یادداشت/

از والی گری آذربایجان تا کرسی گری دفاع از حقوق ملت ایران در مجامع جهانی

1401/02/30 - 16:13 - کد خبر: 63290
عکس

نصر: سخن گفتن و قلم فرسایی از مردی بزرگ که نام و آوازه اش عالمگیر شده و آثار و اقدامات عملی و ایده های پخته ی سیاسی و مشی و منش اش در مواجهه با استعمار داخلی و خارجی و تدبیر حکمرانی مورد تحسین عموم مردم و آگاهان قرار گرفته و در محافل آکادمیک سیاسی و روابط بین الملل آسیا و اروپا، مصدق شناسی و نقش او در دفاع از حقوق یک ملت و ملی کردن نفت ایران و تاثیرات ملی و جهانی آن هم هنوز باز خوانی می شود.

مطبوعات خاور میانه از مصدق به عنوان بیدارگر ملل اسلامی و شرق یاد می‌کنند  و الگو شدن وی برای کشورهای اسلامی و آسیایی از مصر تا اندونزی در مبارزه با استعمار خارجی، وی را به سیاستمداری محبوب و مردمی در آورده است.
۲۹ اردیبهشت سالروز تولد آن مرد هوشیار و مبارزه و آگاه بوده و اشاره به زندگی سیاسی و اقدامات ارزشمند او خالی از لطف نیست. ولی ذکر این نقطه برای آگاهی نسل جوان از گذشته باشکوه تاریخی آذربایجان ضروری به نظر می‌رسد و آن اینکه رشد و نمو فکری مصدق در دوره نوجوانی در تبریز این شهر مرد خیز صورت گرفته است.
مرحوم مهندس محمد هنردوست معاون ارتباطات بین الملل وقت سازمان صدا و سیما در دهه ۷۰ در جمع مدیران و کارشناسان روابط عمومی در هتل طرقبه مشهد اشارات خوبی به تبریز داشت و می گفت: ما واله مانده ایم در خاک پاک تبریز چه خادمان بزرگی در فنون و حرف و فرهنگ و هنر و ادب و اقتصاد و سیاست طلوع کرده اند و چراغ راه ملت ایران شده اند و مصدق نیز همچون جد بزرگ مادری خود عباس میزای بزرگ، محصول مکتب سیاسی تبریز بوده است.


 
مطالعه زندگی مصدق (۱۲۵۸/۱۳۴۵ه.ش) نشان می دهد که وی در یک خانواده ترک تبار که پدرش از ترکان آشتیان و مادرش از ترکان قاجار بوده تولد و رشد یافته و اسناد تاریخی نشان می دهد بخشی از نوجوانی مصدق در تبریز بوده و خواندن و نوشتن مقدماتی را در مکتب حرمخانه باغمیشه قاپوسی تبریز فرا گرفته است.
نصرت الله خازنی  رییس دفتر دوره نخست وزیری در خاطراتش گفته که مصدق در دوران نخست وزیری هرکس که لهجه ترکی داشت با زبان سلیس ترکی صحبت  می کرد و چند سال پیش که بی بی سی فارسی در برنامه های ویژه نوروزی  به زندگی مستند ۱۰ مرد تاثیر گذار تاریخ ایران پرداخت در بررسی زندگی مصدق تعلق ایشان به طوایف وقت بزرگ ترکان را در جسارت و شهامت وی تاثیر گذار دانست.
در آن مستند بی بی سی، آنچه ارزش تاریخی بیشتر داشت پخش تصاویری از ارشیو سازمان ملل متحد و سخنرانی دکتر مصدق در اختلاف با امپراطوری بریتانیا در ملی کردن نفت ایران بود که پس از سخنرانی، مصدق به دیپلمات ها خارجی در سوال و جواب به زبان های انگلیسی و فرانسه پاسخ می داد.


 
پس از بازگشت مصدق از سوئیس و فرانسه و اخذ اولین دکتری حقوق وی به دلیل علاقه به سرزمین آبا و اجدادی خویش والی گری آذربایجان را عهده دار شده و بار دیگر به تبریز بر می گردد و در سال های (۱۳۰۰ و ۱۳۰۱ ه/ش)  با استقرار در بقایای عالی قاپو و دارالسلطنه تبریز در واقع راه مشی والی گری جد بزرگش عباس میزای بزرگ را پیش می گیرد و به رتق و فتق امور اذربایجان می پردازد. به مراغه، ارومیه، اردبیل،  زنجان،  خوی برای بررسی و سرکشی می‌رود، به ساماندهی غله و مشکل نان مردم می پردازد.
به اصلاح امور عدلیه و مالیات مبادرت می کند به فعال کردن کنسولگری های خارجی دول اسیایی و اروپایی در تبریز اقدام  می کند و به نشست و برخاست ها با تجار و اصناف و بازرگانان بازار تبریز ادامه می دهد به ایجاد امنیت در شهرها و راه های مواصلاتی می پردازد و آن زمان مملکت در انواع گرفتاریها در باتلاق بود.
حکومت قاجار در زوال و نابودی و حکومت پهلوی اول در حال زمینه سازی و شکل گیری بود و مصدق نیز طرفدار حکومت دموکراسی و آزادی بیان و مطبوعات و شکل گیری محاکم دادگستری و نهاد های قانونی را در سر داشت و بدلیل مخالفت علنی با رضاشاه کنار گذاشته شد و سالها در تبعید و زندان و انزوا بسر برد.
مصدق در دوران فترت و بایکوتی پهلوی اول به نوشتن اثار ارزشمندی در حقوق پرداخت و خود را برای روز های سخت و بزرگ ملت اماده می کرد.  دوران والیگری اش در آذربایجان و آشنایی با روحیه کار و تلاش مردمان سخت کوش آن و آلام و دردهای مردم از جهل و نداری و بی سوادی و معیشت سخت زندگی، مصدق را به فکر و چاره اندیشی انداخت و آموخته های او در مدارس حقوق و علوم سیاسی اروپا وی را برای روزهای بزرگ و مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی  آماده می کرد.
آن مرد بزرگ و پاکدست و خادم واقعی ملت سیاستمدار و حقوقدان صدیق و امین، به دنبال قطع غارت نفت، ثروت مردم را از سوی انگلیسیها در سر داشت.
خوانین محلی در سال ۱۲۸۶ ه/ش که استحصال نفت از میادین مسجد سلیمان  را با کمک شرکت های  انگلیسی اغاز کرده بودند آن ها خود را مالک عمده ی نفت ایران می‌دانستند و...که برای جلوگیری  از اطاله کلام چکیده زندگی آن مرد نامی و عاشق وطن و رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران از روزنامه همشهری برای مزید اطلاع خوانندگان اورده می شود.
محمد مصدق در ۲۹ اردیبهشت سال ۱۲۶۱ در تهران به دنیا آمد. پدر وی، میرزا هدایت‌الله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم، فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود.
مصدق پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد و به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب کرد.
وی در اولین انتخابات مجلس در دوره مشروطیت انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به 30 سال تمام نرسیده بود، رد شد.
مصدق‌ در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از خاتمه به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.
مصدق با آغاز جنگ جهانی اول به ایران آمد و با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه گمارده شد.
در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد.
پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت.
دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان با رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت که به شاهی رسیده بود، به مخالفت برخاست.
با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه، دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد.
در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران به‌وسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه از سلطنت برکنار شد و مصدق به تهران برگشت.
وی پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد.
در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم به مجلس بگذارد.
در سال ۱۳۲۸ دکتر مصدق اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کرد. گسترش فعالیت‌های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود.
انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار و صندوق‌های ساختگی، آراء تهران باطل شد و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت.
پس از ترور نخست‌وزیر وقت، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد.
پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت.
سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت.
در کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، شاه فرمان عزل دکتر مصدق را امضا کرد و رئیس گارد سلطنتی را موظف کرد تا با محاصره خانه نخست وزیر، فرمان را به وی ابلاغ کند. در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دولت مصدق سقوط کرد.
مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد در دادگاه نظامی محاکمه شد و دادگاه وی را به 3 سال زندان محکوم کرد. پس از گذراندن 3 سال زندان، دکتر مصدق به ملک خود در احمد آباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت شدید بود.
در سال ۱۳۴۲ همسر دکتر مصدق، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. حاصل ازدواج وی و دکتر مصدق دو پسر و سه دختر بود.
در ۱۴ اسفند سال ۱۳۴۵ دکتر محمد مصدق به دلیل بیماری سرطان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
مصدق وصیت کرده بود او را کنار شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه روبرو شد و وی را در یکی از اتاق‌های خانه‌اش در احمدآباد به خاک سپردند.

محمد فرج پور باسمنجی
انتهای پیام/

پژوهشیار