نصر: علی اصغر شعردوست سفیراسبق ایران در تاجیکستان در یادداشتی به تحلیل مناسبات ایران و تاجیلستان درگذر تاریخ پرداخته و نوشته است : ایران نخستین کشوری است که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخته و با آن روابط دیپلماتیک بر قرار کرده است ، دولت و ملت ایران در تمامی سال های گذشته در کنار دولت و ملت تاجیکستان بوده است.
متن این یادداشت که نسخه ی از آن روز چهارشنبه در اختیار رسانه ها قرار گرفت به این شرح است :
تاریخدانان، تاجیکستان را مادر ایران زمین به شمار میآورند، زیرا که نه تنها ایرانیان، بلکه آریائیان از آنجا برخاستهاند. سرزمین تاجیکستان امروزی که تا پایان دوران سامانیان سراسر شمال آمودریا (جیحون) را شامل میشد به تدریج بر اثر هجوم اقوام آلتائیک کوچک شد. پس از آن نیز با فروپاشی استبداد خودکامه منغیتیان و سقوط آخرین امیر بخارا در سال۱۹۲۰، هویت تاجیکان از سوی رهبران شوروی نادیده گرفته شد و این سرزمین اصیل در اکتبر۱۹۲۴ میلادی به صورت زیر مجموعه و جزئی از جمهوری ازبکستان به رسمیت شناخته شد. با وجود این، تلاش و اصرار تحسینبرانگیز بزرگمردان این دیار باعث شد تا حداقل حقوق از دست رفته باز ستانده شود و جمهوری مستقل شوروی تاجیکستان در سال ۱۹۲۹ میلادی تأسیس شود.‡
آنچه در نخستین سالهای پس از انقلاب۱۹۲۰ میلادی بر ملت تاجیک گذشت، به روشنی معلوم نیست و به سختی میتوان چشمانداز قومی آسیای میانه این جریان را دنبال کرد. کسب استقلال تاجیکستان در هیأت اتحاد شوروی سوسیالیستی در سال ۱۹۲۹ میلادی به سادگی و سهولت رخ نداد. تاجیکها در آغاز با مقاومت و سرسختی ملیگرایان غیرتاجیک روبرو شدند. اینان در موجودیت ملی خود، هیچ گونه حق و امتیازی برای تاجیکان قائل نبودند. ستیزهای که پیرامون موجودیت ملی تاجیکان جریان داشت، بیاندازه سخت بود. به عنوان مثال پس از انقلاب بخارا، عناصر مذکور اجازه ندادند که مدارس تاجیکی گشایش یابد و همچنین به بنیانگذار ادبیات تاجیک، استاد صدرالدین عینی میتاختند و او را تحت فشار قرار میدادند.
صدرالدین عینی در سال ۱۹۲۵ میلادی با تألیف گنجینه عظیمی از ادبیات تاجیک، در راه خواستهای ملت خویش گامی بزرگ برداشت، به گونهای که از رهگذر تاریخ ادبی، فرهنگ هزار سالة ملت تاجیک را نشان داد و بدین ترتیب به اثبات حقانیت تاجیکان در تشکیل ملتی مستقل پرداخته است. این کار بزرگ عینی، هم ارزش ادبی داشت و هم ارزش سیاسی. عناصر مخالف تشکّل هویت تاجیکان از تهور این نویسنده سخت به تنگ آمدند و در برابر عینی سخت به مقابله پرداختند، ولی در نهایت این عینی بود که بر اینان چیره شد و زمینههای لازم برای ایجاد دولت نوین تاجیکستان به مفهوم کامل آن را فراهم ساخت. اینجانب که پیش از عهدهدارشدن مسؤولیت سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان از اوان استقلال این کشور ارتباطهای اثرگذاری را با مردمان باصفای تاجیکستان و به ویژه اصحاب فرهنگ و اندیشه داشتم، نشر این اثر مهم استاد عینی یعنی انتشار «نمونه ادبیات تاجیک» در شمارگانی وسیع و توزیع آن در اقصی نقاط جهان را از افتخارات خودم میدانم.
در آخرین دهة سدة۲۰ میلادی و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بحرانی عظیم تمامی آسیای مرکزی و از جمله تاجیکستان را فراگرفت. در نهم سپتامبر سال۱۹۹۱ میلادی، جمهوری تاجیکستان استقلال خود را به طور کامل به دست آورد و این یکی از شکوهمندترین صفحات تاریخ تاجیکان است. اما، در این ایام خجسته، به ناگاه موجی از توطئهها باعث شد که این شهد شیرین نارسیده به کام، تلخ شود و در شرایطی که میرفت تا این سیل مهیب بنیانبرانداز برادرکشی این کشتی در طوفان گرفتار را در هم شکند، با درایت و دوراندیشی طرفین این جنگ خانمان برانداز و به ویژه با عزم راسخ و همت مردانة رهبر خردمند و دریادل آن، جناب آقای امامعلی رحمان، در ساحل نجات آرام گرفت.
ظهور مجدد ملّتی به نام تاجیک در آسیای مرکزی برآمده از ارجمندترین و عالیترین مؤلفه، یعنی فرهنگ است. از این رو، ظهور ملّت تاجیک در آسیای مرکزی را باید به مثابة حاکمیت فرهنگ بر حیات اجتماعی و سیاسی بخشی از جهان تلقّی کرد و این ظهور مبارکی است.
امروز میتوان ادّعا کرد که تاجیکستان بحرانهای خفته و نهفتهای را که دیگر کشورها در بطن حیات اجتماعی و سیاسی خود دارند، از سر گذرانده است. دورة جدید که برای تاجیکستان آغاز شده، دورة خویشتنشناسی ملّیست و همگان میکوشند که با تأمّل و تدبّر و احساس مسؤولیت در برابر نسل خویش و آیندگان و تاریخ کارنامهای مطلوب و مقبول از خود ارائه دهند. به دیگر سخن، میتوان گفت: آن چه بر تاجیکستان گذشت، گرچه ناخواسته و نامطلوب بود، امّا به سبب همین عامل نامبارک، ملّت خردمند و فرهیختة تاجیکستان دستاوردهای مبارک و مطلوبی کسب کرده است که مهمترین آنها خویشتنشناسی ملّی است.
اگر حتی نظام دولتداری پیش از اسلام ایرانیان را نیز به حساب نیاوریم، سالیان متمادی حکومتداری سامانیان در ماوراءالنهر و خراسان و تجربههای ارزندهای که به دست آوردند، میتواند پشتوانهای سخت و الگویی مناسب برای دولتداری امروز تاجیکان در تاجیکستان به حساب آید. دولتمردان و سیاستمداران امروز تاجیک بیتردید با نگاهی به گذشته میدانند که تاجیکان زمانهای پیشین چگونه با در نظر داشتن اهداف متعالی و آرمانهای انسانی بزرگ، با شایستگی تمام، در فکر بسط و توسعة عدالت و فراهمکردن آرامش و آسایش برای ملّت خویش و در سایة آن برای دیگران نیز بودند.
سامانیان، این فرزندان شایستة ملّت تاجیک، هزارو 100 سال پیش با هدف برپایی دولت ملّی و احیای تاریخ و تمدّن غنی ایرانی مسیری را در پیش گرفتند که نتیجة آن، دستاوردهای درخشان سامانیان در دولتداری و نیز در فرهنگ و شعر و ادب است که با وجود گذشت چندین سده، مایه فخر و مباهات تاجیکان و ایرانیان است. یکی از عوامل ظفر و پیشرفت سامانیان عدالتخواهی و رعیتپروری آنان بود که ریشه در اهداف سیاسی و رفتار تاریخی آنان داشت. در روزگاری که مردم ستمکشیدة ایران زیر ظلم و جور حاکمان به ستوه آمده بودند و فریاد دادخواهی آنان را تازیانههای امیران و فرمانداران ستمگر پاسخ میداد، دادگری و عدالتخواهی سامانیان موجب شد، تا اقوام ایرانی با اتّکا به قدرت معنوی ـ تاریخی خود با اتّحادی کمنظیر بهرهبری سامانیان دولت ملّی خود را بنیان نهند و با یاری دادن به فرزندان شایسته و مدبّر خود، یعنی امیران سامانی، رونق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تاجیکان را فراهم آورند.
امروز نیز با سرور و شادمانی تمام شاهدیم که فرزندان خلف سامانیان و ملت دوراندیش تاجیک با الهامگرفتن از رفتار متمدنانة نیاکان خود روزهای تلخ و خانمانسوز تفرقه و چند دستگی را به دور افکندهاند و با اندیشة احیای دولت ملّی و تقویت آن کینهتوزیها را کنار نهادهاند و یکصدا و یکدل به پاسداری از استقلال خود و نیز به تقویت دولت ملّی خویش پرداختهاند.
تاجیکان در طول تاریخ همواره نشان دادهاند که مردمانی صلحطلب و فرهنگدوست بودهاند و هیچگاه موضع تهاجمی نداشتهاند. در اثبات این مدعا همین بس که کشور امروزة تاجیکستان، از معدود کشورهایی است که با کشوری دشمنی نمیورزد، بلکه همواره دست او به سوی دوستی گشاده است.
رفتاری که تاجیکها در گفتگوی صلح داخلی نشان دادند، انعکاس تمام عقلانیت و تجربة بشری بود و این دستاوردی اندک نیست که ملت تاجیکستان به آن دست یافته است. صلح ملی در گرو مشارکت ملی است. دستاورد مهم صلح و ثبات برای تاجیکان ناشی از تفضل خداوند بزرگ به این سرزمین و همچنین واقعنگری سیاسی جناب آقای امامعلی ریاست محترم جمهوری و رهبران حزبها و گروهها و طایفههای مختلفی است که با این فاجعة ملی روبرو بودند. درک مشترک و تعهد ملی آنان را به انتخاب راهی راهنمایی کرد که غیر از آن فاجعه عظیم، هویت ملی و فرهنگی تاجیکستان را در معرض تباهی و نابودی قرار میداد.
سفارت این سرزمین عزیز در تهران و سفیر دانشمند و معارف پرور آن جناب پروفسور نظام الدین زاهداُف به نمایندگى از دولت آن کشور، بیست و هشتین سالگرد استقلال خود را در تهران جشن گرفته اند. طی سالهاى پس از استقلال، رخدادهای بزرگی در این بخش از جهان حادث شده است که میتوانست نهال نوپای این جمهوری را در معرض تندبادهای بنیانکن قرار دهد، امّا خوشبختانه، این رخدادها سبب شده است روح وطنپرستی و استقلالطلبی و غیرت ملّی در تاجیکان استوارتر شود و این دستاوردی بسیار گرانبها است.‡
امیدواریم با یاری اینچنین مردم فهمیده و ملّت خواه، دولت و حاکمیت تاجیکستان بتواند گامهای بلندتر و مؤثری در جهت رفاه و آسایش مردم بردارد و بیش از پیش به بسط و گسترش عدل و عدالت موفق شود، زیرا هر ملّتی که این دو گوهر را به دست آورد، از زوال و نابودی برحذر خواهد بود.
از نخستین روزهای استقلال جمهوری تاجیکستان، جمهوری اسلامی ایران از راسخ ترین کشورهای دوست بوده است که در کنار مردم و دولت تاجیکستان ایستاده است. کشور ایران به تاجیکستان بسیار فراتر از یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متّحد مینگرد. ما طی بیست و هشت سالی که از استقلال تاجیکستان میگذرد، دولت و ملت ایران در تمام خوشیها و سختیها و فراز و نشیبهایی که دولت و ملّت تاجیکستان طی کرده، همواره یار صمیمی و دوست خیرخواه و بی غرض تاجیکان بوده است.
ایران اولین کشوری است که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت و با آن روابط دیپلماتیک برقرار کرد. سپس، در جریان ناآرامیهای سالهای ۱۹۹۲ـ ۱۹۹۷ ایران یکی از میانجیان اصلی مذاکرات صلح به شمار میرفت و در کنار روسیه و سازمان ملل متحد تلاشهای زیادی برای تحصیل صلح انجام داد. در زمان بازسازی تاجیکستان نیز جمهوری اسلامی ایران حضور پررنگی در صحنه اقتصاد این کشور داشته و دارد.
در طی سالهای پس از استقلال تاجیکستان، جمهوری اسلامی ایران در صدد برآمد تا انجام پروژههای عمرانی و عملیاتی مهمی را در جهت ارتقاء رفاه و حل مشکلات معیشتی مردم عزیز تاجیکستان بر عهده بگیرد و در این راستا از هرگونه تلاشی دریغ نکرد. انعقاد و اجرای دو قرارداد عمرانی بسیار مهم یعنی پروژه احداث تونل حیاتی و استراتژیک انزاب با نام بامسمای «استقلال» ـ که شمال و جنوب کشور را به یکدیگر متصل میکند ـ و نیز پروژه عظیم ساخت سد و نیروگاه برق آبی سنگ توده دو حاصل درایت و تلاش مسئولان دو کشور است که با تکمیل این دو پروژه بسیاری از معضلات مردم تاجیکستان در زمینه ارتباطات، حمل و نقل و تأمین انرژی کشور برطرف خواهد شد.
حضور مهندسان ایرانی در پروژههای انرژی تاجیکستان طی سنوات اخیر میتواند آیندهای مطمئن را برای تامین انرژی این کشور رقم زند. اهمیت این پروژهها برای تاجیکستان در آن است که این کشور با اجرای آنها خواهد توانست علاوه بر تامین برق مورد نیاز خود، هر ساله مقداری برق نیز به کشورهای دیگر صادر نماید.
افزون بر این، جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان رسالت حفظ و گسترش زبان و فرهنگ تاجیکی ـ فارسی را مشترکاً بر دوش دارند. در این مسیر حفظ زبان و فرهنگ نیاکان، دستاورد مهم دیگری خواهد بود. ما یعنی ایرانی و تاجیک اکنون در قبال دستاوردهای بزرگ و تاریخى خود مسئولیت خطیری بر دوش داریم. زبان فارسی ـ تاجیکى یا درى که نامهاى یک زبان و فرهنگ هستند، نمودگار واقعی فرهنگ و تمدّن کشورهاى ایران، تاجیکستان و افغانستان است، این زبان و فرهنگ مصائب و بلایا و دشواریهای فراوانی را از سرگذرانده است، امّا از سختجانی فرزندان خود حیاتى طیبه به دست آورده است. ایرانی و تاجیک و افغانی استیلای اقوام مختلف را دیده است، زیر سُم اسبان و برق شمشیران چنگیزیان لرزیده است، به اشتهای تیمور لنگ خونخوار روان شدن خون عزیزانش را نظارت کرده است و نهایتاً هجوم کوچیان را بر خراسان و ماوراءالنهر به خاطر سپرده است، امّا نه تنها هرگز زبان و هویّت خود را نباخته است بلکه زبان و هویّتش او را از نابودی مصون داشته و در نهایت پیروزی را از آن او کرده است.
زبان پارسی را دریابیم. امروز با علاقهای که در ضیائیان، دانشمندان، فرهیختگان و دولتداران تاجیک میبینیم و نیز با توجّه به علاقهای که ملّت ایران و نیز دولت ایران به گسترش روابط فرهنگی با برادران همزبان تاجیک خود دارند، زمینه برای گسترش و ترویج زبان مشترک فراهم است.
تاجیکستان عزیز، سرزمین پدر ادبیات پارسی، ابوعبدالله رودکی، تختگاه منجی زبان و فرهنگ پارسیزبانان، اسماعیل سامانی، دیاری که هزاران دردانه علم و ادب را در دامان خود پرورده است، این روزها بیست و هشتمین سالگرد استقلال خود را جشن گرفته است. راقم این سطور که در سالهاى بعد از استقلال همواره به رشد و تعالی تاجیکستان اندیشیده و مناسبات بین ایران و تاجیکستان را همانند گوهرى گرانبها دانسته ام، و در مدت بیش از پنج سال به عنوان سفیر و نماینده تام الاختیار کشورم در تاجیکستان مشغول انجام وظیفه بودهام، از سردى حاکم بر روابط دو کشور که از عواملى جزیی و قابل حل ناشى مى شود، امیدوارم و اطمینان دارم، در سایه درایت و روشن بینى مسئولین دلسوز دو کشور روابط فیمابین استحکام و قوام خود را بازیافته و نهال برومندى که بیست و هشت سال پیش نشانده شد، در سایة نگاهبانی فرزندان شایستة این سرزمین پاک، به درختی تنومند که ریشه در اعماق تاریخ چند هزار ساله دارد، تبدیل خواهد شد و جهانیان هر سال شاهد پربارتر شدن آن خواهند بود. در پایان صمیمانهترین تبریکات خود را به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد استقلال جمهوری تاجیکستان به رئیسجمهوری محترم تاجیکستان، دولت محترم آن کشور و تمامی مردم عزیز و شریف همزبان و خویشاوندان فرهنگی این دیار تقدیم میکنم.
‡دکتر علی اصغر شعردوست/ سفیر اسبق ایران در تاجیکستان
انتهای پیام/