یادداشت/
دانش بنیان هایی که دانش بنیان نیستند
1401/05/29 - 09:59 - کد خبر: 69348
نصر: این روزها اهتمام بیشتری به تبدیل شرکت های سنتی به شرکت های دانش بنیان صورت می گیرد و بسیاری از مسئولان کشور در حوزه های مرتبط، 2 تا 3 برابر شدن آمار شرکت های دانش بنیان تا پایان سالجاری را پیش بینی کرده و در اهداف کاری خود قرار داده اند.
بدون شک، این افزایش خوشحال کننده و برای آینده صنعت و اقتصاد کشور دلگرم کننده است، اما افزایش کمی باید در کنار افزایش کیفی صورت گیرد و شرکت هایی که از نظر علمی موفق به دریافت عنوان نشان دانش بنیان شده اند باید از هر نظر از جمله از منظر مدیریتی و اداره کرد شرکت خود نیز دانش بنیان باشند.
لازم به توضیح نیست که مدیران و بنیانگذاران شرکت های دانش بنیان، از نظر علمی به خصوص در حوزه تخصصی خود افرادی در سطح بالای علمی و کاردانی هستند و از جمله افراد شاخص در رشته تخصصی خود و یا در حوزه های دانشگاهی و علمی محسوب می شوند. همین توان و نبوغ باعث شده است که موفق به تحقیق در یک حوزه و در نهایت تولید محصولی ابتکاری بر اساس دانش روز شوند. اما سوال مهم اینجاست که آیا این افراد در زمینه مدیریت شرکت خود نیز موفق هستند؟ در زمینه بازاریابی و فروش محصول، انعقاد قراردادهای صحیح حقوقی، در زمینه استخدام نیروی کاری خود، در زمینه تعامل با ادارات از جمله مسایل گمرکی، مالیات و بیمه و بانک، چقدر می توانند زمان و توان خود را صرف کنند؟ چه بسا که فقط یک قرارداد حقوقی نامناسب کل سرمایه و یک عمر پژوهش یک شرکت دانش بنیان را از بین ببرد و این شرکت را به سمت شکست سوق دهد.
متاسفانه این روزها انتقادهای زیادی از سوی شرکت های دانش بنیان برای مواردی مانند مشکلات گمرکی، حقوقی، مالیاتی و بیمه و بانک و فروش می شود. بیشتر مدیران این شرکت ها در جلسات مختلف، ضمن انتقاد از دولت، اصلی ترین مشکلات خود در زمینه تولید و تحقیق را این ادارات دولتی عنوان می کنند. اگرچه منکر ضعف های ادارات دولتی و بخشنامه های مختلف نیستیم اما در سال های اخیر اقدامات خوبی نیز در حوزه دانش بنیان صورت گرفته است که بیشتر مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از آنها بی خبرند.
شاید سوال اصلی تر این باشد که چرا یک مدیرعامل یا بنیانگذار شرکت دانش بنیان، تلاش می کند تا علاوه بر مسئولیت تحقیق، توسعه و تولید محصول تخصصی، تمام بار مشکلات مالیاتی، حقوقی، مشکلات بیمه، مشکلات گمرکی، اخذ تسهیلات بانکی و سایر مشکلات مشابه اداری و علی الخصوص فروش را به دوش بکشد؟ آیا بهتر نیست که این شرکت دانش بنیان، در زمینه مدیریت شرکت نیز روش دانش بنیان تری پیش گرفته و با استخدام مشاورین و کارکنان متخصص در حوزه هایی چون اداری، حقوقی، فروش، بازاریابی، تبلیغات و بسته بندی به بهره وری بالاتری رسیده و یا حتی با شرکت های متخصص در این حوزه ها همکاری کند؟
این در حالیست که با اجرایی شدن قانون جهش دانش بنیان و اقداماتی که در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری صورت گرفته است، شرکت هایی در حوزه های اشاره شده با حمایت دولت، آماده ارائه خدمات مشاوره ای، اجرایی و کارگزاری برای دانش بنیان ها هستند. امید است که دولتمردان علاوه بر اقدامات فوق زمینه اطلاع رسانی دقیق این اقدامات را هم در ادارات مطبوع و هم در شرکت های دانش بنیان کشور فراهم آورند تا شاهد دانش بنیان شدن واقعی تر شرکت های دانش بنیان باشیم. در این زمینه اقدامات ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانش بنیان و به بیان بهتر تبیین اقدامات و تمهیدات صورت گرفته در این زمینه برای شرکت های دانش بنیان و فناور از طرق مختلف از جمله پارک های علم و فناوری و رسانه راهگشا خواهد بود.
نکته آخر اینکه، توسعه واقعی در حوزه دانش بنیان، زمانی اتفاق خواهد افتاد که نخبگان و مدیران فعال در این حوزه رفتار و منش دانش بنیانی نیز در اداره کرد شرکت های خود داشته باشند و حتی در صورت لزوم از شرکت های مشابه موفق در دنیا الگوبرداری کنند.
علی ابراهیمیان
انتهاب پبام/