می توان پی برد که با فضایی هنجارگریز روبرو هستیم. حالت غیر واقعی و سورئال این رمان از جمله ویژگیهایی است که من بسیار دوست دارم. مضمون اصلی و تم داستان عبارت است از گمشدگی و داستان با این جمله آغاز می شود.
حوالی ساعت ۱۰ صبح گم شد
وی ادامه داد: این گونه آغاز داستان، همان چیزی است که نادر ابراهیمی در کتاب «برائت استدلال» با بررسی بخش آغازین ۷۰_۸۰ داستان خارجی به آن رسیده است که اگر نویسنده موفق بشود قلاب داستان را در آغاز به ذهن خواننده گرفتار کند، احتمال موفقیت آن داستان بیشتر میشود. در وادی امر این خیلی مهم است که شروع داستان، ذهن خواننده را تسخیر کند. در گمشهر آدمها سایه ندارند و شخصیتها اسمی ندارند. اسامی خاصی در این داستان به کار برده نشده است و تماماً اسامی عام اند که این به نوعی، فضاسازی هنجار گریز داستان را تقویت می کند. در این رمان برای خلق موقعیت داستانی، از فریز کردن زمان استفاده شده است.
نجفی در ادامه هنجار گریزی سورئال داستان را با همتایان خارجی و موفق آن مقایسه کرد و گفت: کاری که آقای پورستار در این داستان انجام داده و فضایی که آفریده، ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی در کارهایی مثل بارون درخت نشین و شوالیه ناموجود و... به چنین هنجار گریزی پرداخته است. یا فاکنر شهری به نام یوگنا پاپا خلق میکند. آن را خیابان کشی میکند و به جزئیات آن میپردازد. زن در ریگ روان از کوبو آبه، شازده کوچولو و سیاره ای که فقط گنجایش حضور یک نفر را دارد، نمونه هایی دیگر از تداعی فضایی غیر رئالیته است که به زعم بنده، خلاقیت از همینجا آغاز می شود.
این نویسنده کتب های کودک و نوجوان با اشاره به تعمق در مضمون اصلی داستان، به گم شدگی امروز بشر اظهار کرد و افزود: گم شدگی به طور مستقیم با مسئله هویت ارتباط پیدا میکند. من در بخشهایی از داستان به این فکر میافتادم که چقدر وضعیت کنونی همه ما به گمشدگی شباهت دارد. در شباهت استعاری مضمون این داستان با زندگی ما همین بس که ما شاید سال به سال همدیگر را نبینیم و در زندگی روزمره گم بشویم و هر از گاه در عید و... با پیامکی حال یکدیگر را جویا شویم و هرگز به این گمشدگی توجهی نکنیم. کاری که باید بکنیم این است که حداقل چنین جمع ها و گردهمایی ها را دنبال کنیم تا از این وضعیت گم شدگی بتوانیم دور باشیم.
عبدالمجید نجفی در ادامه به عناصر کارآمد و مهم داستان گمشهر اشاره کرد و گفت: نویسنده در این کتاب با سکوت بازی میکند. سکوت رنگ دارد. جابجا می شود و از المانهای مهم این داستان است. از عناصر دیگر در این داستان مه است؛ عنصر سایه ایجاد ابهام و راز گونگی در داستان میکند که به مه موجودیت و هویت میبخشد. به زیبایی از آن استفاده شده و فضای راز آلوده را پیشرفت میدهد. عنصر بعدی عنصر تعلیق است که در طی داستان تا نهایت ادامه می یابد و همین باعث میشود نتوانی کتاب را زمین بگذاری. امیدوارم این کتاب که پنج سال برایش زحمت کشیده شده، به مسیر ترجمه ها و موفقیت های بیشتر ختم بشود .
گمشهر موزهای از تاریخ بشری و فردی است
در ادامه مراسم، ناصر مطلب زاده، دکتری ادبیات انگلیسی و منتقد ادبی، با اذعان به تشابه این کتاب به فضاهای کافکایی، از ویژگی های مدرنیست نثر و فضا و روایت داستانی سبک کافکا گفت: موقعیت داستانی کافکا، موقعیت تراژیک بشریست یعنی کافکا حرفی ندارد، جز اینکه در داستانهایش به ما نشان بدهد که انسان در چه موقعیت غم انگیزی قرار گرفته است و این موقعیت لزوماً به خاطر مناسبات سیاسی و اقتصادی و غیره نیست بلکه همه آنهاست. کافکا انسان را بازیچه دست نیروهایی میداند که او نه میتواند روی آنها تاثیری بگذارد و نه این نیروها را میشناسد و هرچه برای تقابل با این نیروها تلاش میکند، بیشتر مستاصل و درمانده میشود. کافکا معتقد است که جنس این دنیا از جنس انسان نیست و دنیا با انسان همدلی ندارد و این انسان است که از دنیا توقع همدلی دارد. این موقعیت در کتاب جناب پورستار به چشم می خورد به طوری که اگر حین خواندن کتاب، نام نویسنده را نمی دانستیم، آن را به کافکا منصوب می کردیم. در اینجا شخصیت به هر موقعیتی میرسد میخواهد بداند چطور میتواند برگردد به وضعیت سابق و تمام چیزی که عایدش میشود، امیدی تو خالیست. چیزی که در کتاب قلعه کافکا هم به چشم میخورد.
مطلب زاده در باب انسان مدرن از دید کافکا اذعان داشت: وضعیت انسان مدرن همین است؛ دنیا ما را تعیین تکلیف نمیکند و انسان را در تعلیق و سرگشتگی نگه می دارد. کاراکتر این رمان تا به آخر تعیین تکلیف نمیشود و این حالت «در تعلیق نگه داشته شدن» از مضامین این کتاب است.
وی به بعدی متفاوت در این کتاب اشاره کرد: تفاوت این داستان با سبک کافکا در ارجاعاتش به رنجهای جمعی بشری است در «گم شهر» بسیار بیشتر به وقایع تاریخی چون جنگ ها اشاره شده است. گمشهر خواه ناخواه موزهای است از تاریخ بشری و فردی به دلایلی نامعلوم محکوم است که این موزه را تماشا کند. شخصیت این داستان در چنین موقعیتی قرار دارد و تمام تلاشش این است که ارتباطات سابقش را به دست بیاورد و به حالت سابق خود بازگردد و این همان حالت تعیین تکلیف است که بشر به آن نیاز دارد.
«گم شهر» مدرن و تاریخی
به گزارش نصر، در ادامه مراسم بانوی نویسنده و منتقد ادبی، فریبا چلبیانی در این خصوص اظهار کرد: «گمشهر»، شهری خیالیست پر از آدمیان گمشده از هر طیف قشر و سنی. شهری که به دو بخش تقسیم شده؛ مدرن و تاریخی که هر بخش کاراکتر های مخصوص با عادت های خاص خود را دارند.
به عقیده چلبیانی، شخصیت اصلی رمان در این متن در سه مرحله بررسی میشود: هدف، اقدام و موفقیت. «هدف» قصدی برای حل مشکل است و در گم شهر، مرد بعد از اینکه با قوانین آنجا آشنا میشود درصدد آن برمیآید که به هر طریقی از گم شهر خلاصی یابد. اقدام انجام شده شامل پرس و جوهایی است که برای تحقیق و سرانجام فرار انجام میشود و موفقیت، در نهایت پایان داستان است که با پایانی باز خاتمه مییابد و تعلیقهایی را پابرجا میگذارد.
وی اضافه کرد: دیالوگهای بلند در این اثر جایگاه ویژهای دارد. رمان شامل خرده روایتهایی از جانب شخصیتهاست که دیالوگهای بلند نقش قصهگویی را در آنها اعمال میکنند. این خرده روایتها مملو از تصاویر و صحنههای تکان دهنده از جنگهای دینی مذهبی و عقیدتی هستند. رمان سراسر پر از انواع کشمکشهاست. کشمکش مرد با خود، اعتماد و بیاعتمادی به دیگران در واگوییهای ذهنی مرد، کشمکش او با دیگران، کشمکش با جامعه که در پذیرش قوانین گمشهر خلاصه میشود و ... . در گم شهر تار و پود روایت چنان در هم تنیده است که حتی یک پاراگرافش را نمیتوان از دست داد. یک شخصیت داستانی اضافه در آن پیدا نمی کنیم که کاربردی در داستان نداشته باشد.
چلبیانی در خاتمه به زبان اثر میپردازد و می گوید: نثر نویسنده روان است و دایره واژگان وسیعی دارد در رمان به مقوله سکوت به زیبایی پرداخته میشود و سکوت در داستان به عنوان یک کاراکتر، نقش بازی میکند از جمله سکوت سرخ رنگ که نشانه عشق و محبت است. سکوت بنفش رنگ که نشانه معماست و سکوت زرد نشانه تردید. سکوت بیرنگ نشانه سوال بی پاسخ، سکوت سفید نشانه روشنایی و سکوت نارنجی نشانه استیصال و سردرگمی است. این کتاب نشان میدهد که نویسنده، خواننده را دست کم نگرفته و با نوشتن چنین رمانی می نمایاند که به آگاهی و هوشیاری خوانندگانی که با آنها طرف است، وقوف دارد.
در ادامه مراسم، «اکبر شریعت» نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس در خصوص اولین رمان منتشر شده حسین پورستار گفت: نویسنده این رمان با انتشار این کتاب، زندگی ادبی مخفی خود را فاش کرد و کسانی که او را می شناسند به تعجب واداشت. هر اثر هنری یک استعاره است و رمان به واسطه حجمش، استعارهای بزرگ است. حال اینکه اگر از آن دسته آدمهایی هستیم که احساس گمشدگی را تجربه کردهایم یا گم شدگانی را از پیر و جوان در سطح جامعه دیده و درک کرده ایم، برای همزادپنداری با آنها این رمان میتواند این امکان را برای ما فراهم کند. به اضافه اینکه داشتن جذابیت گسترده ادبی و تعهد نویسنده در پرداختن به دنیای پیرامون گمشده داستان، بسیار قابل تقدیر و خواندنی است.
باید به سنت های غلامحسین ساعدی و صمد بهرنگی وفادار بمانیم
در پایان مراسم حسین پور ستار، نویسنده رمان ضمن ابراز خرسندی از حضور علاقه مندان و بزرگان این عرصه در مراسم رونمایی کتابش، این حضور را در دورانی که حوزه ادبیات بسیار غریب مانده و تیراژ کتاب ها بسیار پایین آمده، بسی باعث دلگرمی و فخر دانست و گفت: من با اینکه اهل فیلمنامه و سینما هستم، ولی در زمینه شعر و داستان هم همیشه دست به قلم داشته ام. جلسات داستان نویسی را نزد استاد عبدالمجید نجفی گذرانده ام و رمان گم شهر، ماحصل این تجارب و نشانگر ترومای ذهنی من و شاید بسیاری از شماست.
وی افزود: نشر این رمان بهانه ای است که بتوانیم وزن ادبیات و اهالی ادب این شهر را بسنجیم و با گردهمایی مان از گم گشتگی ها فاصله بگیریم. آذربایجان خاستگاه نویسندگان بزرگی چون غلامحسین ساعدی و صمد بهرنگی و... است که ما باید به سنت ادبیات داستانی که آنها پایه گذاری کرده اند ، وفادار بمانیم.
گفتنی است در پایان مراسم، کتاب «گم شهر» با تشویق حاضران رونمایی شده و جشن امضای آن نیز برگزار شد.
گزارش از فائزه بنی نصرت
انتهای پیام/