«زنوزق» ویترین گمنام ماسوله و ابیانه/ روستای هفت رنگ آذربایجان نردبانی تا بهشت
1401/01/04 - 17:42 - کد خبر: 60562
نصر: روستاهای ماسوله، ابیانه و پالنگان از زیباترین روستاهای ایران هستند؛ روستاهایی که نام و آوازه آنها به تمام جهان رسیده است و در این میان روستای «زنوزق» را باید ویترین این روستاها نامید.
به گزارش نصر، «زنوزق» با وجود اینکه تمام ویژگیهای روستاهای ماسوله، ابیانه و پالنگان را یکجا در اختیار دارد هنوز ناشناخته و گمنام است؛ روستایی پلکانی مانند ماسوله، سنتی، مهربان و غرق در رنگ مانند ابیانه و محصور در بین کوههای بلند مانند پالنگان. «زنوزق» تاریخىترین روستاى پلکانى ایران است که در مجاورت شهر «زنوز» قرار دارد.
روستایى با چهار هزار نفر جمعیت، با اینکه روستاى «زنوزق» به گواه کارشناسان دولتى و خصوصى از بالاترین ظرفیت بالقوه در مباحث گردشگرى برخوردار است؛ اما گمنامى این روستا به واسطه عدم معرفى مناسب از سوى کارشناسان باعث شده است فعالیتهاى متمرکز براى ارتقاى وضعیت این روستا در مباحث گردشگرى بسیار کمرنگ و کماثر باشد به طورى که این روستا علاوه بر میزبانى گردشگرى نامتمرکز حتى به جز موارد نادر مورد بازدید جدى مسئولان قرار نگرفته است.
معمارى ویژه قیزیل کرپى (پل طلایى) و بافتهاى دیگر تاریخى این شهر و روستا جزو منحصر بهفردترین بافتهاى موجود در روستاهاى کشور است.
«زنوزق» در کنار شهر زنوز در 30 کیلومتری شمال غرب مرند واقع است؛ خیابان اصلى «زنوز» به سمت شرق که طى شود دورنماى یکى از زیباترین روستاهاى ایران با حفظ تمام سنتها و آیینهاى خود متجلى مىشود. روستایى پلکانى که در تمام حیاط و پشتبام هاى آن طبقهاى برگه زردآلو دیده مىشود.
روستایى که به درختان عظیم سپیدار ختم شده و به وسیله همین پوشش سبز و بلند از دیگر جاذبههاى منحصر بهفرد منطقه جدا شده است.
صنعت نخست مردم این روستا مانند روستاهاى زمهریر و درق تولیدات محصولات سردرختى مانند سیب، زردآلو و گردو است.
رمههاى گوسفند نیز در گوشه و کنار دشتهاى اطراف روستا دیده مىشوند که براى مردم این روستا به منزله ثروتى عظیم است.
از نخستین کوچه سربالایى روستا به داخل مىرویم. کوچهها و خانههاى این روستا به طرز عجیبى هویت تاریخى خود را حفظ کردهاند؛ شاید اگر هر گردشگرى تنها چند قدم در این کوچهها بردارد و چهره سوخته زنان و کودکان را کنار دیوارهاى کاهگلى ببیند زمان و تاریخ را فراموش کند.
آبى، سبز، نارنجى و گاه قرمز عمدهترین رنگهایى است که در لباس زنان این روستا به چشم مىخورد. زنانى سختکوش و خندان. کمتر چهرهاى در این روستا را بدون خنده مىتوان دید. با اینکه از لحاظ اقتصادى مردمان مرفهى نیستند، اما طبیعت و زلالى آن، چنان صفایى به مردمان روستا داده است که در قرن 21 کمى غیرعادى به نظر مىرسد. پایین درهاى که در شمال غربى روستا قرار دارد روستاى دیگرى دیده مىشود.
روستایى مملو از درختان گردو، سیب، زردآلو و چشمههایى که صدایشان در تمام منطقه پیچیده است. یکى از شاخصههاى این مکان روستاهاى به هم چسبیدهاى است که همانند نگینى دورتادور «زنوزق» را فرا گرفتهاند.
به آخرین حیاط روستا در بلندترین نقطه که برسید، چشماندازى بسیار رویایى دارد. با اینکه توپوگرافى منطقه کوهستانى است، اما تا چشم کار مىکند افق پیداست. افقى بالاتر از تمام کوهها و تپههاى اطراف شهر «زنوز». هر چهار سوى نگاهمان بىانتهاست. تنها سوى چشمان است که این انتها را مشخص مىکند؛ شاخصهاى که در هیچ کدام از روستاهاى ایران وجود ندارد.
«زنوزق» بىشک یکى از منحصر بهفردترین روستاهاى تاریخى و طبیعى ایران است. در این روستا خانههایى دیده مىشوند که مربوط به دورههاى صفوى است.
گورستان این روستا نیز حکایتهاى زیادى دارد؛ سنگ نوشتههایى در این گورستان وجود دارد که با استناد به خورشیدهاى حک شدهاش مىتوان آنها را به دورههاى میترائیسم نسبت داد.
«زنوزق» روستایی است که مجموعه عوامل طبیعی و تاریخی آن میتواند آن را به یکی از ممتازترین روستاها در مباحث فرهنگی و گردشگری تبدیل کند؛ امری که تا به حال محقق نشده است اما آنچه مشهود است مجموعه جاذبههای طبیعی و تاریخی که در این روستا و مناطق اطراف آن وجود دارد یکی از نادرترین ظرفیتهای گردشگری ایران است.
از سیب، زردآلو و عسل که هر کدام به عنوان یک شاخصه برای این روستا محسوب میشود که بگذریم، کوهها و تفرجگاههای مستعد فراوانی در حاشیه این روستا وجود دارد که هر کدام به تنهایی در ایام مختلفی از سال پذیرای گردشگران خارجی و داخلی است.
کوههای سلدرم، سد زنوز و توپوگرافی اطرافش، باغ زیبای امینی، چشمههای آب معدنی فراوان و دشتهایی در ارتفاع 2 هزار متری از سطح دریا که اردیبهشت آنها همانند تکهای جدا شده از بهشت است.
با اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ ثبت این روستا در فهرست یونسکو سالهاست به تاخیر افتاده است اما شاید این تأخیر به سود «زنوزق» تمام شده باشد. در حال حاضر کمتر روستایی در ایران وجود دارد که تمام بافتها، سنتها و پوششهای قدیمی خود را حفظ کرده باشد.
به باور برخی کارشناسان، روستای «زنوزق» متعلق به دوره ایلخانان است اما به نظر میرسد تاریخ روستا به دوران پیشتر از آن میرسد و ابراز کنندگان نظریه مزبور به برخی از سنگ قبور موجود در قبرستان این روستا توجه کرده و از بررسی بیشتر کوتاهی کردهاند.
بنابر برخی از نظرات در خصوص نام روستا که به نظر صحیح میرسد، به دلیل قرارگیری در ارتفاعات شهر «زنوز»، ابتدا نام آن «زنوز داغ» بوده که به علت تکثر استفاده در ترکی آذربایجانی به «زون زاغ» تبدیل شده و در زبان فارسی به «زنوزق» اشتهار یافته است.
قلعه «زنوزق» در ارتفاع و روستا در شیب تند قرار دارد و مامن مناسبی برای روستاییان در مقابل حمله دشمنان بوده است.
به اظهار برخی از روستاییان این قلعه به صورت دژی مستحکم ساخته شده بود؛ قلعه دارای چشمه آب در ناحیه غربی صخرههای دست نیافتنی است، در نواحی آن سنگرهای سه گوش مثلثی و به صورت تودرتو وجود داشته تا دستیابی به آن غیرممکن و دفاع از آن آسانتر شود.
روستای اشتبین
آبادی معروف به اشتبین مرکز دهستان دیزمار شرقی از بخش ورزقان و شهرستان اهر در کنار رود ارس و نوار مرزی ایران و جمهوری آذربایجان قرار گرفته است.
شمال آن رود مرزی ارس، جنوبش ورزقان، شرق آن جنگلهای حسنآباد و غربش دهستان دیزمار غربی است. رود ارس از فاصله ۱۴ کیلومتری شمال این آبادی میگذرد؛ فاصله اشتبین تا بخش ورزقان ۵۰ کیلومتر و تا اهر ۲۲۵ کیلومتر است.
سابقه تاریخی
اشتبین دارای سابقه تاریخی کهنی است. وجود گویش تاتی در روستاهای اقمار این آبادی (کرینگان و مردانقم) حاکی از پیشینه درخشان تاریخی آن است.
اشتبین از اجتماع سه روستا به اسامی هراز (هراس) سیاوشان و جعفرآباد به وجود آمده است. شاید اطلاق نام اشتبین (اوچ تبین) به این منطقه به همین مناسبت باشد؛ «اوچ» در ترکی به معنای «سه» است.
موقعیت طبیعی
اشتبین در منطقهای کوهستانی واقع شده است که رودخانه ارس از شمال و رودخانه هراس از شرق آن میگذرد. روستای هراس در داخل درهای در میان دو کوه بسیار مرتفع روی سکوی عظیمی به طور مطبق قرار گرفته و شباهت زیادی به شهر ماکو دارد.
مهمترین کوههای منطقه اشتبین عبارتند از کیامکی- دوستهشا و قازان داغی؛ اکثر ارتفاعات و اراضی اشتبین را مراتع و جنگلها فرا گرفته است.
آب و هوای اشتبین تابع آب و هوای منطقه ارسباران است. در مناطق جنوبی کوهستانی هوا سرد و در حوالی دره ارس گرم و معتدل و مطبوع بوده؛ زمستانهای اشتبین در مناطق کوهستانی بسیار سرد و برفگیر است.
آثار تاریخی
در گوشه و کنار اشتبین آثار تاریخی چندی به چشم میخورد. در حال حاضر چند کتیبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفوی در این آبادی وجود دارد و نیز گورستان قدیمی آن، کتیبهای مرمرین مربوط به آرامگاه شخصی به نام خواجه ملک کدخدا (به تاریخ ۸۴۳ هجری قمری) و کتیبهای دیگر مربوط به خواجه احمد (به تاریخ ۹۷۶ هجری قمری) به چشم میخورد.
در طراحی خانههای این روستای تاریخی به دلیل اینکه در شیب تند کوه واقع شده هوشمندی زیادی به کار رفته است؛ خانههای قدیمی این روستا به شیوه معماری دوره صفویه و قاجاریه ساخته شدهاند.
معماری این روستا به نوبه خود منحصر بهفرد است؛ به این صورت که در این روستا حیاط هر خانهای پشت بام خانه دیگری بوده و منظره بسیار بدیعی را به وجود آورده است.
ابوالقاسم نباتی عارف و شاعر معروف آذربایجان در اشتبین به دنیا آمده و در این روستا نیز به خاک سپرده شده است.
روستای اشتبین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و یکی از جاذبههای مهم گردشگری منطقه به شمار میرود؛ به طوری که دورنمای طبیعی آن چشم هر بینندهای را خیره میکند.
تولید ابریشم نیز در اشتبین دارای سابقه طولانی است و کارگاههای تولید ابریشم زیادی در این منطقه وجود دارد.؛ میوهها و محصولات جالیز این منطقه هم دارای مرغوبیت خاصی است.
روستای سیس شبستر
روستای سیس در ۱۴ کیلومتری شبستر واقع شده و از آثار دیدنی متعددی برخوردار است از جمله سنگ قیزیل داشن به رنگ سرخی مایل به صورتی و به شکل صندوق بوده که دور تا دور آن عباراتی به خط کوفی نقش بسته است.
همچنین مزار پیر رجب و شیخ اسماعیل از عرفای بزرگ قرن هفت و هشت هجری قمری که در نزدیکی آن مجسمه قوچ سنگی بزرگی قرار گرفته است از اماکن مقدس اهالی محسوب میشود.
مسجد محمد حنیفه که بنای اولیه آن منسوب به صفویه است و در کنار آن مقبره باله حسن از مریدان شیخ شهاب الدین اهری قرار دارد از دیگر آثار سیس به شمار میآید.
روستای قدمگاه
روستای قدمگاه یا بادمیار در جنوب آذرشهر از روستاهایی است که دارای یک گورستان تاریخی است علاوه بر آن در نزدیکی این روستا غار بزرگی وجود دارد که به نام معبد یا مسجد غار معروف است.
بعضی از باستانشناسان قدمت این غار را به دوران پیش از تاریخ نسبت میدهند و بر این عقیدهاند که ابتدا به عنوان معبد استفاده میشده و به تدریج در قرون ششم، هفتم و هشتم به بعد محل تکیه دراویش و عرفا بوده و سپس به مسجد تبدیل شده است.
این معبد به شکل گنبدی استوانهای به ارتفاع ۱۲ متر با قاعدهای به شعاع هفت متر است که در نوک گنبد منفذی برای تهویه و روشنایی تعبیه شده است؛ در حال حاضر نیز مردم برای انجام برخی مراسمهای مذهبی از این مسجد استفاده میکنند.
مریم عباسی
انتهای پیام/