نگاهی به دلایل و آسیب‌های گسترش کالبدی کلان‌شهرها

1400/09/04 - 10:54 - کد خبر: 54806
کلان شهر، برج سازی

نصر: یکی از اتفاقاتی که در عرصه سیاست‌گذاری مسائل شهری طی چند دهه اخیر رخ داده، این است که چند کلان‌شهر کشور، مانند تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد و ... با ولعی سیری‌ناپذیر و در یک رقابت عجولانه و غیرکارشناسی، سعی در بسط کالبدی شهر دارند و از این منظر، بخشی از شهرها و روستاهای اطراف در دل این شهرها جای می‌گیرند و در واقع بخشی از آن کلان‌شهرها محسوب می‌شوند.

این روند اگرچه به‌مثابه غالب روندهای تغییرات شهری، آرام و بطئی صورت می‌پذیرد اما مع‌الاسف در بلندمدت و حتی کوتاه‌مدت آسیب‌های بسیار جدی، هم به خود کلان‌شهرها و هم به شهرها و روستاهای ادغام‌یافته در دل کلان‌شهرها می‌رساند.

قبل از ورود به آسیب‌های ناشی از چنین رویکردی، بهتر است به دلایل این نوع از سیاست‌گذاری، اشاره‌ای اجمالی داشته باشیم. متاسفانه تعداد زیادی از سیاست‌گذاران این کلان‌شهرها تلاش می‌کنند با گسترش کالبدی شهر، به‌صورت موقتی درآمدهای کلان‌شهرها را افزایش دهند اما باید توجه داشت که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها. طبیعی است که رشد و گسترش غیراصولی کالبدی شهرها، اگرچه در بادی امر باعث رشد درآمد می‌شود، اما در بلندمدت باید با ارائه انواع خدمات شهری و تخصیص عادلانه خدمات بین محلات به‌فکر هزینه‌های خدمات‌رسانی به این نقاط نیز بود که متاسفانه اندک تصمیم‌گیر و تصمیم‌سازی در این خصوص آینده‌نگری می‌کند.

رشد و گسترش کالبدی کلان‌شهرها می‌تواند آسیب‌هایی در بلندمدت و کوتاه‌مدت بر پیکره شهری وارد کند. یکی از این آسیب‌ها که آثار جدی و خطرناکی هم می‌تواند داشته باشد این است که بخشی از زمین‌های شهرها و روستاهای کوچک اطراف که در دل کلان‌‌شهرها ادغام می‌یابند، تخریب می‌شوند و این می‌تواند بر کشاورزی یک منطقه آثار دهشتباری را تحمیل کند. از این منظر حتی وضعیت خاک و آب منطقه نیز تحت قرار می‌گیرد که باز این امر در کوتاه‌مدت خود را به‌وضوح نشان می‌دهد.

هم‌چنین بدون نگاه به موضوع بنیادین تاب‌آوری شهری نمی‌توان به‌راحتی دست به گسترش کالبدی شهر زد. از سوی دیگر، نادیده‌انگاری عنصر انسانی در برنامه‌های شهری، یکی از کج‌اندیشی‌های زیان‌بار است که طی چند دهه اخیر در ایران و حتی سایر کشورها، آثار جبران‌ناپذیری را به‌وجود آورده است. چه اتفاقی می‌افتد که مدیران، سیاست‌سازان و سیاست‌گذاران کلان‌شهرها بدون منظور کردن هویت و بافت اجتماعی شهری کوچک یا یک روستا، تلاش می‌کنند صرفا محدوده جغرافیایی یک شهر را بسط دهند؟

آیا توسعه شهری صرفا با سنجه‌های ملموس، مثل گسترش حوزه شهری قابل اندازه‌گیری است؟ باید تاکید داشته باشیم که اصولا توسعه، امری متوازن است و اگر دَم از توسعه می‌زنیم باید در همه ساحات به‌صورت یکنواخت به‌سوی توسعه گام برداریم و یکی از مبانی توسعه در کلان‌شهرها ایجاد رفاه و نشاط جمعی شهروندان است؛ حال باید مدیران و سیاست‌گذاران کلان‌شهری مثل تبریز پاسخ دهند که طی چند دهه اخیر، به‌غیر از گسترش کالبدی شهر، چه سیاست‌هایی برای ایجاد رفاه و نشاط جمعی شهروندان در پیش گرفته‌اند؟

محمود ابراهیمی سعید؛ روزنامه‌نگار

انتهای پیام/

پژوهشیار