استاد رضا سرابی مطرح کرد:
نقش بی بدیل رسانه ها در نجات تخصصی ترین موزه مشاغل ایران
1401/05/08 - 16:48 - کد خبر: 69960
نصر: استاد رضا سرابی؛ مجسمه ساز، نویسنده، مجموعه دار، کارشناس، صاحب نظر، هنرمند و ... و موسس موزه مشاغل بازار تبریز، میهمان تحریریه نصر بود. این چهره سرشناس تبریز و آذربایجان، در چندسال اخیر به واسطه چالش هایی که در مسیر فعالیت حرفه ای اش داشت، به عنوان رسانه ای ترین فعال فرهنگی و تاریخی شناخته می شود. این چهره فرهنگی همه سرمایه و وقت و ذوق خود را برای راه اندازی هنری گذاشتند که نمونه ای در ایران نداشت.
به گزارش نصر، تخصصی ترین موزه غنی از مشاغل تاریخ دیرینه کشور و به خصوص منطقه آذربایجان در ایران درحالی با اندک حمایتهای شهرداری و میراث فرهنگی تاسیس شد که تاسیس آن برای برادران سرابی اقدم به قیمت مستاجر دنشان تمام شد.
به گقته استاد سرابی، وسیله ای که مربوط به چهارهزارسال قبل است و می توانست با فروش آن، مشکلات خود را رفع کند، به موزه آذربایجان اهدا کرده است.
در این مسیر حتی راهی زندان شده و امروز به عنوان نیروی کار زندانی آزاد است. اما در سایه همنوایی و تلاش برخی رسانه ها، اعضای شورای شهر تبریز و خیران خوشنام، تا حدودی به مشکلات فایق آمده و طی روزهای گشذته شاهد افتتاح مجدد موزه مشاغل بودیم.
این موزه در یخچال صادقیه تبریز چندین شغل را در خود جای داده است که داخل هر مغازه، خود تاریخ مصّوری بود از پیشینه مشاغل که تعدادی از آن ها تنها در دل تاریخ مانده اند و اثری از آن پیشه ها نیست.
مرخصی از زندان فرصتی بود تا میزبان استاد سرابی باشیم که در این میهمانی یک صفحه از روزنامه یکصدساله یومیه تبریز هدیه ارزشمند این فعال هنری به مجموعه نصر بود.
وی با بیان اینکه حرفه اصلیام مجسمه سازی است، اظهار کرد: من بیشتر محقق هستم تا یک مجموعه دار؛ در حقیقت واقعه ای را تعقیب کرده و سالها برای ثبت کردن آن می کوشم. در حرفه مجسمه سازی، تندیسهایی کار کرده ام که به نوعی با تاریخ تبریز و آذربایجان در ارتباط است. هرگز سفارشی کار نکرده ام و تمام ایده هایم هم مربوط به خودم بوده است.
سرابی ادامه داد: علاوه بر این قضیه، کلکسیونر و موزه دار هم هستم. سعی کرده ام چیزهایی را جمع آوری کنم که افرادی کمتری برای جمع کردن آن ها از خود رغبت نشان داده اند. تعداد کلکسیونرها در تبریز بسیار زیاد است، ولی من سعی کرده ام لوازمی را جمعآوری کنم که به نوعی با تاریخ و مدنیت و هویت ما در ارتباط باشد. لوازمی که پدرانمان با آن ها، زیسته اند مثلا جعبه های آهنی نقاشی شده که زیاد مورد توجه کلکسیونرها قرار نگرفته است. جعبه هایی که در آن ها، توتون، شکلات و ادویه وارد می شد و مادرانمان پس از استفاده، لوازم دیگری را در داخل آن ها نگهداری میکردند.
سرابی به بزرگترین هدف خود از کودکی اشاره کرد و گفت: بزرگترین هدف من از اول زندگیم، جمع آوری تمامی آثارهایی که در گذشته وجود داشتند و امروز دیگر کاربرد ندارند. این آثار برای شهر و مردم این شهر است. همه باید از این آثار استفاده کنند. من 40 سال خون دل خوردم، این همه وسایل را جمع كردم و موزه مشاغل را برای مردم تبریز و فرزندان آینده این سرزمین تاسیس كرده ام.موزه مشاغل همچنان كه از اسمش پیداست، برای نمایش وسایل قدیمی مربوط به مشاغل قدیمی بازار دایر شده است
وی ادامه داد: این آثار قبلا در دفتر من بودند و تنها عده ای خاص می توانستند آن ها را ببینند ولی اگر آن آثار در موزه باشد، تمامی اقشار جامعه می توانند آن را ببینند. حتی افرادی که از سایر استان و کشورها با دیدن آن ها به هویت تاریخی و مدنیت این شهر پی خواهند برد. این دلیل باعث شد تا من به جمع آوری آقار تاریخی علاقه مند شوم.
سرابی عنوان کرد: در زمان شهرداری وقت آقای نوین که بازار تبریز ثبت جهانی شد، به دلیل اینکه تبریز در گذرگاه ابریشم واقع شده است، اهمیت و جایگاه بازار تبریز در دنیا را چندبرابر کرده است و این ثبت جهانی شدن بازار به عنوان بزرگترین بازار سرپوشیده جهان، باعث شد تا موزه ای جهت نشان دادن هویت و تاریخ این شهر در نزدیکی بازار تاسیس شود. در گام نخست نیز 8 شغل تعریف شده و اقدامات اولیه برای تهیه ابزارآلات آنها صورت گرفت.
وی اذعان کرد: تقریبا 30 سال قبل به فکرم خطور کرد که پیشهها و مشاغل، رفته-رفته تغییر شکل مییابند و تا چند سال دیگر حتی نامی از این حرفهها هم نخواهیم شنید. به عنوان مثال، امروزه، داروها به صورت بستهبندی شده به بیمار عرضه میشود؛ ولی در گذشته داروها در شیشهها توضیع میشد و پزشکی که داروساز هم بود، آنها را ترکیب کرده و تجویز میکرد. من در موزه مشاغل، محیط داروخانه، چیدمان شیشهها و لوازمی که در آن به کاربرده میشد را جمع آوری کردهام. شاید اگر کل ایران را زیر و رو کنید، نتوانید تنها 10 شیشه داروی قدیمی پیدا کنید.
وی با بیان اینکه نسل جوان و نسل امروزی باید بدانند در تاریخ تبریز چه گذشته است، تاکید کرد: گذر زمان را می توان با معرفی مشاغل در تاریخ این سرزمین زنده نگه داشت. هر روز نوع مشاغل نوع بسته بندی، نحوه عرضه و جنس تغییر می کند. به عنوان مثال اگر بقالی 20 سال گذشته را با هایپرمارکت های امروزی مقایسه کنیم، متوجه حجمه تغییرات می شویم. این در حالی است که تعداد زیادی از مشاغل نیز از بین رفته اند. از طرف دیگر موزه مشاغل برای بزرگسالان نیز حس نوستالژیکی دارد.
سرابی ابراز کرد: من به خاطر جمع آوری اشیا موزه مشاغل از زندگی خود گذشته و حتی به خاطر آن میله های زندان را حس کرده ام ولی نگذاشته ام یکی از آنها از دست برود. از کودکی شیشه دارو هارا جمع می کردم. الان حتی یک نمونه از آن شیشه ها را نمی توان در سراسر دنیا پیدا کرد.
این فعال فرهنگی تبریز اظهار به بی تفاوتی مسدولین بعد از افتتاح هر پروژه ای کرد و گفت: متاسفانه در تبریز بعد از افتتاح هر مجموعه ای آن را به حال خود رها می کنند که نمونه کوچک و بارز آن بزرگترین سنگ فرش در میدان منصور بود.
سرابی افزود: بعد از افتتاح آن موزه و خرید و تجهیز وسایل، بدهکار شده بودم و انتظار حمایت داشتم و در نهایت میزان بدهی من افزایش داشت و داروندارم از دست رفت و در نهایت به زندان رفتم.در زندان اولین چیزی که خواستم کتاب بود دو هفته اول با کتاب مشغول بودم و بعدها کلاس مجسمه سازی و شعر و تاریخ برگزار می گردم. بعد از11 ماه آزادی مرخصی که دادند، بخاطر کلاس هایی که داشتم یک ربع با تاخیر از زندان به عنوان زندانی نیروی کار آزاد شدم.
سرابی در مورد ادعای کپی بودن بخشی از اسناد استفاده شده در موزه مشاغل، گفت: تمامی موزهها، هیچوقت تمامی اسناد اصلی را ندارند. در بسیاری از موزههای دنیا، اگر 10 توپ جنگی اصلی وجود داشته باشد، 20 تای دیگر آن بدل هستند. وقتی نمی توانید برخی لوازم مختص موزه را پیدا کنید ناگزیر از بازسازی هستید. به عنوان مثال، در موزه مشاغل، نتوانستم قفسه داروها را پیدا کنم، بنابراین، برای اینکه بتوانم شیشه های دارو را به نمایش بگذارم، باید قفسه ها را بازسازی می کردم. بنابراین ادعا نکرده ام که همگی لوازم مورد استفاده موزه مشاغل اصل بوده اند و یا اینکه، هرگز نسخه خطی قدیمی را در یک موزه در مقابل نور خورشید و یا چراغ نور قرار نمی دهند، بلکه بدل آن را به نمایش گذاشته و اصل آن را در آرشیو موزه نگهداری می کنند تا زمانی که محققی برای بازدید از موزه مراجعه می کند، او را به بخش آرشیو برده و نسخه اصلی را نشان دهند. مثلا در موزه آذربایجان، نمایشگاهی از تخت جمشید برگزار شد. همه لوازم آن بدل بودند، حتی مجسمه مرد شمعی، بدل بود اما کسی متوجه این امر نبود.
وی افزود: از آنجایی که بخش زیادی از اسلحه های موزه قاجار متعلق به بنده است، زمانی یکی از مسئولان آن موزه با بنده تماس گرفته و خواستار یک زنبورک شدند. زنبورک از اصلی ترین جنگ افزارهای رایج دوره صفویه بود. زنبورک، توپی است که بر روی شتر حمل می شد و اکثرا در شهرها و کشورهای کویری کاربرد داشت. گفتم پیدا کردن این وسیله سخت است. بنابراین قرار بر این شد که بدل آن را درست کنیم که بر اساس تصاویر و اسناد، ساخت آن را شروع کردیم. پس از ساخته شدن، کارشناسی که از تهران برای بازدید آمده بود، نتوانست اصل و بدل آن را تمییز دهد. برای همین، در موزهها ممکن است برخی چیزها بدل باشد. به نظرم این شانتاژگری ها و تهمت زدن ها، بیشتر بر اساس حسادت و یا ندادن باج و… رخ داده است.
وی تصریح کرد: من هفت سال قبل، برای موزه شهر، وسایلی تکرار نشدنی بیش از صد، صدوپنجاه فانوس و دستگاه های بستنی سازی، اولین مدادتراش و…دادم. مثلا، یکی از دستگاه چاپهایی را که عباس میرزا نائبالسلطنه وارد تبریز کرده بود را به موزه شهر دادیم.
به گزارش نصر، بخش دولتی و یا به عبارتی بخش عمومی کشور از جمله وزارت میراث فرهنگی و شهرداری وظایفی در قبال تاریخ و تمدن شهرها دارند، از سوی دیگر، مجموعه داران و کلکسیونرها هم که با عشق و علاقه اشیای تاریخی را جمع آوری کرده و حتی خانه خود را فروخته اند تا آثاری را بخرند که از تاریخ شهر خود حفاظت کرده و اجازه ثبت آثار این شهر به نام و کام دیگران را ندهند اما با بی مهری و بی توجهی به این تاریخ غنی باعث محجوریت این موزه و آثار آن شده بود که خوشبختانه با حمایت مردم و رسانه، منجر به بازگشایی اولین موزه تخصصی مشاغل ایران در تبریز شد.
سوال اینجا است که وقتی یک مجموعه دار تنها با فروش یک اثر قدیمی خود، می تواند کارهایی فراتر از راه اندازی یک موزه انجام دهد، اما به دلیل حفظ تاریخ و فرهنگ تبریز، حاضر به فروش این آثارش نیست و حتی بخشی از محتوای موزه های تبریز را بخاطر حفظ تاریخ این شهر برای آیندگان، به صورت رایگان اهدا کرده، آیا در حد اداره یک موزه در شان تبریز و حمایت از او ظرفیت ندارد؟
امیدواریم با حمایت جدی از این مجموعه دار تبریزی، پیشینه تاریخی تبریز که تکه تکه از نقاط مختلف ایران جمع آوری کرده را حفظ کنیم (لوازم قدیمی مربوط به تبریز گاها به استانهای دیگر و حتی کشورهای دیگر منتقل شده بودند که وی از افراد مختلف خریداری و گردآوری کرده است) و باید مدیران ما با استفاده از اختیارات جایگاه مسئولیتی که دارند، تا دیر نشده برای حفظ این آثار اقدام کنند تا آیندگان قضاوت مثبتی در مورد عملکرد ما داشته باشند.
انتهای پیام/