مصاحبه با رشید رئوفی هنرمند جوان تبریزی؛
خوانندهای که سر از تراکتور درآورد
1401/01/06 - 09:04 - کد خبر: 60584
نصر: خواننده جوان تبریزی گفت: همکاری با استاد آسرایی، یک سعادت و افتخار بزرگی برایم بود و من از همان کودکی، عاشق موزیکهای ایشان بودم و خاطرهسازیهای زیادی با آهنگهای ایشان داشتم.
به گزارش نصر، قطعه فولکلور "داشلی قالا" با صدای فریدون آسرایی این روزها در فضای مجازی سر و صدایی زیادی انداخته است. در کنار آسرایی، خواننده جوانی در این آهنگ مشارکت داشت که برای طرفداران تیم تراکتور یک چهره آشنا بود. فرشید رئوفی مدیر رسانهای سابق تیم تراکتور.
یکی از مصاحبههای نوروزی امسال را به این هنرمند جوان اختصاص دادهایم که در ادامه آمده است.
فرشید رئوفی چطور سر از خبرنگاری درآورد؟
15 سالم بود که از شدت علاقهام به فوتبال، برای یکی از روزنامههای سراسری ایمیل فرستادم و تحلیلی درباره یکی از بازیهای لیگ نوشتم و همان مطلب، فردای آن روز در روزنامه چاپ شد. من هم از شدت خوشحالی بابت چاپ مطلبم در روزنامهی سراسری، به نوشتن تحلیل و ایمیل کردن آنها ادامه دادم و تقریباً هر روز مطلبم در روزنامه چاپ میشد. تا اینکه یک روز از طرف روزنامه به من ایمیل زدند و شماره تماسم را خواستند تا از من درخواست همکاری دائمی را بکنند.
وقتی به من زنگ زدند باورشان نمیشد که 15 سال دارم و با توجه به مطالبی که مینوشتم، انتظار داشتند که 30، 40 سالم باشد و با شنیدن این موضوع شوکه شدند. پس از آن، همکاریام با آن روزنامه ادامه پیدا کرد، تا جایی که یک ستون ثابت در روزنامه به نام "فرشیدنامه" به من اختصاص دادند و هر روز مطالب من را چاپ میکردند.
تا اینکه بعد از قبولیام از دانشگاه سراسری تبریز، روزی که برای ثبت نام به دانشگاه رفتم، سردرب خبرگزاری ایسنا را در داخل دانشگاه دیدم و ناخودآگاه وارد خبرگزاری شدم و از من سابقه کار خواستند، من هم روزنامهها را نشان آنها دادم و از همان روز، دبیر سرویس ورزشی خبرگزاری ایسنا در منطقه آذربایجان شرقی شدم که این همکاری از سال 91 تا سال 98 ادامه داشت و در این مدت، با بسیاری از روزنامههای محلی و سراسری و پایگاههای خبری استان نیز همکاری داشتم.
سالی بسیار خوبی در تیم تراکتور به عنوان مدیر رسانهای داشتید، اما ناگهان از این سمت استفعا دادید؟
بله، خدا را شکر که دو سال بسیار سخت، اما شیرینی را در تراکتور گذراندم و خوشبختانه پایان این دو سال همکاریام، به قهرمانی جام حذفی منجر شد و از این بابت بسیار خوشحالم؛ چرا که حق ما در آن سال، کسب حداقل یک جام بود. تیمی که مدیریت رسانه باشگاه را در اختیار گرفت، بسیار حرفهای بود و با همکاری دوستانمان و راهنماییهای درست آقایان حبیبی و خوشزرع، توانستیم تحولات اساسی را در امور رسانهای باشگاه انجام دهیم و با امکاناتی که در اختیار داشتیم، توانستیم رسانه باشگاه بزرگ تراکتور را تا حدودی به استاندارهای لازم برسانیم.
اما متاسفانه برخیها که اکثراً هم خودی بودند، جلوی پایمان سنگاندازی میکردند و کار را برایمان سخت میکردند؛ هرچند که خدا را شاکرم که با وجود سنگاندازیهای برخی دشمنان دوستنما، سربلند بودیم و توانستیم سروسامانی به اوضاع رسانه باشگاه بدهیم. همان سال بود که پیج اینستاگرام باشگاه از 130 هزار نفر به 500 هزار نفر رسید و اقدامات اولیه اخذ تیک آبی را هم انجام دادیم که خوشبختانه درست بعد از استعفایم از این سمت، منجر به نتیجه شد.
اما همانطور که گفتم، سنگاندازیهای برخیها باعث شد تا اجازه ندهم بیشتر از این به نام من، کارهای ناپسند خودشان را ادامه دهند و همکاریام را با باشگاه تراکتور قطع کردم؛ چرا که آقایان، برخی اقدامات غیرحرفهای از جمله ماجرای تایمر شمارش معکوس را انجام میدادند و به ناحق، مرا سیبل حملات بهحق هواداران پرشور تراکتور قرار میدادند و من هم به خاطر صلاح مجموعه و حفظ آرامش تیم، مجبور به سکوت میشدم و همین سکوت، مرا به ظاهر، مقصر جلوه میداد. به همین دلیل، بیشتر از این نخواستم با آبرویم بازی شود و همکاریام را با باشگاه قطع کردم.
از چه زمانی وارد خوانندگی شده و چند آلبوم تا حالا دادید؟
من از همان دوران کودکی علاقه زیادی به خوانندگی داشتم و وقتی 5، 6 سال داشتم، ادای یکی از خوانندهها را درمیآوردم و بسیار به موسیقی علاقه داشتم. تا اینکه بعد از ورود به دانشگاه، به صورت حرفهایتر دنبال علاقهام رفتم و شروع به گذراندن دورههای سلفژ و آواز کردم. از همان سال تا این لحظه، حدود 20 قطعه به صورت تکآهنگ منتشر کردهام و به امید خدا برنامههای زیادی برای آینده موسیقاییام دارم.
کار موازی خوانندگی و رسانهای با هم تداخل برای تان ایجاد نمیکرد؟
اتفاقا خیلی جاها، این دو مقوله به صورت مکمل عمل کردهاند و توانستهاند کمک زیادی به هم کنند. معتقدم که امروزه، موسیقی حرفهای، نوعی کار رسانهای هم است و اگر به رسانه آگاه باشی، میتوانی اثرات موفقتر تولید کنی و از این بابت بسیار خوششانسم که تا حدودی به رسانه شناخت دارم.
ظاهرا در کارهای طراحی هم دست دارید. واقعا فرشید رئوفی در چند زمینه میخواهد متخصص باشد.
اولا که این نظر لطف شماست و من کار طراحی گرافیک را فقط به صورت علاقه پیش میبرم و ادعایی در این زمینه ندارم. من به کار طراحی بسیار علاقهمندم و زمانی که در تراکتور بودم، این وظیفه هم بر عهدهی من بود و کارهای گرافیکی را هم خودم انجام میدادم و حتی لوگوی جدید باشگاه تراکتور را من طراحی مجدد کردم و به نظرم لوگوی بسیار شیک و استانداردی شد.
آهنگ آخرتان با فریدون اسرایی حسابی سر و صدا کرد. چطور با ایشان آشنا شده و این کار مشترک را با هم اجرا کردید؟
این همکاری، یک سعادت و افتخار بزرگی برای من بود و من از همان کودکی، عاشق موزیکهای استاد آسرایی بودم و خاطرهسازیهای زیادی با آهنگهای ایشان داشتم. پیشنهادی برای خواندن یک قطعه مشترک به ما شد و من قطعه فولکلور "داشلی قالا" را پیشنهاد دادم و این اثر را با همکاری یک تیم بسیار حرفهای بازخوانی و منتشرش کردیم که خوشبختانه مورد استقبال مردم شریف آذربایجان نیز قرار گرفت؛ چرا که ترکی خواندن استاد فریدون آسرایی برای خیلیها جالب و جذاب بود. در کلیپ این اثر نیز سعی کردیم به نوعی نمادهای دو استان آذربایجان شرقی و غربی را به تصویر بکشیم. البته جا دارد از زحمات زیادی که دوست و برادر بزرگوارم، آقای علیرضا مهدوی برای این اثر کشیدند، تشکر و قدردانی کنم.
یک خاطره شیرین و یک خاطره تلخ نوروزی
نوروز، همیشه برای من خاطره است و حس و حال نوروز و روزهای آخر اسفند را بسیار دوست دارم. حضورم در ویژهبرنامههای نوروزی تلویزیون، خاطرات شیرین من در این ایام به شمار میآید. خاطرات بد را هم سعی میکنم بازگویی نکنم تا برایم یادآوری نشود.
سال 1400 برایتان چطور سالی بود؟
به نظرم چیزی به نام سال خوب و سال بد وجود ندارد. اگر به زندگی خوب نگاه کنی، زندگی روی خوبش را نشانت میدهد و برعکس. خدا را شاکرم که سال 1400 را با سلامتی و موفقیت پشت سر گذاشتم و سلامتی خودم و نفس کشیدن مادر عزیزم، برایم بهترین اتفاق سال 1400 است.
برای سال 1401 چه برنامه ای دارید؟
چندین قطعه آماده داریم که هنوز منتشرش نکردیم و در حال تولید چند قطعه جدید نیز هستیم که به امید خدا در سال پیش رو آنها را ارائه میکنیم تا کم کم آماده برگزاری کنسرتهای بزرگ شویم.
انتهای پیام/