آسیب شناسی قتل های ناموسی در گفتگو با وکیل پایه یک دادگستری

1400/11/20 - 21:23 - کد خبر: 58827
سینا یوسفی

نصر: جنایت هولناک اهواز همچنان در صدر اخبار قرار دارد. بریده شدن سر یک بانوی جوان ایرانی به دست شوهرش و گرداندن سر او در محله در انظار عمومی. عمق این فاجعه به اندازه ای شوکه کننده است که بسیاری درباره نقض امنیت روانی جامعه توسط این حادثه سخن می گویند. در گفتگو با دکتر سینا یوسفی وکیل پایه یک دادگستری به این موضوع پرداخته ایم.

به گزارش نصر، متأسفانه دلیل قتل های ناموسی استیلای نگاه مردسالارانه در فرهنگ ما است. بر اساسِ این نگاه، زن یک وسیله و مِلک است که مرد مالک آن است. همین نگاه است که باعث می شود که از زن به ناموس تعبیر کنند در حالی که زن نیز به مانند مرد، یک انسان است.
جنایت هولناک بریده شدن سر یک بانوی جوان ایرانی توسط همسرش در اهواز امنیت روانی جامعه را تحت الشعاع قرار داده است. این قتل به اسم دفاع از ناموس و آبرو رخ داده است و فارغ از دلایل رخ دادن این قتل، جامعه دلنگران عدم قصاص این قاتل بیرحم و ترویج قتل های ناموسی و در نتیجه ناامنی بیشتر جامعه است. سؤالات مشخص بنده از حضرتعالی به عنوان یکی از وکلای با سابقه و با دانش کشور در سطح اول قضایی قرار دارید، اعلام می کنم خدمتتون:

  چه نقایص و کمبودهای حقوقی و قانونی زمینه ساز وقوع جرایم فاجعه باری همچون قتل ناموسی می شود؟
بخشی از پاسخ این سؤال به مباحث جامعه شناختی مربوط است. البته در بحث جرم شناسی پیشگیرانه همین مباحث در حقوق نیز مطرح می شود. قتل های ناموسی همان طور که از عنوان این جنایت نیز پیداست، توسط فامیل و نزدیکان و در بسیاری موارد پدر، برادر، شوهر و عمو یا فامیل بسیار نزدیک رخ می دهد. بهانه وقوع این نوع قتل هم، از دست رفتن آبرو و حتک حرمت و دفاع از ناموس است. این جنایتی نیز که در سؤال شما به آن اشاره شد، توسط شوهر مقتول رخ داده است. به هر صورت، بنا به دلایلی که طبق اقرار قاتل طبیعتاً در پرونده مکتوب شده و فعلاً به دلیل عدم برگزاری دادگاه ما از محتوای دقیق آن خبر نداریم، قاتل به بهانه اهانت به ناموس و دفاع از آبرویش همسر 17 ساله خودش را بعد از انتقال او از ترکیه به ایران توسط پدر و عمو، در حین انتقال به کلانتری ربوده است و نهایتاً با همکاری برادر خودش یا برادر همسرش او را به قتل رسانده و سر او را جدا کرده و در محله گردانده تا ثابت کند که من بی ناموس نیستم. تمام چیزی که به لحاظ ظاهری ما از این قتل اطلاع داریم فعلاً همین است، تا دادگاه برگزار شود و ما به جزئیات ماجرا آگاه شویم.
متأسفانه دلیل قتل های ناموسی استیلای نگاه مردسالارانه در فرهنگ ما است. بر اساسِ این نگاه، زن یک وسیله و مِلک است که مرد مالک آن است. همین نگاه است که باعث می شود که از زن به ناموس تعبیر کنند در حالی که زن نیز به مانند مرد، یک انسان است. ناموس نیز معنای خودش را دارد و درباره معنای دقیق آن می توان بحث های دینی و اجتماعی و فرهنگی کرد. خودِ این عبارت که "زن ناموس است" ذاتاً جرم زا است. این هم ریشه در یک اشتباه فرهنگی است که متأسفانه تأکید بر آن منجر به رخ دادن فجایع زیادی در این سال ها شده است.
مطلب دیگری که باید در تبیین علت وقوع این نوع جرایم فاجعه بار به آن اشاره کنیم، نبودِ حمایت قانونی از زنان در موارد اعمال خشونت از طرف همسر است. در مورد این قتل ما فعلاً به دلیل نبودِ اطلاعات دقیق و برگزاری دادگاه و قرائت پرونده، به جزئیات آگاهی نداریم ولیکن تجربه نشان داده است که قتل های ناموسی در مواردی که این قتل توسط شوهر، یا پدر یا برادر شوهر رخ می دهد، اساساً مسبوق به خشونت در خانه است. این خشونت می تواند توهین، بی احترامی، و حتی ضرب و شتم باشد. متأسفانه وقتی بانویی با عنوان خشونت همسر و حتی با علائم ضرب و شتم به دادگاه مراجعه می کند، یا باید شاهد بیاورد یا خود همسر به خشونت اقرار کند. وقتی این خشونت در 4 دیواری یک خانه رخ داده است که این خانم با همسرش در آن زندگی می کند، شاهد از کجا باید بیاید؟ کی کسی که خشونت ورزیده اقرار به خشونت می کند؟ بنابراین، در بسیاری موارد، خانم از اثبات وقوع جرم قاصر است و حکم برائت صادر می شود. همین خشونت ها ادامه پیدا می کند و با پادرمیانی این و آن، و بدون حل مشکل، در نهایت جنایتی در این سطح رخ می دهد.
نکته بعدی درباره قتل های ناموسی این است که متأسفانه در این موارد اولیای دم خودشان یا قاتل اند یا از نزدیکان قاتل اند. بنابراین، زمینه برای عدم اجرای حکم قصاص با رضایت اولیای دم مهیاست. این یک نقص بزرگ قانونی است. همین موضوع هم قاتل را تشویق به قتل می کند. یعنی قاتل خودش می داند که هیچ قصاصی در انتظارش نیست و می تواند چند سال زندان را تحمل کند و خلاص شود. من معتقدم که حتی اعدام هم در این زمینه بازدارنده نیست. بلکه ما باید مجازات سنگین تری در نظر بگیریم. حبس ابد دشوارتر از اعدام است. در مورد جنبه عمومی جرم نیز اشد مجازات 10 سال است و کمترین مجازات 3 سال است. نیازی به گفتن نیست که این جزا نیز کافی نبوده و به هیچ وجه بازدارنده نمی تواند باشد. موارد زیادی داشته ایم که پدر دخترش را به بهانه ناموس کشته و حتی در زمان مراجعه برای دستگیری، گفته که من ولی دم هستم و دلیلی برای دستگیری من وجود ندارد! بنابراین، قانون ما از جهات بسیاری نقص دارد.
اگر دادگاه های ما در مورد خشونت علیه زنان در خانواده جدی تر عمل کنند و خود این موضوع نیازمند اصلاح رویکرد به این مسأله است، خانمی که در خانه مورد ضرب و شتم و توهین و افترا قرار می گیرد، نمی تواند از خودش دفاع کند؛ چون مرجعی برای این کار وجود ندارد.

جنبه خصوصی این جرم و جنایت وحشتناک مشخص است و در نهایت، قاتل قصاص می شود و به قول حضرتعالی، به دلیل نقایص قانونی، حتی قاتل می داند که قصاصی در انتظارش نیست. اما درباره جنبه عمومی چه؟ درباره همین قتل اهواز، قاتل سر بریده را در محله گردانده و حتی گفته می شود برخی از دیدن این صحنه هولناک دچار بیهوشی شده اند. طبیعتاً امنیت روانی این جامعه به هم خورده است. سؤالم درباره اختیارات قاضی است. آیا قضات ما در چنین مواردی میتوانند احکامی مانند اعدام به دلیل نقض امنیت عمومی از طریق ارتکاب جنایت صادر کنند؟
 آنچه در قانون وجود دارد و حق مدعی العموم است، درخواست 3 تا 10 سال زندان برای قاتل از لحاظ جنبه عمومی حکم می باشد. این مقدار از حبس یقیناً بازدارنده نیست. وقتی برای خود قتل این مقدار زندان در نظر گرفته اند، درباره نقض امنیت عمومی انتظار که به مراتب دارای درجه پائین تری از جرم است، انتظار چه نوع جزایی دارید؟ بنابراین، دادستان نمی تواند درخواست اعدام به خاطر نقض امنیت روانی جامعه را بکند. این هم یک نقص اساسی در قانون ما است. به اعتقاد من، قضات باید اختیارات بیشتری داشته باشند و این طبیعتاً فقط با اصلاح قانون میسر است. نکته ای که باز تأکید می کنم، پرداختن به مقدمه وقوع قتل است تا خود قتل. چرا قتل ناموسی رخ می دهد؟ همان طور که اشاره کردم، اگر دادگاه های ما در مورد خشونت علیه زنان در خانواده جدی تر عمل کنند و خود این موضوع نیازمند اصلاح رویکرد به این مسأله است، خانمی که در خانه مورد ضرب و شتم و توهین و افترا قرار می گیرد، نمی تواند از خودش دفاع کند؛ چون مرجعی برای این کار وجود ندارد. اگر این قاتل 2 سال به دلیل خشونت علیه همسرش به زندان می رفت، شاید امروز شاهد وقوع چنین قتل فجیعی نبودیم. البته اگر از جزئیات پرونده هم اطلاعات لازم منتشر شود، آن وقت می توانیم دقیق تر در این موضوع صحبت کنیم.
انتهای پیام/

پژوهشیار