بررسي نقش راهبردي مطبوعات آذربايجان در دوران استبداد صغير و مشروطيت/

روزنامه‌نگاران تبريز، بي‌پرواترين صداي ملت

1401/06/20 - 19:53 - کد خبر: 74576
روزنامه

نصر: آذربایجان به مرکزیت تبریز، در دوران قاجار به دلایل مختلف از جمله سابقه‌ی پایتختی ایران در دوره‌های مختلف از جمله دوران اتابکان آذربایجان، ایلخانان، قره‌قویونلو و آق قویونلوها، صفویان و ولیعهد نشینی در دوران قاجار، مهمترین شهر ایران از لحاظ جمعیتی و سیاسی بود. همچنین قرار گرفتن در مسیر جاده‌ی ابریشم و خط مقدم در مقابل قوای عثمانی و روس و دروازه‌ی ایران به اروپا و دنیای غرب همواره پیشرو در جامعه‌ی مدنی و نیز ورود و جذب تکنولوژی‌ها و پدیده‌های نو بود. سفر بازرگانان و روشنفکران اهالی دیار آذربایجان به روسیه تزاری، عثمانی، مصر و فرنگ و حشر و نشر با این افراد موجب شد که خیلی زود صنعت چاپ و نشر و اهمیت مطبوعات در این خطه پیش از دیگر نقاط ایران آشکار شده و رواج یابد.

بر همین اساس پس از تلاش‌های مشروطه‌خواهان و اعلان فرمان مشروطیت تبریز توسط مظفرالدین شاه، بخش بزرگی از جامعه‌ی پیشروی تبریز و آذربایجان، تحمل استبداد صغیر و ارتجاع را نداشت و در هر دو حوزه ‌عمل و نظر به مبارزه با استبدادطلبان پرداخت.
در این فضاست که شاهد شکوفایی هر چه بیشتر مطبوعات آذربایجان و پرچم‌داری آگاهی بخشی و آزادی‌طلبی برای کل ایران هستیم. تبریز و آذربایجان در طی سال‌های 1324 تا 1327 ه.ق. ندای آزادی را سر دادند و با وجود سختی‌ها، قحطی‌ها، حملات و فشارهای شدیدی که بر آنها حاکم بود، چراغ آزادی و مشروطه‌خواهی را یک‌تنه روشن نگه‌داشتند و در این میان مطبوعات به عنوان نماد رسانه، نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفاء کردند.
این دوره را می‌توان تاریخی‌ترین و یکی از شکوفاترین دوران‌ تاریخ مطبوعات ایران و بخصوص تبریز به شمار آورد؛ چرا که وقایع تاریخی متعددی در این سه سال رخ داده و تبریز کانون آزادی‌خواهی و سنبل مقاومت کشور بوده و در این میان مطبوعاتش نیز سردمدار و پرچم‌دار مطبوعات ایران و چراغ راه آزادی بودند. به اعتراف همگان «تبریز مرکز انتشار روزنامه‌های ملی در طی سال‌های 1900-1906 میلادی (1279-1285)» و همچنین «کانون چاپ و نشر روزنامه» در داخل کشور بود.
پس از اعلان فرمان مشروطه توسط مظفرالدین‌شاه، قانون اساسی و سپس متمم آن، زمینه‌ی آزادی مطبوعات را فراهم می‌کند و فضای استبدادی حاکم به طور موقت رخت برمی‌بندد. در آستانه‌ی پیروزی انقلاب مشروطه و فروپاشی حکومت استبدادی، روزنامه‌های آزاد و مردمی، فارغ از سانسور به‌سرعت رو به فزونی می‌گذارند.
کانون نشریات ملی و روشنفکرانه از برون‌مرزها به داخل کشور منتقل می‌گردد. رشد و شکوفایی ژورنالیسم مردمی در این سال‌ها به جایی می‌رسد که بین سال‌های 1900 تا 1906 میلادی حدود 40 روزنامه ملی و غیردولتی و عموماً انقلابی و آزادی‌طلب در تهران و دیگر شهرها طبع و منتشر می‌شوند که تبریز مرکز انتشار و روزنامه‌های ملی این دوره بوده و تهران در ردیف دوم قرار داشت. (ناهیدی‌آذر،بی‌تا:36).
"آزادی قانون مطبوعات، شماره روزنامه را افزایش داد و به‌قولی عدد آنها از حد شمار بیرون رفت و از قید و بند «سانسور» گذشته وارهانید" (ذاکرحسین،1370: 68).  فرید قاسمی نیز معتقد است در این سال‌ها «روزنامه‌نگاران مقیم تبریز، بی‌پرواتر و روزنامه‌نگاران مقیم تهران دست به عصا و به سبکی که عده قلیلی می‌توانستند بفهمند» (قاسمی،1379:ج2/282) مطالب را درج می‌کردند.
«در سال 1324ه.ق –نخستین سال پیروزی نهضت مشروطیت- روزنامه‌نگاری آزاد و غیردولتی در تبریز رشد بی‌سابقه‌ای می‌یابد. "تنها در این سال (1324ه.ق) بیش از 14 روزنامه فقط در تبریز-شهر سیصد هزار نفری که اغلب‌شان فقیر و بیسواد بودند-پا به عرصه وجود می‌گذارند، که به جز سه چهار مورد آنها که در خط ارتجاع و استبداد قدم برمی‌داشتند، بقیه کم و بیش راه خدمت به ملک و ملت را صادقانه پیش می‌گیرند" (ناهیدی‌آذر، بی‌تا:37-36).
در این میان "انجمن، نخستین روزنامه کاملاً آزاد و ملی است که برخلاف تمام روزنامه‌های قبل و بعد از انقلاب بدون کسب امتیاز از وزارت «انطباعات» پا به عرصه وجود می‌گذارد" (همان:39). به دیگر سخن "امتیاز این روزنامه از سوی مردم تبریز صادر می‌گردد" (کهن،1363:ج2/42). این روزنامه سخنگو و ناشر افکار نهاد مردمی «انجمن ایالتی» تبریز بود. همچنین این روزنامه نخستین نشریه‌ای است که پس از صدور فرمان مشروطیت در ایران انتشار یافت.
در شرایط آن روزگار، اهالی تبریز از یک طرف با انتشار این روزنامه سد خفقان‌آور آن روز را می‌شکنند "و از سوی دیگر نمایندگان‌شان در نخستین دوره مجلس شورای ملی، با لغو سانسور و تصویب قانون مطبوعات، آزادی قلم و بیان را به ارمغان می‌آورند و مطبوعات برای نخستین بار می‌توانند آزادانه و بدون ممیزی در سراسر کشور منتشر شوند" (سرداری‌نیا،1381:‌167).
 
روزنامه انجمن، سخنگوی آزادیخواهان سراسر ایران
انجمن با چاپ همزمان سربی و سنگی و با تیراژ پنج‌هزار نسخه در هر نوبت پس از روزنامه‌ی «مجلس» که در تهران با ده‌هزار نسخه منتشر می‌شد، بیشترین تیراژ را داشت. سردبیری آن را میرزا علی‌اکبرخان، فرزند سیدهاشم چرندابی و سپس میرزامحمود غنی‌زاده سلماسی برعهده داشت و سه سال دوام آورد. انجمن در بحرانی‌ترین روزهای تبریز با اسلحه‌ی قلم به پیکار با خودکامگی و ارتجاع رفت. به قول کسروی، این روزنامه از سودمندترین روزنامه‌های زمان بود و وی در نوشتن تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هیجده ساله آذربایجان از آن سود برد. روزنامه‌ی انجمن "سخنگویی نه تنها انجمن ایالتی آذربایجان، بلکه آزادیخواهان سراسر ایران را به دوش کشید" (سرداری‌نیا،1381:‌165).
«امید» دیگر نشریه‌ای است که در این سال منتشر شد و 8 ماه دوام آورد و در این مدت 24 شماره از آن منتشر شد. این نشریه توسط قدیمی‌ترین انجمن ادبی و فرهنگی آذربایجان که در مدرسه‌ی لقمانیه‌ی تبریز زیر نظر ادیب‌الممالک در سال 1318 ق تشکیل یافته به طور هفتگی و با چاپ سنگی منتشر شد.
روزنامه‌ی «آزاد» نیز زیرنظر کتابفروشی تربیت تبریز و به مدیریت میرزارضاخان تربیت، برادر میرزا محمدعلی‌خان تربیت، موسس کتابخانه و کتابفروشی تربیت منتشر شد. این نشریه آزادیخواه و مشروطه‌طلب بود و به طور مصور چاپ شده و تصاویر مشاهیر ایران و وطن‌پرستان نامی را چاپ می‌کرد.
روزنامه‌ی «عدالت» نیز در این سال به چاپ رسید. موسس آن میرزا محمودخان ملقب به حکاک‌باشی و مدیرش سیدحسن‌خان عدالت بودند. این روزنامه در 8 صفحه و با چاپ سنگی سه سال دوام آورد. آرین‌پور درباره‌ی مدیر آن می‌گوید: "میرزا سیدحسن‌خان، از نیکان بود و از چاپلوسی خودداری داشت و گفتارهای سودمندی می‌نوشت. اما چون دیرزمانی در روسیه زیسته بود، همین که آزادی پیش آمد در روزنامه‌اش سخن از آزادی زنان راند و چون این سخنان در آن هنگام بی‌هنگام بود، خود انجمن و آزادی‌خواهان روزنامه او را بستند و از شهر بیرونش کردند" (آرین‌پور،‌1372:ج2/23).
در این سال 10 نشریه‌ی دیگر نیز منتشر شدند. «ابلاغ» به سردبیری محمود اسکندانی، «اسلامیه» و «مصباح» به صاحب‌امتیازی میرزاابوالقاسم ضیاءالعلما تبریزی، مجله‌ی «دبستان» به سردبیری رضا پرورش مدیر و موسس مدرسه پرورش تبریز و اولین مجله ویژه‌ی نوجوانان و جوانان، «آنادیلی» به زبان ترکی و به سردبیری سیدحسن‌خان عدالت و «عبرت» می‌توان اشاره کرد. البته نشریه‌های «اخوت» و «اسلامیه» هر دو به مدیریت احمد بصیرت، «اتحاد» به مدیریت میرزا احمدکاتب تبریزی و «صراط ‌المستقیم» حال و هوای ارتجاعی داشته و از محمدعلی‌شاه هواداری می‌کردند.
 
«آذربایجان»، آبرومندترین و نفیس‌ترین روزنامه مصور ایران
در سال 1325 ق نیز 5 نشریه در تبریز منتشر شد. روزنامه‌ی فکاهی و مصور «آذربایجان» در نوع و در زمان خود روزنامه‌ای مترقی بود. کسروی این نشریه را «آبرومندترین» روزنامه و براون آن را نفیس‌ترین روزنامه‌های مصور ایران از نقطه نظر تصویر و نقاشی دانسته و خط‌مشی آن را آزادی‌خواهی و مشروطه‌طلبی کامل نوشته است. "این نشریه هفتگی به شیوه روزنامه ملانصرالدین قفقاز و با نثری ساده و روان و عوام فهم نوشته می‌شد. آذربایجان بهترین روزنامه انتقادی و فکاهی و مصور زمان به شمار می‌رفت و دارای کاریکاتورهای چشمگیر و پرمحتوایی بوده است" (ناهیدی‌آذر،بی‌تا:50). مدیر و صاحب‌امتیاز آن حاجی‌میرزاآقا بلوری یکی از بازرگانان مشروطه‌طلب تبریز بود و میرزا علی‌قلی صفروف، سردبیری و نگارش آن را برعهده داشت. این نشریه، به دو زبان ترکی و فارسی و به مدت یک‌سال و در مجموع در 20 شماره چاپ شد. این نشریه «نخستین روزنامه‌ای بود که در تبریز با حروف سربی چاپ می‌شد» (آرین‌پور،‌1372:ج2/23). این روزنامه در شعر تحت تاثیر م.ع.صابر و در نثر متاثر از جلیل محمدقلی‌زاده بود. اشعار ترکی این نشریه در تبریز دهان به دهان می‌گشت و حتی بچه‌ها نیز آن‌ها را از بر داشتند. این روزنامه را باید نخستین روزنامه‌ی طنز تصویری بعد از شب‌نامه در تاریخ مطبوعات ایران دانست. این جریده به همت ستارخان پدید آمده بود و وقتی سردار ملی اولین شماره آذربایجان را دید گفت: «امروز عید ملی خلق آذربایجان است» و از شدت هیجان، اشک در چشمانش حلقه زد. (سرداری‌نیا،1377:‌135). «آذربایجان» از سلاح طنز در مبارزه با مستبدین بهره‌ها جست و از کاربرد گسترده‌ی شعر مردمی آگاه بود. علی‌قلی صفروف در این نشریه نیز مانند نشریات قبلی‌اش به افشای اعمال ضدمردمی استبداد، دفاع از حقوق زنان و کارگران و کشاورزان، انتقاد از اطاعت کورکورانه مردم از حکومت و پیشوایان دینی و انتشار اخبار مربوط به مبارزه‌ها دست زد. وی که "چندی با روزنامه «ملانصرالدین» در تفلیس همکاری داشت، شعر صابر را نیز به مطلع «ملت نئجه تاراج اولور اولسون، نه ایشیم وار» را ترجمه و چاپ کرده بود" (آرین‌پور،1371:ج2/53) که تاثیر زیادی در روحیه‌ی آزادی‌خواهی و اعتراضی مردم داشت.
دیگر چهار نشریه‌ی منتشر شده در این سال «حرف حق» به مدیریت و نگارش سیدنعمت‌الله اصفهانی با گرایش محافظه‌کاری و مشروطه‌طلب اعتدالی، «شکر» به زبان ترکی به مدیریت محمدعلی عبدالمناف‌زاده، «مجاهد» به مدیریت سیدمحمد شبستری ملقب به محمد ابوالضیا، ارگان سوسیال‌دموکرات‌ها و مرکز غیبی تبریز و «ستاره سحری» می‌باشند.
در سال1326 ق نیز هشت نشریه در تبریز منتشر شدند که از مهم‌ترین آنها «حشرات‌الارض» به همت حاجی ‌میرزا آقا بلوری می‌باشد. حشرات‌الارض به مانند آذربایجان نشریه‌ای مصور و فکاهی بود و از طنز و کاریکاتور بهره می‌گرفت. موسس و ناشر آن اداره معارف تبریز بود و نویسندگی‌اش را میرزاآقا ناله‌ ملت به عهده داشت. دومین روزنامه‌ای است که به تقلید از روزنامه‌ی ملانصرالدین قفقاز نوشته می‌شد. ظاهراً بیش از 11 شماره انتشار نیافته و پس از پایان گرفتن محاصره‌ی یازده ماهه تبریز بار دیگر طبع و توزیع می‌گردد. این نشریه از کاریکاتورهای کوبنده و رنگین استاد حسین طاهرزاده بهزاد بهره می‌برد و مقالات این روزنامه، به پیروی از ملانصرالدین قفقاز از زبان یک دیوانه بازارگرد معروف تبریز به نام غفار وکیل نوشته می‌شد. کاریکاتورهایی که در این روزنامه تصویر می‌شد، به‌قدری مضحک و تمسخرآمیز و در عین حال کوبنده و آگاه‌کننده بود که تمام عاملان استبداد از محمدعلی‌میرزا تا رده‌های پایین ماموران دولتی از دیدن آنها رعشه بر اندامشان می‌افتاد.
روزنامه‌ی «اتحاد» روزنامه‌ی پیشرو و مترقی‌ای بود که در این سال و زیر نظر انجمن اتحاد، یکی از انجمن‌های غیررسمی مشروطه‌خواهان انتشار می‌یافت و مدیریت آن را میرزا محمدعلی‌خان تربیت عهده‌دار بود. «شورای ایران» نیز از طرف انجمن مشورت منتشر شد و هیئت تحریریه‌ی آن را میرزا سعید سلماسی، حاج‌ علی دواچی و سیدحسن شریف‌زاده تشکیل می‌دادند. هدف و خط‌مشی اصلی این نشریه، برقراری کامل مشروطه و هواداری از آزادی و برابری اجتماعی بود.
«ملاعمو» نیز به زبان ترکی و سردبیری میرزاحسن و سعیدالسلطان و مدیریت احمد بصیرت و با گرایش ارتجاعی منتشر شد و «ارگان و سخنگوی انجمن اسلامیه کوی دوه‌چی» به شمار می‌آمد. «خیراندیش» نیز به زبان ترکی و مدیریت حاجی‌میرزاآقا بلوری و به شکل مصور و رنگی در این سال منتشر شد.
«نظمیه» نیز روزنامه‌ای بود که توسط اداره‌ی نظمیه منتشر شد و ارگان و سخنگوی این نهاد نوپای مردمی بود و مدیریت آن را مشهدی محمود اسکندانی برعهده داشت و به طور هفتگی و مصور منتشر می‌شد. نهاد جدید «بلدیه» نیز نشریه‌ای به همین نام منتشر کرد که ناشر تمایلات، خواست‌ها و اقدامات شهرداری بود و سردبیری آن را احمد میرزا برعهده داشت و از هر نمره 100 نسخه برای مدارس و اداره بلدیه به رایگان ارسال می‌گردید.
 
«ناله ملت» نخستین روزنامه آزاد و فارغ از سانسور
اما پس از «حشرات‌الارض» باید روزنامه‌ی «ناله ملت» را مهمترین نشریه‌ی این سال به شمار آورد. "این روزنامه نخستین روزنامه آزاد و فارغ از سانسور است که پس از بمباران مجلس و کشتار روزنامه‌نگاران و تعطیل شدن همه روزنامه‌های مردمی و مسئول به همت آزادمردان تبریز"(ناهیدی‌آذر،بی‌تا:63) و مشهدی میرزاآقا ناله‌ملت به دو زبان ترکی و فارسی زیر چاپ رفت. در آن روزهای مصیبت‌بار که امواج غم و اندوه، فضای تبریز را پر کرده بود، حتی روزنامه‌ی انجمن، ارگان انجمن ایالتی آذربایجان نیز از نشر باز ایستاده بود، در نتیجه ارتباط آزادیخواهان قطع و اغلب آنها سردرگم و وحشت زده بودند. در این موقعیت حساسی که سرنوشت مشروطه به موئی بسته بود، ناگهان روزنامه‌ی «ناله ملت» در رجب 1326 ق از افق مه‌آلود تبریز سربرآورد و به مثابه‌ی یک وسیله ارتباط جمعی حرکت‌ساز، تمام مشروطه‌خواهان را به هم ارتباط داد و آنها را برای مبارزه با دیو استبداد آماده نمود. در واقع میرزاآقا تبریزی دوش به دوش ستارخان همان کاری را که سردار ملی با تفنگش کرد، این بزرگمرد با قلم برانش، رسالت تاریخی خویش را به انجام رساند. لذا گوئل کهن این روزنامه را «نخستین محوکننده سانسور استبداد صغیر» دانسته و درباره‌اش می‌نویسد: "این روزنامه، در یکی از تاریک‌ترین ادوار معاصر، که سرنیزه استبداد و سانسور است و زبان گویای آزادیخواهان را خونین ساخته بود، توانست حرمت قلم و ارزش آزادی بیان را حفظ کند و آن چنان که خود تاکید داشت، ناله ملت را روزنامه‌ای سازد که مصالح عامه و منافع ملیه در نهایت آزادی سخن می‌گوید".
در سال 1327 ق نیز پنج نشریه به وادی مطبوعات تبریز می‌پیوندند. در ابتدا بنا بر صلاحدید انجمن ایالتی آذربایجان، روزنامه‌ی «استقلال» توسط کمیته‌ای از مردان دانشمند و مجرب بنیان نهاده می‌شود. مدیریت این نشریه را میرزا آقا ناله‌ملت برعهده گرفت. این روزنامه سند ارزشمندی از وقایع آذربایجان است که بین سال‌های 1327 و 1328 ق در این خطه اتفاق افتاده است.
چهار نشریه‌ی دیگر «مساوات»، روزنامه‌ی فکاهی و سیاسی «بوقلمون» به سردبیری میرزامحمود غنی‌زاده سلماسی، «صحبت» به مدیریت سیدحسین‌خان عدالت و به زبان ترکی بود و حتی روزنامه‌ی اقلیت ارمنی «آراود» ارگان حزب داشناکسیون در این دوره منتشر شد.
 
روزنامه‌ها نماینده‌ی واقعی افکار مردم عصر خود بودند
ویژگی‌های روزنامه‌های این دوره را می‌توان چنین برشمرد: روزنامه‌ها نماینده‌ی واقعی افکار مردم عصر خود بودند و وظایف مردمی خود را شجاعانه و از روی کمال صمیمیت و صداقت انجام می‌دادند؛ فرهنگ غربی را تبلیغ کرده و اغلب مقالات در انجمن‌های سری و رسمی تولید می‌شد؛ سعی در ایجاد پلی بین روحانیان و روشنفکران داشتند و نشریات به دو زبان ترکی و فارسی چاپ شده و بتدریج خط نستعلیق جای خود را به نسخ داد. سبک نگارش جدید، نثر روان و قابل فهم و بیان افکار به زبان سهل و ساده نیز موجب شد به فروش بی‌سابقه‌ای دست یابند (قاسمی،29:1372-28). مندرجات مطبوعات این دوره تمام سیاسی و انتقادی بود و کمتر مسایل تفریحی و فرهنگی و ادبی مطلق غیرسیاسی در آنها دیده می‌شد و از آگهی خبری نبود (مولانا،128:1358). تیراژ نشریات بسیار بالا رفته بود. اهمیت مطبوعات این دوره تا حدی بود که تا یکسال پس از کودتای محمدعلی‌شاه در تهران خبری از مشروطه و قانون اساسی نبود. در این مدت مبارزات دو شهر تبریز و رشت مرکز ملیون و مطبوعات زخم دیده مشروطه ایران بود (همان:159). از جنبه‌ی افکار عمومی نیز، تبریز بیش از هر شهر دیگر علیه سلطنت محمدعلی‌شاه بود. در جریان مقاومت‌ها و مبارزات تبریز و آذربایجان، بطور کلی دو عامل ارتباطی نقش مهمی بازی کردند، اول خبر انقلاب و شورش در کشور همسایه (عثمانی) که به گوش آذربایجانی‌ها رسید و بر ایمان و مقاومت ملی آنها افزود. دوم با محاصره‌ی تبریز از طرف قشون روسیه، محیط مقاومت واحدی در شهر ایجاد شد و نشریه‌ها و روزنامه‌های محدودی که در تبریز باقی مانده بود حلقه‌ی زنجیر ارتباط اجتماعی را بین آزادیخواهان و اهلی شهر پدید آورد.

ساسان نيک رفتار خياباني

منتشر شده در شماره سوم ماهنامه نصر آذربایجان
نسخه دیجیتال سومین شماره ماهنامه نصر آذربایجان به دنبال استقبال مخاطبان به عنوان اولین ماهنامه گویای ایران در دسترس عموم قرار گرفته است. برای مشاهده نسخه دیجیتال و مطالعه مطالب این ماهنامه این لینک را کلیک کرده و ورق بزنید.


انتهای پیام/

پژوهشیار