یادداشت/

مازوت ‌سوزی و بازی با جان مردم

1401/10/10 - 16:30 - کد خبر: 84400
مازوت سوزی

نصر: چرا سلامتی و جان انسان ها و سلامتی محیط زیست برایتان بی ارزش و بی اهمیت است.

آیا میدانید سوخت مازوت مورد استفاده در نیروگاه های حرارتی بین ۵/۲ تا ۵/۳ درصد سولفور دارد که بلای جان انسان ها و محیط زیست است.
مازوت یک نوع سوخت فسیلی حاوی گوگرد است که سوزاندن آن برای سلامتی انسان خطرناک است و به این ترتیب گوگردزدایی از مازوت اهمیت زیادی دارد. زمانی که مازوت می سوزد ترکیب sox از آن انتشار می یابد. این ترکیب شامل یک گاز سمی است که برای سلامتی بدن انسان ضرر آفرین است. این گاز وزن بیشتری به نسبت هوا دارد و همینطور بوی بدی از خود تولید می کند که شاید در سطح بالا کشنده باشد.
بطوریکه مازوت ها در وضعیت گسترده تر تبدیل به اسید می شوند و در نهایت به صورت باران های اسیدی سرازیر می شوند و خاصیت اسیدی آن بیشتر و بیشتر می شود. باران های اسید روی خاک اثر می گذارند و همینطور پوشش گیاهی را تخریب می کنند.
آیا میدانید سازمان بین المللی دریا نوردی (آیمو) استاندار سوخت مجاز در سوخت کشتی ها را نیم درصد اعلام نموده و در صورتیکه کشتی ها نتوانند این استاندارد را رعایت کنند حق پهلوگیری در هیچ بندری را ندارند؟!!  
در صورتیکه در کشور ایران ۱۳ نیروگاه در حاشیه شهرهای بزرگ اغلب در فصل زمستان از سوخت مازوت غیراستاندارد با درصد ۵/۲ تا ۵/۳ درصد سولفور بدون هیچ گونه نگرانی از آینده بلای جان انسان ها و محیط زیست شده اند و جالب اینکه اثرات مخرب آن سالهاست در فصل زمستان قابل مشاهده است و موجبات آلایندگی شدید هوا و محیط زیست در این مناطق گردید، بطوریکه  شدت آلودگی این مناطق اغلب در وضعیت بحرانی قرار دارند.
 شایان ذکر است در کشورهای اروپایی مصرف سوخت مازوت با محدودیت سختگیرانه تر 0.10 درصد نیز در حال حاضر در مناطق کنترل آلودگی ECAS که از سوی سازمان بین‌المللی دریانوردی (آیمو) ایجاد شده‌اند، در حال اجرا است. شامل منطقه دریای بالتیک، منطقه دریای شمال، منطقه آمریکای شمالی (حیطه‌های ساحلی تعیین‌شده آمریکا و کانادا) و منطقه دریای کارائیب آمریکا (در اطراف Puerto و ویرجین آمریکا) است.
قانون کاهش سطح سولفور در سوخت کشتی در راستای کاهش آلودگی آب‌ها و افزایش سطح کیفیت و سلامت زندگی ساحل نشینان توسط سازمان بین المللی دریا نوردی (آیمو) وضع شد و براساس مطالعه‌ای که از سوی فنلاند انجام گرفت و نتایج آن به کمیته حفاظت محیط دریایی آیمو MEPC ارائه شد، بدون اعمال محدودیت SOx برای کشتی‌ها از سال 2020، آلودگی هوا ناشی از کشتی‌ها به مرگ زودرس بیش از 570 هزار نفر دیگر در سراسر جهان بین سال‌های 2020 الی 2025 منجر خواهد شد.
در صورتیکه در ایران میزان گوگرد مازوت تحویلی به نیروگاه‌ها در بدترین حالت درصد وزنی 3.2 یا 3.3 درصد را برای میزان گوگرد موجود در مازوت داریم و متوسط گوگرد مازوت تحویلی به نیروگاه‌های کشور بین 2.5 تا 3.5 درصد وزنی اس؟؟!! در صورتیکه گوگرد موجود در مازوت بر اساس استاندارد حفاظت محیط زیست باید زیر نیم درصد باشد
  
قابل توجه و مهم اینکه :
چرا کشورهای اروپایی به این میزان بر سلامتی محیط زیست و جان انسان ها ارزش قائل هستند که حتی کشتی‌ها را الزام برای استفاده از سوخت کم سولفور حتی تا یک دهم درصد می نمایند ولی  برای مسئولین ما حتی مصرف سوخت مازوت تا ۵/۳ درصد در ۱۳ نیروگاه حرارتی حاشیه شهر های بزرگ و پر جمعیت بی اهمیت است واقعا چرا؟!
پالایشگاه های ما اگر قادر به تولید مازوت نیم درصد سولفور نیستند چرا اقدامات اصلاحی را شروع نمی کنند و چرا تا تولید مازوت استاندارد توسط پالایشگاه ها حداقل سوخت نیروگاه ها را در فصل زمستان از سایر کشورها تهیه نمیکنند تا جان انسان ها و محیط زیست به مخاطره نیافتد؟!
چرا مجلس شورای اسلامی  از جمله کمیسیون انرژی و کمبسبون محیط زیست و دولت سکوت اختیار کرده اند ؟!
چرا هیچ ارزشی بر جان و سلامتی مردم حاشیه نیروگاه ها قائل نیستیم. اگر سوخت به گونه‌ای مدیریت شود که میزان گوگردش حداکثر نیم‌درصد وزنی باشد، در آن زمان برای بهره برداری از نیروگاه‌ها در فصول سرد سال با استفاده از سوخت مازوت، دیگر مشکل آلایندگی منتسب به حوزه نیروگاهی نخواهیم داشت. می توانیم مازوت مصرف کنیم، در عین حال استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست هم تأمین شود.
پیشنهاد می کنم  با حمایت مالی از شرکت دانش بنیان همانند شرکت آذر انرژی تبریزکه بیش از سه دهه سابقه درخشان در ساخت و نصب تجهیزات پالایشگاهی و پترو شیمی را دارد و تا کنون توانسته چندین اختراع را به ثبت برساند و هم اکنون بصورت پایلوت واحد سولفور زدائی ساخته است که در مرحله تست میباشد موجبات  تکمیل طرح وساخت و نصب در ابعاد واقعی در پالایشگاهها را فراهم آوریم و یا با سرمایه گذاری توسط خود وزارت نفت این مهم در تهیه سوخت مازوت استاندارد عملی گردد.


دکتر هوشنگ پاکدل
انتهای پیام/

پژوهشیار