اختصاصی نصر/

قتل فالگیر کندرودی به دلیل دعانویس اش/ قاتل قصاص شد

1400/12/09 - 17:00 - کد خبر: 59644
فالگیر

نصر: حکم قصاص مردی که در روستای "کندرو" از توابع تبریز، به خاطر عصبانیت از دست فالگیر به دلیل بسته شدن کسب و کارش، وی را به قتل رسانده بود، اجرا شد.

به گزارش نصر، خرداد ماه سال ۱۳۹۶ بود که یکی از کوچه های روستای "کندرود" از توابع تبریز غرق در خون می شود، غرق در خون مردی فالگیر.
آخرین ماه بهار سال ۱۳۹۶ بود که گزارش قتل مردی در روستای کندرو به بازپرس ویژه قتل تبریز مخابره می شود و وی بلافاصله برای بررسی جسد و کشف رمز و راز این جنایت به همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان عازم محل جنایت می شود و دستورات لازم برای آشکار شدن علت قتل مرد جوان را به کارآگاهان پلیس آگاهی استان صادر می کند.
کارآگاهان سریع تحقیقات خود را آغاز می کنند و در همان ابتدا با دستگیری متهم به قتل، راز این جنایت نزد کارآگاهان و بازپرس پرونده برملا می شود، جنایتی که در ارتباط با شغل مقتول یعنی فالگیری بوده است.

مقداری از درآمد خود را به فالگیر می دادم
متهم به قتل وقتی مقابل بازپرس پرونده قرار می گیرد این گونه اظهارات خود را بیان می کند:
"چند وقت قبل، بر سر یک اتفاقی بسیار ترسیدم و مادرم برای این که ترسم فرونشانده شود مرا نزد یک فالگیر برد، از آن روز ارتباط من و فالگیر شروع شد؛ او برای من دعاهایی می نوشت که موجب رونق کسب و کار من می شد و من هم در عوض آن، بعد از فروش هر تکه زمین و یا انجام معامله ای مقداری از سود خود را به فالگیر می دادم.

دعانویسی فالگیر علیه متهم
تا این که روزی قیمت زمین افت پیدا کرد و کار و کاسبی من هم به هم ریخت، طوری که دیگر نمی توانستم بخشی از درآمد خود را در اختیار وی قرار دهم؛ او هم گمان کرد من به وی کلک می زنم در صورتی که اصلا چنین قصدی نداشتم.
و شروع کرد بر علیه من دعانویسی و به قول خودش، بستن کسب و کار من؛ من هم تاثیرات دعاهایش را کم و بیش در زندگی شخصی ام می دیدم؛ هم کسب و کارم خیلی دچار رکود شد و هم ارتباطم با همسرم بسیار سرد.
رفتم نزد فالگیر و از مشکلاتی که دعاهایش برایم به وجود آورده بود گفتم و هشدار دادم دست از سر زندگی ام بردارد؛ اما او گفت: "حالا که ارتباطت با همسرت سرد شده است بیا با دختر من ازدواج کن". من هم از دستش عصبانی شده و بر علیهش شکایت کردم؛ اما او همچنان به کار خودش ادامه می داد و اوضاع زندگی من روز به روز بدتر می شد.

جزئیات روز حادثه از زبان متهم
خیلی عصبانی بودم تصمیم گرفتم یک بار دیگر بروم و با وی صحبت کنم؛ روز حادثه به اتفاق پسرم به سمت منزلشان حرکت کردیم، پسرم در ماشین منتظر ماند و من رفتم زنگ منزلشان را زدم، همسرش در را به رویم باز و فحش های رکیکی نثارم کرد، در این حین خود فالگیر هم آمد و با وی درگیری فیزیکی پیدا کردیم، یک لحظه چاقویی که همیشه در جیب داشتم را درآورده ‌و به گردنش زدم.
همه جا پر از خون شد سریع به سمت ماشین فرار کردم. از کرده ام بسیار پشیمانم"

اجرای حکم قصاص
گزارش نصر حاکی است، شعبه اول دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی برای این متهم حکم قصاص صادر کرده بود که در دیوان عالی کشور نیز مهر تایید خورد و اجرا شد.
انتهای پیام/

پژوهشیار