یادداشت/

بیمارستان رازی تبریز نیازمند حمایت های اورژانسی ملی و محلی

1401/04/30 - 09:33 - کد خبر: 69104
بیمارستان رازی

نصر: بیمارستان رازی تبریز یکی از مراکز مهم درمانی اعصاب و روان در ارایه خدمات پزشکی و بهداشتی به بیماران روانی در منطقه آذربایجان است.که به همت نیکوکاران و بخشی هم از بودجه عمومی کشور،۵۰ سال پیش در زمینی به مساحت ۹ هکتار در جاده ائل گلی تبریز احداث شده است.

در سالهای اخیر بدلیل شدت گرفتن بیماریهای روانی و افزایش مصرف انواع مواد مخدر صنعتی و قرص های روانگردان ، شاهد مراجعات و افزایش بستری ها در این بیمارستان هستیم.
کارشناسان بهداشت روان معتقدند؛ در جامعه امروز خصوصا در سال‌های اخیر به دلیل شیوع و همه‌گیری ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌ها و محرومیت‌های اجتماعی به صورت ناخواسته سبک‌زندگی افراد جامعه تغییر کرده است و به موازات این تغییرات بسیاری از مشکلات روحی و روانی که ریشه در انزوا، تنهایی، استرس، فشار روانی و دوری از اجتماع را دارد در میان افراد مختلف بدون مطرح بودن سن و جنسیت ریشه دوانده و روان آنان را درگیر بیماری کرده است. به گونه‌ای که نهادی مانند خانواده و برخی نهادهای دیگر که به صورت غیرمستقیم‌ به سلامت روان افراد کمک می‌کردند در شرایط فعلی تا اندازه‌ زیادی تاثیرگذاری خود را از دست داده‌اند و از این رو ضرورت دریافت خدمات مشاوره‌ای و روانشناختی در جامعه به شدت افزایش داشته است.
کارشناسان می‌گویند: با تشدید مشکلات روانی که جنبه روانشناختی هم دارد بهداشت روان اهمیت پیدا می‌کند و نادیده گرفتن سلامت روان می‌تواند تبعات بسیار و ‌بعضا غیرقابل جبرانی برای جامعه به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی مردم از لحاظ روانشناختی به پناهگاه‌هایی نیاز دارند که حضور مشاوران و ارائه خدمات روانشناختی این نیاز را برآورده کرده است که شایسته می‌نماید دانشگاه علوم پزشکی تبریز و ادارات کل بهزیستی و بهداشت و سازمان روانشناسی در این زمینه برنامه های مدون و هماهنگی داشته باشند. کارشناسان همچنین معتقدند  که هنوز در ارگان‌ها و سازمان‌های اجرایی جامعه برنامه‌های مدون و تاثیرگذار برای آگاهی و آموزش شهروندان از آسیب‌های بیماری‌های روحی و روانی و اهمیت این موضوع و ارتباط آن با سلامت جسم تعریف نشده است و یکی از دغدغه ‎های جامعه و ارگان های زیرربط و همچنین کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تبریز بر این موضوع باید معطوف باشد  تا با وجود فشارها و استرس‌های ناشی از زندگی روزمره، برنامه‌های کاربردی و عملیاتی در حوزه سلامت از سوی مدیریت شهری نیز در نظر گرفته شود که علاوه بر توجه به جسم دربرگیرنده سلامت روح، روان و سلامت اجتماعی و‌ فرهنگی‌ شهروندان نیز باشد.


در تیر ماه جاری طبق سنت حسنه احسان بخشی از میوه جات باغ شادروان حاج حسین باغبان باسمنج به این بیمارستان بازدیدی از بخش های مختلف آن داشتم که متاسفانه با چشمان خود دیدیم که وعده غذایی شام بیش از ۶۰۰ نفر از بیماران بستری در آن برنج درجه ۲ خارجی با خورشت سویا و سبزی به‌ جای گوشت بوده که از چاشنی های غذایی و نوشیدنی هم بجز آب خبری نبود.
به‌دلیل مشکلات اقتصادی و گرانی  سالهای اخیر بخش قابل توجهی از کمک های افراد خیر کاسته شده و در آشپزخانه بزرگ آن یخچالهای ۱۲ متری که قبلا پر از گوشت های اهدایی قربانی بود خشک و خالی شده و دیگر خبری از آن وفور نعمت  نیست.
بیماران روانی و معتادانی که وضعیت خوبی از نظر سلامتی ندارند در تختهای اکثر کهنه و فرسوده با تشک های غیر استاندارد و مندرس شب را سحر می کنند.از وعده های غذایی پر مغذی و استاندارد چندان خبری نیست.اکثر بیماران اعصاب و روان مشکل شب اداری دارند .لباسهای آن بیچارگان، تر، خشک و تازه نیستند.و بدلیل گرانی پوشاک و البسه و تخت و درمان وضعیت آن‌ ها تعریف چندانی ندارد. مشاوره ی نویسنده ی این سطور با تعدادی از پرستاران و کادر درمانی روشن ساخت  که سالها پیش هتل پارس تبریز صدهها تشک غیر طبی و کهنه و تعویضی خود را به این مرکز درمانی اهدا کردند که بدلیل تنگی دخل و خرج بیمارستان و نبود بودجه لازم و کافی مسئولان وقت این تشک های مندرس و غیر طبی را در بخش های مختلف تعبیه کردند‌.
اکثر بیماران بستری به‌دلیل طرد خانواده و فامیل تمایلی به ترخیص ندارند چرا که ترخیص انها نیازمند رسیدگی ویژه در منزل است .
مطالعه میدانی وضعیت بیمارستان رازی نشان می دهد که سالانه بیش از ۱۳ هزار نفر برای درمان و معالجه و مشاوره به آن مراجعه می کنند که انصافا خدمات درمانی و پزشکی و مشاوره ای آن، نسبت به بخش خصوصی بسیار پایین است‌. البته باید گفت ۷۰۰ نفر در این بیمارستان برای حدود ۶۰۰ بیمار بستری و مراجعه کنندگان به بخش های مختلف روزانه خدمات می‌دهند که رابطه ی ۷۰۰ کادر پزشکی و درمانی برای ۶۰۰ بیمار بستری جای ابهام و سوال دارد
اکثر بیماران بستری با اختلالات روانی ریشه های ژنتیکی دارند. بعضا خود زنی می‌کنند و مشکلات عصبی جمعی از آن ها شدید است‌.
تمایل به خود کشی و حتی انجام کارهای پرخطر در بین آن ها وجود دارد.
 

متاسفانه بیماران اعصاب و روان در سالهای اخیر نیز با افزوده شدن معتادان خطرناک و درمانده و مصرف کننده قرص های روانگردان و مواد مخدر صنعتی و شیشه نیز بر اوضاع حاد این بیمارستان افزوده  و اوضاع را پیچیده تر کرده است.
با این حال خانواده ی آنان به دلایل اقتصادی و اجتماعی و افزایش خدمات گزاف و همچنین دارو و درمان آنها در منزل رغبت چندانی برای ترخیص بیماران خود  نشان نمی دهند و ماندن بیماران عزیز خود را در بیمارستان به منزل بسیار ترجیح می‌دهند.سازمانهای دولتی و مردم نهاد نیز نمی‌توانند شغل های مناسبی حتی برای بهبود یافتگان داشته باشند.
پیشنهاد نویسنده ی این سطور برای حل بخشی از مشکلات این بیمارستان این است که کمیته ی مشترکی بین دانشگاه علوم پزشکی ، بهزیستی ،بهداشت ،کمیته ی امداد، فرمانداری و استانداری تشکیل شود و علاوه بر آن جنب و جوش لازم در متولیان امر برای جذب کمک های مردمی و نیکوکاران متولی گری دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان رازی شکل بگیرد تا در جذب کمک های مردمی و خيران و سازمان های دولتی و مردم نهاد هماهنگی و ارتباطات اثر بخش صورت گیرد و نویسنده ی این یادداشت خدا را گواه می‌گیرد که این بیماران اعصاب و روان و معتادان خطر ناک نیاز به رسیدگی فوری دارند و تکلیف افراد نیکو کاران و خير در این راستا مضاعف می‌نماید
ادیان الهی همواره ًبر دستگیری و خیررسانی به افرادآسیب پذیر و آسیب دیده تاکیدداشته اند و کار خیر را سبب رستگاری در دو دنیا ، سلامت روحی و زودودن گناهان بر شمرده اند طبق این مستندات ،نیکوکاری و دستگیری از همنوع ، ازفضائل اخلاقی قلمداد می شود. که بررشد و تکامل معنوی فردی می انجامد .  در واقع خیرین کسانی هستند که به حکم وظیفه دینی و اخلاقی یعنی،بر اساس تعالیم و آموزه های دینی منبعث از قرآن عظیم ، یا بر اساس اصول و اخلاق انسان گرایانه و بشردوستانه، نسبت به مشکلات سایر همنوعان خود واکنش نشان داده و سعی دارند در رفع گرفتاری های اعم از مشکلات مالی ، درمانی و آموزشی بکوشند و از آلام و درد و رنج افراد یا اقشار آسيب دیده بکاهند.
مطمئن هستم که نیکوکاران هموطنانمان برای بهبود شرایط بیماران روانی و عصبی در بیمارستان رازی تبریز سنگ تمام خواهند گذاشت و انشالله محبوب خالق و مخلوق و در روز جزا سربلند و سرافراز خواهند بود .

به قلم محمد فرج‌پور باسمنجی
انتهای پیام/

پژوهشیار