یادداشت/
مشغولان بدون مسئولیت
1400/08/25 - 16:02 - کد خبر: 54218
نصر: کشورهای در مسیر توسعه هرگونه انتصاب و یا تداوم منصب و دریافت و پرداختی را بر پایه میزان و کیفیت اثر و کار (فیزیکی، محتوائی یا فکری ) ایجادی فرد در راستای رسالت سازمانی صورت میدهند و این دلیل اصلی بهره وری بالا و خلق ارزش افزوده مناسب در آنهاست، متاسفانه در جامعه ما جدای از چگونگی عزل و نصب ها برای حضور فیزیکی و ویژگی فردی دستمزد پرداخت می شود حتی اگر فرد عملی و ویژگی هایش اثری برای ما نداشته باشد.
جالبتر اینکه برای کنترل حضور به شدت دقت می کنیم و در صورت ایجاد حضور حداکثری از موفقیت خویش مسروریم در نتیجه هر روز بیشتر از پیش از فلسفه کار، حضور و عملکرد افراد غافل می شویم. کم کم چنین فرهنگی به جامعه القاء می شود که دریافتی بابت حضور افراد هست و اثر گذاری، کارائی و بهره وری هر روز بیشتر رنگ می بازد.
مشکل با توجه به اثربخشی هماهنگ و همراستا با رسالت و سیاست های مجموعه حادتر نیز می شود. چنین مسلماتی از مدار خواسته و مطالبه خارج شده ناخودآگاه خود مسئولیت، اختیارات و امکانات واگذار شده شکل و ماهیت مالکیت شخصی به خود می گیرد.
از یاد می رود تمام اختیارات و امکانات برای خدمت بیشتر و موثرتر است و برخی با شخصی انگاری، اختیارات و امکانات را برای امیال و خواسته های شخصی و برای کسب لذت و انتفاع حداکثری مورد استفاده قرار داده و بنا به صلاحدید بستر را به هر دلیل و در هر زمانی و به هر شکلی و در هر موردی به هر فردی که دلش بخواهد اختصاص می دهد.
ما در ارزش های دینی اجتماع خود باورمندیم" فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ " همانطور که در مقابل کار و اثربخشی مثبت برای برخورداری از حقوق و مزایا محق می شویم در مقابل اعمال خارج از روال و غیرهمراستا با اهداف و رسالت سازمان و به ضرر مردم و یا خلاف تعهدات نیز باید خود را محق بازخواست جوابگوئی، جبران و حتی پوزش و استعفا بدانیم. غیر این، عبارت و مفهوم مسئول و مسئولیت در عمل بی معنی است.
فردی سرنوشت ملت، کشور، استان، شهر و یا اعضای سازمان و نهادی را بعهده می گیرد و از حقوق و مزایا و امکانات و اختیارات پست ریاست و وزارت و صدارت مربوطه در حد کمال استفاده می نماید، سپس به جای ایفای وظیفه و مسئولیت و جوابگوئی به ذینفعان واگذارنده پست، در نقش مشاور و کارشناس درآمده و شروع به تحلیل و تدریس شرایط می کند.
گاهی هم به همدردی شروع به گریه و ناله همراه ملت می کنند البته جدیدا برخی نیز خود را نفرین می کنند متوجه نیستیم گرفتن پست برای ایفای عمل حاوی نتیجه در قالب وظیفه در راستای پیشبرد رسالت نیل به هدف است به چنین مسئولانی باید گفت" شاید شرایط را تو شنیده و یا دیده باشی ولی مردم ذینفع اوضاع را با سلول هایش لمس می کند و حتی اغلب تحلیل زمینه و علل را بهتر می فهمند ".
کسی که مسئولیت پستی را می پذیرد باید به سه چیز خود اطمینان داشته باشد اول : درک، تشخیص دقیق و صحیح از اهداف، رسالت، مزیت ها و کاستی ها و فرصتها و تهدیدات بستر و تحلیل واقعی از عوامل محیطی قابل کنترل و غیر قابل کنترل موجود داشته است.
دوم: سناریوهای مختلف عملی با توجه به احتمال وقوع و اثرگذاری هر یک از عوامل قابل کنترل و غیر قابل کنترل در مسیر حرکت در قالب رسالت و راستای هدف را ترسیم کرده باشد.
سوم: تجربه و توانائی کافی عملی در اجراء آن سناریوها جهت رسیدن به نتیجه ملموس در وی باشد. چهارم: دغدغه و دلسوزی همراه پایبندی کامل به تعهد و وعده ها داشته باشد.
برخی مرکب مسئولیتش خشک نشده به راحتی عهدها را شکسته و وعده ها را فراموش می کنند به راحتی دروغ می گوید با بی عملی، ناتوانی، بی اطلاعی یا اشتباه عمدی و سهوی اعمالشان ذینفعان را محروم، متحمل خسارت عظیم مادی و معنوی و حتی جانی میکنند. ریاست را حق ژنتیکی خود میشمارند به خاطر ریاستشان مردم را وامدار بزرگواری خویش در قبول ریاستشان می شمارند و انواع رانت مورد استفاده خانواده و اعوان و انصارشان را حق مسلم کوچکی می شمارند. و در حالیکه برای مبالغ جزئی موثر جان مردم بودجه ای پیدا نمیکنند برای جزئی ترین ساختار ظاهری نظام ریاستشان هزینه های هنگفت را عادی شمرده و زمان کافی اختصاص میدهند.
به کجا رسیده ایم، به بسته های پانسمان فرشته های معصوم بیماران پروانه ای رحم نمی کنیم با وجود قانون تضاد منافع در کنار و موازی مسئولیتمان شرکتهای متعدد واردات داروئی ایجاد می کنیم تا با احتکار و انحصار ثروت بیشتری برای خوشگذرانی آقازاده های خویش در بلاد کفر فراهم سازیم. بدون اینکه فریاد بیماران نالان و فقرای سرگردان را بشنوییم. میلیاردها دلار کشور را با بی تدبیری در کیسه رانتخواران دور و نزدیک میریزیم با مجوزهای صادرات قوت لایموت مردم بدبخت را از دسترس خارج میکنیم سپس بدون اینکه از چگونگی گذران زندگی مردم خبری داشته باشیم آنها را به صرفه جوئی و تحمل فرا میخوانیم. در حالیکه برای سه بسته بادام زمینی آبروی پدری نیازمند را میبریم صاحبان ژن برتر را حتی برای پرسش و پاسخ احضار نمی کنیم
اینک عزل بی مضایقه مشغولان بی مسئولیت و بیحال نئولیبرال غرق در ظواهر دنیوی و الزام به جوابگوئی در قبال پست، مسئولیت و اعمال، عدم پایبندی به تعهد و اجرای وعده ها، کم کاری و کج کاری و از بین بردن امکانات و فراری دادن پتانسیل انسانی،اثرات تصمیماتشان در خلق معضلات برای جامعه و مردم میتواند اعتماد و سرمایه اجتماعی به باد رفته را تا حدی ترمیم نماید.
به قلم جواد نیکبخت
انتهای پیام/