چگونه معماری می‌تواند به جلوگیری از مشکلات حاد روانی کمک کند؟

1401/09/28 - 10:18 - کد خبر: 83587
منظر و فضای سبز شهری

نصر: بر اساس آخرین نظرسنجی انجام شده توسط سازمان بهداشت جهانی، در سال ۲۰۱۹ بیش از ۷۰۰ هزار خودکشی در سراسر جهان رخ داده است. در برزیل، سوابق به ۱۴ هزار مورد در سال نزدیک می‌شود، یعنی در این کشوربه طور متوسط ۳۸ نفر در روز دست به خودکشی می‌زنند.

به گزارش نصر، در این زمینه، کمپین "شهریور زرد" در برزیل ایجاد شد، بزرگترین کمپین در سطح جهان که همه را تشویق می کند تا فعالانه در زمینه آگاهی و پیشگیری از خودکشی اقدام کنند.
در میان تلاش‌های بی‌شماری که می‌توان برای کمک به این جنبش انجام داد مانند حمایت از سازمان‌ها و مراقبت از سلامت روان، معماری هم می‌تواند نقش مهمی را ایفا کند. تجربه روزمره ما از حس یکنواختی تا لذت از یک نمای تماشایی می تواند نظم و الهام از فرم ها و موادی ایجاد کند که بستری برای فعالیت های انسانی شوند. توانایی معماری در تأثیرگذاری بر سلامت جسمی و روانی افرادی که در محیط های ایجاد شده توسط معماران زندگی، کار و بازی می‌کنند، در این اهداف مستتر است.
با در نظر گرفتن این موضوع، درک می‌شود که محیط اطراف می‌تواند ما را تشویق به ایجاد احساسات متفاوت چه به صورت منفی، مانند افزایش استرس و چه مثبت، مانند القای حس آرامش کند. این نقش مداخله ای در مورد افرادی که با یک اختلال روانی روبرو هستند برجسته‌تر است، زیرا هر چه یک بیماری روانی جدی‌تر باشد، تمایل به واکنش بیش از حد نسبت به محیط‌های خاص و تحریک‌ناپذیر شدن توسط دیگران عمیق‌تر می‌شود.
از این حیث، با شناخت طیف وسیعی از راهبردهای قابل استفاده در فرآیند طراحی و نیز درک ماهیت ذهنی معماری که در آن هر فرد می تواند احساسات متفاوتی را در یک فضا تجربه کند، همواره برخی نکات خاص به چشم می‌خورد.
در سال ۲۰۰۸، پارک و متسون یک کارآزمایی بالینی تصادفی با بیماران جراحی انجام دادند و اثرات درمانی گیاهان در اتاق های بیمارستان را ارزیابی کردند. ۹۰ بیمار طی یک دوره شش ماهه در کره جنوبی مورد مطالعه قرار گرفتند. اتاق ها یکسان بودند و در یک طبقه قرار داشتند و تنها تفاوت آنها وجود یا عدم وجود گیاهان بود. در نتیجه، گروه آزمایشی واقع در اتاق‌های دارای گیاه سطوح پایین‌تری از اضطراب، فشار خون و ضربان قلب را نشان دادند. یعنی با در نظر گرفتن حضور گیاهان در محیط های بیمارستانی، معماران می توانند به بهبود جسمی و روحی کاربران کمک کنند. همین نتیجه گیری برای سایر رویکردهای مرتبط با جنبه های طبیعی در فضاهای ساخته شده، مانند دسترسی به تهویه و روشنایی خورشیدی، همانطور که بیوفیلیا ارائه می شود، معتبر است.
این تجربیات را می توان از طریق مفاهیم عینی مانند راحتی حرارتی، بصری و صوتی که به جداول با سطوح قابل قبول سانتیگراد (دما)، لوکس (روشنایی) و دسی بل (نویز) ترجمه می شوند، اندازه گیری کرد. با این حال، درک و تفسیر این اعداد و تحقق آنها در فضاهای کاربردی و دلپذیر، کار چالش‌برانگیزی است زیرا الزامات مختلف می تواند متناقض باشد. به عنوان مثال، تمرکز بر ایجاد مناظر زیبا و فضاهایی که با نور خورشید به شدت روشن می شوند، می تواند مشکل تابش خیره کننده و گرمای بیش از حد محیط را داشته باشد.
بنابراین، یک معماری خوب – و همچنین طراحی شهری – که به سلامت روان کاربرانش مربوط می‌شود، از کسانی ناشی می‌شود که هدف سازه در حال طراحی را و همچنین افرادی که از آن استفاده خواهند کرد را با در نظر گرفتن احساسات و عواطف آنها درک می‌کنند.
گاستون باشلار در کتاب شاعرانه فضا، ویژگی‌های فضایی را بر تأثیر ساختار هستی، به‌طور دقیق‌تر بر جنبه‌های روان‌شناختی آن استوار می‌کند. این نویسنده در اصطلاحی به نام توپوفیلی (ترجیح یا ارتباط احساسی که کسی در رابطه با مکان‌های خاص دارد) دوگانگی بین فضاهای خصومت و فضاهای شاد را آشکار می‌کند و ارزش‌ها و احساسات برانگیخته شده توسط آنها را به عنوان محافظت، پناه و آرامش تحلیل می‌کند.
بنابراین، این کتاب بر نقش اساسی فضاها در زندگی روزمره و تجربه و همچنین در تشکیل حافظه عاطفی تاکید می کند.
از این نظر، معماری همچنین باید به عناصر ذهنی - به همان اندازه که جنبه‌های دیگر مهم است - با تقویت احساساتی که برای سلامت روانی کاربران آن ضروری هستند، مانند تعلق، امنیت، حریم خصوصی و ایجاد خاطرات پاسخ دهد. این پاسخ را می توان به طرق مختلف داد، چه در تکنیک ساخت و ساز انتخاب شده، چه در مورفولوژی، در مصالح و بافت و چه در روابط با محیط اطراف و جامعه و غیره.
این یک واقعیت است که معماری خوب درمان جادویی برای افراد مبتلا به مشکلات روانی ارائه نمی‌کند. همچنین جایگزین پیشرفت های علم و پزشکی نخواهد شد.
با این حال، ارائه فضاهای راحت، دلپذیر و با طراحی خوب، که در آن ساکنان و استفاده‌کنندگان احساس شادی و امنیت کنند، راهی برای کمک به شادی روزمره است. این امر نه تنها در مورد ساختمان هایی که به طور خاص برای درمان بیماری های روانی در نظر گرفته شده اند، بلکه در فضاهای عمومی هم ضروری به نظر می‌رسد.

رضا عالش‌زاده
انتهای پیام/

پژوهشیار