ترجمه/
زبان معماری داربستها در مناظر شهری
1402/04/15 - 16:24 - کد خبر: 95802
نصر: هنگام بازدید از شهرها، ممکن است سازههایی مشاهده شوند که ریتم محصولات نهایی معماری را نامنظم می سازند. اینها همان ساختمانهایی هستند که در شبکههایی فلزی یا چوبی، با نام مرسوم داربست، محصور شدهاند و روایتگر دوران گذرای ساخت، تعمیر، نوسازی یا تخریب هستند. این سازههای موقتی که در شهر برای کمک به نصب یا نگهداری ساختمانها ساخته میشوند زبان معماری خود صحبت میکنند.
در فرایند پیوسته شهرسازی، داربستها به مثابه یک فانوس، شبحهایی از ارتفاع، شکل یا اشکال ساختمانهای جدید را به اذهان متبادر میکنند. آنها وارد پیادهروها می شوند و به عنوان سایه یا مانعی برای عبور و مرور انسان و وسایل نقلیه عمل میکنند. برخلاف ماندگاری کلیت معماری، آنها حس موقتی را نشان میدهند که به برقراری ارتباط با زمان، رشد محلهها و تکامل یک شهر کمک میکند.
با وجود قوانین و دستورالعملهای پرتعداد و برخی اوقات سختگیرانهای که بر استفاده از داربستها در زمینه های مختلف تأثیر میگذارند، ماهیت ساده، ارزان و موقت آنها آنها را به بخشی جداییناپذیر از ایجاد ساختمان تبدیل میکند. داربستها از مجرای استفاده مکرر در معماری، زبانی از مدولار بودن، مادی بودن و تعامل با زیرساختهای عمومی ایجاد کردهاند که آنها را در مناظر شهری متمایز میکند. علاوه بر ظاهر بصری و اهداف ساخت و ساز اولیه، آنها همچنین میتوانند عملکردهای شهری مانند سرپناه در برخی موارد داشته باشند. در مقاله «حذف داربست معماری»، کریستوفر آلکر نشان میدهد که چگونه در شهری متراکم مانند نیویورک، تعداد زیاد داربستها میتوانند به مردم کمک کنند در شرایط آبوهوایی خاص مانند بارش شدید حرکت کنند و به عنوان سرپناههای موقت خیابانی عمل کنند.
قدمت داربستها به دوره پارینهسنگی در جنوب غربی فرانسه برمیگردد، جایی که از آن به عنوان سازه پشتیبانی برای نقاشیهای غار استفاده میشد. با گذشت زمان، مواد مختلفی در پیکر داربستها استفاده شده است، که منجر به توسعه زبان زیباییشناسی منحصر به فرد آنها شده است. کلاژ چوب و چوب بامبو به دلیل محلی بودن و اقتصادی بودن در غرب آفریقا محبوبیت بیشتری دارد. میلههای توخالی دایرهای فلزی به دلیل مدولار بودن و پایداری ساختاری در اروپا ترجیح داده می شوند. در همین حال، داربست های بامبو به عنوان یک هنر فرهنگی در چین رشد کرده است. در واقع، این یک روش باستانی برای بافتن چوب بامبو در چین است که با روشهای مدرن ساخت و ساز با بالا رفتن به ارتفاعات مناسب برای ساختمانهای بلند ادامه یافته است.
از آنجایی که شهروندان به طور مداوم با داربستها سر و کار دارند، داربستها داستانهای مختلفی در مورد رشد آن شهرها به اشتراک میگذارند. به عنوان مثال، در سالهای اخیر، لندن شاهد داربستهای بیشتری در اطراف بناهای تاریخی و بناهای فرهنگی خود بوده است. این حکایت از تلاشهای نوسازی گسترده شهر برای نجات ساختمانهای فرهنگی از تخریب و حفظ شخصیت شهر دارد.
با این حال، وجود بلندمدت داربست در یک فاز ساخت و ساز خاص می تواند نشاندهنده بی توجهی به آن ساختمان در حالت ساخت یا تعمیر دارد. متاسفانه گاهی اوقات، داربستی که در ابتدا به عنوان پشتیبان موقت برای نگهداری قرار میگیرد، به یک عنصر دائمی و بخشی ثابت از معماری شهر تبدیل شود. در این موارد، داربست میتواند برای پیادهروی مشکل بزرگی باشد و زیبایی بصری بافت شهر را مبهم کند.
داربستها ویژگیهای معماری بسیاری را نشان میدهند و طراحان نحوه عملکرد آنها را به عنوان عناصر ساختمانی به تنهایی بررسی کردهاند. آنها مدولار بودن، مقیاسپذیری و بیان ساختاری را بیان میکنند که میتواند با استفاده از مواد مختلف به گونههای مختلف مانند غرفهها، نمایشگاهها، فضاهای داخلی و حتی بخشی دائمی نمادین از ساختمانها ترجمه شوند.
نمونه بارز آن پلکان شهری تاریخی MVRDV در روتردام هلند است که یک سازه داربستی موقت شامل ۱۸۰ پله، ۲۹ متر ارتفاع و ۵۷ متر طول بود که به یاد ۷۵ مین سالگرد بازسازی شهر پس از یک فاجعه در کنار یک ساختمان قدیمی به همین نام زده شد تا مردم را با بالای ساختمان برساند.
میتوان گفت مانند بسیاری از عناصر شهری دیگر، ماهیت منحصربهفرد داربست و نقش آنها در فرایند مستمر جالب توجه بوده و از زیباییشناسی، عناصر، مواد، الگوها، مزایا و معایب به عنوان بخشی از شخصیت و ارزش منحصر به فرد برخوردار هستند.
رضا عالشزاده
انتهای پیام/