به مناسبت شهادت جانباز علی خانکشی زاده/
تویی که پیش از این شهید بودی!
1401/03/09 - 09:00 - کد خبر: 64096
نصر: هر کسی را تقدیری است، پیشانی نویس هر کدام از ما، همانی است که در ازل مقدر شده و جز "او"، هیچ کس را توان و جسارت فهمش نیست، درست از همین روست که ما، در عین مختار و ذی شعور بودن، در جبر ازلی تقدیری که برایمان مقدر کرده، بندگی را بندگی کنان، باید زندگی کنیم ...
الغرض! نه قصد اسطوره سازی دارم، نه شرح حکایت کرامات و حالات برگزیدگانی چون تو از عهده چون منی ساخته است، این واگویه، نه سوگنامه است نه حسرت نامه ای برای چون تو و هزاران همچون تو، که "قهقهه مستانه تان"، خود، حکایت میلیاردها میلیارد حسرت بشری است ...
چه شهید بنامندت و چه نه، تو، شهادت را بارها و بارها، زیستی، چه آن روز که "گاز خردل" و "شین، میم، ر" بعثی ها، سرتاپای وجودت را به آغوش کشید، چه آن روز که در سال 64، نامه تایید شهادتت، صادر شد؛ اما تقدیر و خواست الهی بر این بود که بمانی و نفس بکشی و در نهایت، گمنامی و بدون ادعا، در طلیعه قرن جدید و همزمان با سالروز شهادت رئیس مذهب فقه جعفری، اما جعفر صادق (ص) غروب کنی ...
در تمامی این سال ها و سه دهه گمنامی و تنهایی، حتی پرونده جانبازی و ایثارگری را از تو دریغ کردند، تو در همه این سال ها، شهیدگونه زیستی، سکوت کردی، بر عهد خود برقرار ماندی و دم نزدی تا مبادا معامله بزرگت با خدا، ملت و مام وطن، به لوث جیفه های دنیوی آلوده شود ...
امروز که رحل اقامت در منزل ابدی و دیار باقی بسته ای و سفر آسمانی ات، ما را به آه سینه سوز عروجت گرفتار کرده، خرسندیم، خرسند از این که دیگر، زخم های تن و جسمت و زخم زبان های معدود بدبخت های گرفتار این خاک سیاه، دیگر فرصت آزارت را نخواهند یافت، رهایی ابدی ات از این زمین سوخته و تن فانی، آغاز حیات طیبه ای است که در جوار برگزیدگان، خاصان و پاکان، نشئه ای ازلی را در کام تنهایی های این جهانی ات خواهد نشاند ...
از فکه تا شلمچه، از دارخوین تا طلائیه و دهلاویه، از مریوان و پاوه و اورامانات و در یک کلام، سرتاسر جبهه های غرب تا جنوب، طنین صدای "حل من ناصر ینصرنی" تو و هزاران شهید و جانباز هم نسل تو، در گوش جهان طنین انداز است تا یادمان نرود که "شهید"، عزیز یک ملت و بیرق فناناپذیر یک "مکتب" است ...
سفرت به خیر تویی که پیش از این "شهید بودی ...!
به قلم جلیل اصغری
انتهای پیام/