یادداشت/

بازندگان یک استیضاح در تبریز

1400/12/02 - 18:46 - کد خبر: 59345
شهرداری تبریز

نصر:  برکناری " عباس رنجبر " شهرداری تبریز توسط 9 تن ازاعضای شورای اسلامی تبریز با واکنش و مخالفت قاطبه مردم و نخبگان در سطح استان به ویژه تبریز رو به رو شده است.

بسیاری از آنان با اظهار و نظر و انعکانس دیدگاه های خود درفضای مجازی استیضاح رنجبر را تقبیح و از وی به عنوان قهرمان یاد کردند که برای مصالح شهر و منابع مردم در مقابل زیاده خواهی ها و باند بازی ها ایستاد و از مواضع و اصول مدیریتی خود کوتاه نیامد.
کاربری درپستی نوشت : برکناری رنجبر "  عزل نبود ، عزت بود " ،‌  دیگر بیان کرد :  " او مستقل آمد و سربلند رفت " و عبارات و جملاتی از این دست که روز گذشته فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را پر کرد و همه حاکی از ناخرسندی از استیضاح و تایید مواضع مردی مقتدر که حاضر نشد باج دهد و به هر قیمتی شهردار بماند!
با توجه به روحیه و سابقه آقای رنجبر او فردی نبود که اهل زد و بند باشد و با کسی معامله کند ،از این رو مشخص بود که به رغم شایستگی ها نتواند با این شورا به ویژه با برخی از اعضاء آن که متاسفانه حالا عادت به رانت خواری دارند و این نهاد نو پا را به جولانگاه تمنیات و امیال شخصی و گروهی خود تبدیل کرده اند ، کار کند و ماموریت اش را با موفقیت به پایان برساند ، چرا که دیر وقتی است با نهادینه شدن دروغ ، تملق و چاپلسی در این دیار فضا برای انسان های پاکدست و کاربلد تنگ شده لاجرم و به قول آن شاعر " خون دل می خورد هر آن که حیایی دارد !".
به عقیده ناظران ، شورای ششم تبریز اگر توانسته بود در شروع فعالیت خود با انتخاب "‌رنجبر"  به عنوان شهردار تبریز بر اعتبار و وجه خود بیفزاید به همان اندازه با استیضاح زود هنگام وی ازجایگاه مردمی خود کاست و نقطه سیاهی در کارنامه اش ثبت کرد.
بازتاب های نشان می دهد که افکار عمومی و نخبگان از آن چه به عنوان دلایل استیضاح مطرح شد قانع نشده و بیشتر آنان ، انگیزه های شخصی و گروهی را علت اصلی استیضاح کنندگان توصیف کردند و می گویند مدت چهار ماه زمانی نیست که در آن بتوان به ارزیابی و سنجش علمکرد مدیری آن هم در وسعت مجموعه شهرداری تبریز پرداخت .
آن چه روشن است از همان زمان که آقای رنجبر در شهرداری دست به اصلاحات و چینش مدیران زد و همزمان به سفارشات برخی از اعضاء شورا برای انتصابات و گماردن مدیران مورد نظر آنان " نه " گفت ، مخالفت ها ، مانع تراشی ها و بهانه گیری ها آغاز گشت تا اینکه به استیضاح کشید ، اما رنجبر مردانه ایستاد و مقاومت کرد و برخلاف برخی از اسلاف خود مصالح شهر و مردم را مورد معامله قرار نداد.
او برخلاف انتظار استیضاح کنندگان به دلیل رفتار و مواضع اصولی خود به قهرمان داستان استیضاح تبدیل شد و در مدت کوتاه دوره مدیریتی خود در شهرداری فرهنگ و رسمی را بنا نهاد که تا مدت ها در سطح مدیران استان و شهر و افکار عمومی نقل محاقل خواهد شد.
در لابلای مجموعه بازتاب ها و واکنش ها به استیضاح شهردار تبریز دیدگاهی وجود دارد که معتقد است اگر امروز امکان استیضاح خود استیضاح کننده از طرف مردم وجود داشت به یقین با بیش از آن اندک رایی که به وسیله آن وارد شورا شدند با آراء مخالف مردم  رو به رو می شدند.
به باور بسیاری از ناظران استیضاح قبل از اینکه رنجبر را هدف قرار دهد بیش از همه به نهاد شورا و فراتر از آن به شهر و مردم خسارت زده ، به عبارت دیگر بازندگان واقعی این استیضاح نه  رنحبر ، که خود استیضاح کنندگان و شهر و مردم شدند ، از سوی دیگر این ماجرا به طور فزاینده حس بدبینی عمومی نسبت به نهاد شورا را تقویت و کارآمدی آن را باردیگر به چالش کشید.
این انتقاد هم به بزرگان شهر هم وارد است آن گونه که انتظار می رفت در این قضیه وارد نشدند درحالی که ورود آنان می توانست ماجرا را تعدیل و به نفع همه ختم به خیر کند.
عملکردهای سلیقه ی،‌ بعضا گروهی و نیز سوء استفاده های غیر متعارف و فراقانونی برخی از اعضاء شوراهای اسلامی شهر و روستا در تمامی دوره های گذشته چهره این نهاد نو پای پارلمانی را آن چنان در نزد مردم و مسوولان مشوش و زشت ساخته که بسیاری امروز خواهان انحلال آن هستند و جا دارد این مطالبه عمومی به عنوان ضرورت به طور جدی دردستور کار دولت و مجلس قرار گیرد تا ازخسارات بیشتر به شهر و شهروندان در استان و کشور جلوگیری شود.
اگر آقای سید محمد خاتمی رییس جمهوری وقت که با نیت خیر و در راستای بسط و گسترش مشارکت مردم در اداره امور و افزایش حقوق شهروندی در سال 1377 شکل گیری شوراهای اسلامی شهر و روستا را کلید زد ،  می دانست این نهاد در مقام اجرا با چه مشکلاتی رو به رو شده و چه خسارات سنگینی را به شهر و کشور وارد خواهد ساخت هرگز دست به این اقدام نمی زد و حتما تا آماده شدن زیر ساخت ها و ارتقاء فرهنگ عمومی صبر می کرد.
نقل می کردند در زمان شکل گیری شوراها در دولت اصلاجات رهبر معظم انقلاب و مرحوم آقای هاسمی با اجرای آن مخالف بودند ( به دلیل امکان اجرا ) که تجربه نشان می دهد نظر ایشان درست بوده  و شوراها به جز اینکه مدعیان را زیاد کنند و محلی برای برخی زیاده خواهان شود دستاورد و کارکرد دیگر نداشته است .
نتیجه اینکه چنین به نظر می رسد تا آماده شدن  زیر ساخت ها و برای کاستن از مشکلات و تحمیل هزینه های های اضافی بهتر است شهرداران با رای مستقیم مردم انتخاب شوند و یا تا اصلاح قوانین شوراها دست کم از سوی استانداران منصوب شودند.

به قلم: نوروز قاسمی - صاحب امتیاز و مدیر مسوول وقت نیوز

انتهای پیام/

پژوهشیار