یادداشت/
لغزش غم آتشین "آتابای" در گندمزار مزارع
1400/09/24 - 09:28 - کد خبر: 55872
نصر: فیلم آتابای روایت گر داستان غم پنهان و آشکار آتابای است که از درون خودش و دیگران را به آتش می کشاند.
غمی که هرچه داستان به جلو پیش می رود از ابعاد مختلف آن آرام و آهسته در میان گفتگوهای شخصیت های داستان بیشتر پرده برداشته می شود. غم آتابای از خودسوزی خواهرش است که گویی گدازه های آتشی که بدن خواهرش را در برگرفته بوده؛ دل آتابای، دل عاشق پیشین خواهرش و زندگی خانواده آنها را هم در برگرفته بود.
علت خودسوزی خواهر آتابای تا نیمه های داستان پنهان است و تنها علتش را پرویز همسر خواهرش عنوان می کنند که عامل کینه آتابای از پرویز هم همان است.
با فوت همسر یحیی، دوست آتابای و عاشق خواهر آتابای مکالمات آنها شکل جدی تری به خود گرفته و پرده از راز خودسوزی بر می دارد. آشکار شدن همان راز گرچه تلخ اما آتش غم آتابای را سردتر می کند تا بتواند تصمیمات خود را در مقابل پرویز و خواهرزاده و خانواده اش تغییر دهد.
لحظاتی پیش از فاش شدن راز خودسوزی خواهر آتابای که گویی نقطه اوج فیلم است؛ یحیی و آتابای بر بلندای تپه ای می روند. یحیی که در غم سوگ همسرش است؛ آتابای در مونولوگی می گوید نمی دانم چرا می خواهم تمام تلاشم را بکنم تا یحیی غمگین نباشد هرچند که یحیی در شرایط مشابه هیچ وقت برایش این کار را نکرده است. در تصویر دیده می شود که آتابای و یحیی از ماشین پیاده می شوند و درحالی که تویوپی را در دست دارند بر بلندای تپه ای می روند.
تویوپ که گویی نماد غم و دل پر کینه و سیاه آنهاست را با بنزین آتش زده و از بلندای تپه از سراشیبی رها کرده و غلتیدن آن گوی آتشین را به تماشا می نشینند. گوی آتشینی که حکایت از خواهر آتابای داشت که روایت می شد باغ را آنقدر در آتشی که در برش گرفته بود پیش رفته بود تا زمین خورده بود.
پس از تماشای غلتیدن آن گوی آتشین، یحیی از راز خودسوزی معشوقه اش پرده بر می دارد. می گوید که در آخرین مکالماتی که آن دو با هم داشتند خواهر آتابای گفته است با ازدواج یحیی او هم خود را هم سوزاند. آنجا مشخص می شود که خواهر آتابای در سن پانزده سالگی به دلیل شرایط خانواده اش با کسی جز معشوق خود ازدواج می کند و آتابای در سوگ نوجوانی نکرده خواهرش، زندگی از دست رفته اش و تن دادن او به ازدواج ناخواسته می نالد.
در حقیقت بخش محوری داستان آتابای بر ازدواج خواهرش در سن پانزده سالگی علی رغم میل باطنی اش با فردی مخالف نظر واقعی خود است.
ازدواجی که در خطه آذربایجان و مناطقی از کشور آمار بالایی به خود اختصاص داده است، اما قوانینی که مجلس شورای اسلامی در تشدید این معضل فرهنگی اجتماعی تصویب می کنند راه را برای مقابله با آن و تبعات ناشی از آن می بندد. معضلی که با نادیده گرفتن آن از سوی رسانه های داخلی به دلیل فشارهای مختلف سیاسی و فرهنگی دست آویز رسانه های بین المللی می شود تا موضوع از مسیر اصلی خود خارج شود.
این درحالی است که داستان آتابای با تعلیق هایی که در جریان خود ایجاد کرد سعی بر باز کردن تبعات و مشکلات فرهنگی ناشی از ازدواج در سنین پایین و ازدواج هایی علی رغم میل باطنی دختران و پسران این سرزمین انجام می شود، داشت.
با این حال علی رغم داستان خوب فیلم آتابای که به معضلی فرهنگی اجتماعی اشاره داشت و همچنین روایت صمیمی آن، نقدی جدی به کارگردان فیلم وارد است. نقد بر این که با توجه به معضلی مهم معضل دیگری را نادیده گرفته و یا حتی زمینه فرهنگسازی اشتباه را برای مخاطبان خود فراهم کرده است.
درحالی که فیلم به عنوان رسانه ای تاثیرگذار شناخته می شود و در تمامی کشورها سعی عوامل فیلم ها بر تبلیغات و تاثیرگذاری بر مخاطبان خود به صورت ضمنی در مواجهه با مسائل مختلف است، فیلم آتابای در همان نقطه اوج خود جایی که تویوپ را به آتش کشیده و از تپه رها می کنند؛ تائید کننده این تفکر است که برای آرام کردن ذهن و روح خود می توان آتش زد؛ می توان تویوپ را سوزاند بی آنکه به آلودگی هوای ناشی از آن توجه کرد. می توان آنرا در تپه ای از گندمزار غلتاند بی آنکه نگران به آتش کشاندن جنگل ها و مزارع و محیط زیست بود. آرای برای آرام کردن دل خود می توان به محیط زیست آسیب رساند.
در حقیقت فیلم آتابای اگر رسالتی را برای به نمایش گذاشتن تبعات ازدواج کودکان برای خود در نظر گرفته است؛ رسالت خود را در قبال محیط زیست زیر سوال برده است.