تبریزیم(55)/

کوچه انجمن تبریز را بیشتر بشناسیم! + تصاویر

1400/06/30 - 12:21 - کد خبر: 51202
کوچه انجمن

نصر: در ادامه معرفی محلات قدیمی تبریز به کوچه انجمن می رسیم؛ محله ای که از جمله محلات قدیمی تبریز به شمار می رود.

به گزارش نصر، در خیابان تربیت غربی مقابل بیمارستان خیریه کوچه ای به نام کوچه انجمن است که در زمان احداث خیابان جمهوری اسلامی این کوچه از وسط دو نیم شد.
قسمت شمالی آن راه ارتباطی به بازار صفی و بازار جمعه مسجد دارد و از طرفی به میدان نماز که در قدیم این منطقه را « دیک باشی » می گفتند مربوط می شود.
کوچه انجمن به طوری که از اسمش پیداست، محل و مرکز انجمن ایالتی آذربایجان با اولین انجمن ایالتی در ایران بود که از آغاز قیام مردم برای برقراری حکومت مشروطه و مبارزه با خودکامگی و استبداد به وجود آمد.
 

این انجمن هم در پیروزی انقلاب مشروطه نقش بسزایی داشت، هم مشکلات اجتماعی و اقتصادی و رفاهی مردم تبریز را برطرف می ساخت و هم الگوی بسیار مناسبی برای سایر ایالات و ولایات ایران در امر تأسیس انجمن بود به طوری که سایر انجمن های ایالتی مانند تهران، کرمان، فارس و خراسان همواره مشکلات خود را با انجمن ایالتی آذربایجان در میان گذاشته، در حل گرفتاری های خود از تبریز استمداد می کردند و در حل اختلافات محلی بین طرفداران انجمن و سایر اقشار جامعه، این انجمن ایالتی تبریز و آذربایجان بود که تمام موانع را برطرف می ساخت.
 

به طور مثال چند بار اقدام به حل گرفتاری های انجمن اردبیل ، خوی و مراغه نمود و با سایر شهرهای مهم خارج از ایران مانند انجمن ایرانیان باکو ، انجمن سعادت استانبول و انجمن علمای اعلام و آیات عظام در نجف اشرف ارتباط دایمی داشت.
انجمن ایالتی آذربایجان همان انجمنی است که بزرگترین و اساسی ترین مشکل تنظیم متمم قانون اساسی مشروطه ایران را حل و فصل کرده و به آن صورت قانونی و پارلمانی داد.
 

انجمن ایالتی آذربایجان نظارت مستقیم بر انتخابات دوره اول مجلس شورای ملی در سراسر این ایالت بسیار مهم و بزرگ ایران داشت و نمایندگان واقعی و باشخصیت و وطن پرست استان در دوره اول به نمایندگی مجلس انتخاب شدند.
این انجمن همواره ناظر و مراقب اوضاع اجتماعی و انقلابی ایران و آذربایجان بود.
آنچه مایه افتخار و مباهات مردم تبریز است، وجود شخصیت های بسیار لایق، سیاستمدار، مردم دوست ، متدین و وطن پرست در این انجمن بود که صفحات تاریخ آذربایجان با نام و یاد این بزرگواران ، افتخار آمیز و درخشان شده است که به عنوان نمونه می توان از مرحومین حاج مهدی کوزه کنانی ( ابوالمله )، شیخ سلیم، میرزا حسین واعظ، میرزا جواد ناطق، میرزا اسماعیل نوبری، سید حسن شریف زاده، حاج اسماعیل امیرخیزی، شیخ محمد خیابانی، ثقة الاسلام شهید، معین الرعایا، معتمدالتجار، حاج شیخ علی اصغر لیلاوایی، حاج ناصر حضرت، حاج محمدجعفر مؤتمن و میرزا صادق خان صادق الملک نام برد.
 

انجمن ایالتی آذربایجان در بدو تأسیس ( ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ هجری قمری ) مجلس ملی خوانده می شد. این موضوع سوء تفاهمی در تهران میان برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی به وجود آورد و به عنوان « مجلس » برای انجمن ایالتی اعتراض نمودند . از آن پس ، انجمن باصوابدید نمایندگان آذربایجان در مجلس شورای ملی، برای رفع شبهه به انجمن ایالتی آذربایجان یا انجمن تبریز موسوم گردید.
همه طبقات از جمله علمای مذهبی در آن فعالیت می کردند و عده ای از حزب اجتماعیون عامیون » قفقاز یا حزب سوسیال دموکرات نیز از طریق این انجمن فعالیت می نمودند.
در کنار انجمن ایالتی آذربایجان سازمان مخفی و مسلحانه تندرو و انقلابی به نام ( مرکز غیبی تبریز ) توسط على مسيو و همدستان او در تب و تاب مشروطیت ایجاد شد . در واقع کمیته سری حزب مجاهدین تبریز، همان مرکز غیبی بود که از طریق روسیه ، به طور پنهانی اسلحه و مهمات وارد ایران می کرد و در اندک مدتی، بسیاری از افراد خود را مسلح نمود.
 

هدف اصلی مرکز غیبی تبریز با سازمان مسلحانه مخفی انجمن ایالتی آذربایجان ، مبارزه بی امان عليه محمد علیشاه و عمال او و مسلح کردن و ارائه تعلیمات نظامی به مردم و تشکیل دسته های مجاهدان برای دفاع از مشروطه بود.
چنان که کمیته انقلاب در تهران و کمیته ستار ( ستارخان) در رشت به پیروی از تبریز همین هدف را دنبال می کرد.
 

مرکز غیبی از افراد داوطلب، دسته های مسلح فداییان را به وجود آورد که تعلیم و تربیت نظامی و سیاسی این دسته ها مستقیما زیر نظر مرکز غیبی انجام می شد و این اقدام دلیل درک صحیح رهبران جنبش تبریز بود که سایه استبداد را هنوز گسترده می دیدند و آمادگی نظامی را ضروری می دانستند.
ابتدا روزهای جمعه فنون نظامی در خارج از شهر تعلیم داده می شد سپس در هر محله ای ، مرکزی برای آموزش مجاهدان که از میان مردم عادی داوطلب می شدند ، به وجود آمد و برای جلوگیری از بی نظمی، ترتیبی داده شد که هفته ای دو بار ( سه شنبه و جمعه ) فنون جنگی تعلیم داده شود و همین مجاهدان و فداییان بودند که با رهبری مرکز غیبی در جنگ های تبریز حدود یک سال در برابر قوای دولتی مقاومت کرده، حماسه آفریده و به پیروزی رسیدند.
 

ایجاد انجمن به این قرار بود که چند روز پس از تشکیل انجمن تبریز ، عده ای از علما و طلاب و تجار و معتمدین شهر در عمارت حاجی محمد حسین خان واقع در محله ارمنستان جلسه ای تشکیل دادند ( اول رمضان ۱۳۲۴ هجری قمری ) و پس از مذاکرات مفصل به این نتیجه رسیدند که برای انتظام امور انجمن در مجلس تشکیل شود و برای تربیت و تنظیم انجمن و جلوگیری از بی نظمی ها و بی قانونی ها و دخالت های ناروا، روزنامه « انجمن » را بنا گذاشتند.
این افراد در مورد تفکیک وظایف و مسئولیت های انجمن ، پیشنهاد تشکیل کمیسیونهایی را نمودند از جمله تشکیل هیئت هفت نفره برای رسیدگی به امور حقوقی که دو نفر از علماء ، دو نفر از تجار، دو نفر از اصناف و یک نفر از طرف حکومت در آن عضویت داشتند. انجمن ایالتی آذربایجان ( انجمن تبریز ) از دو مجلس تشکیل می شد: مجلس عمومی که وظیفه آن رسیدگی به عرایض و تظلمات مردم بود و مجلس خصوصی که نمایندگان منتخب مردم هر هفته به مدت دو روز در روزهای یکشنبه و چهارشنبه تشکیل می دادند و در باره امور عمده ( دولتی و ملی ) مذاکره می نمودند. در آغاز کار انجمن، از هر محله تبریز ، نمایندگانی انتخاب شده، در جلسات انجمن شرکت و نگاه داشت و از خطر می کردند.
 

ریاست انجمن ابتدا با حاجی مهدی کوزه کنانی ملقب به « ابوالمله ( پدر ملت ) » بود. در باره او گفته اند که مشروطه را در آذربایجان دو تفنگ و یک کلاه و سه حنجره: نابودی نجات داد. آن دو تفنگ عبارت بود از تفنگ های ستارخان و باقرخان، کلاه حاجی مهدی کوزه کنانی که هر وقت کار انقلاب خراب میشد ، وی کلاه خود را به زمین می زد، و سه حنجره نیز حلقوم و سخنرانی های آتشین سه تن از پرخروش ترین وعاظ به اسامی شیخ سلیم، میرزا حسین واعظ و میرزا جواد ناطق بود.
 

انجمن ایالتی آذربایجان پس از چند مبارزه در راه احقاق حقوق ملت و رسیدن به پیروزی های مکرر سرانجام با تصرف تبریز توسط قوای مهاجم روسیه تزاری رو به تعطیلی نهاد . آخرین اقدام انجمن ایالتی زمانی بود که روس ها دومین اولتیماتوم را به ایران دادند و مردم آذربایجان باز به خروش آمده، رو به انجمن نهادند.
در ۸ ذیحجه ۱۳۲۹ هجری قمری تلگرافی از انجمن تبریز به تهران مخابره شد که طی آن از دولت و وزیران و مجلس خواستار ایستادگی در مقابل اولتیماتوم گردید. در تهران و شهرستان ها بازارها به عنوان اعتراض بسته شد و در تبریز هیجان مردم فوق العاده بود. کوچک و بزرگ در خیابان ها به تظاهرات پرداختند و این در حالی بود که دسته های قزاق و سالدات روسی نیز در شهر مستقر بودند.

انجمن تلگراف های متعددی به دیگر انجمن های ایالتی و ولایتی فرستاد و آنها را به مقاومت فرا خواند. انجمن تبریز از طریق انجمن سعادت استانبول با علمای نجف اشرف ارتباط برقرار کرد و از نجف فتوای تحریم کالاهای روسی داده شد . در تهران اولتیماتوم روسیه از طرف دولت پذیرفته شد ( ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹ ).
مجلس تعطیل گردید و حال تبریز چنان شد که یک تنه در مقابل روس ها ایستاد و جنگی نابرابر میان مجاهدین آذربایجانی با قوای مجهز روسیه تزاری روی داد ( ۲۹ ذیحجه ) . این نبرد چهار روز ادامه یافت و در دوم محرم ۱۳۳۰ هجری قمری ، محل انجمن ایالتی ویران شد و پس از شش سال فعالیت و مبارزه انجمن تبریز منحل شد و در ۵ محرم ۱۳۳۰ هجری قمری ( ۵ دی ماه ۱۲۹۰ هجری شمسی ) شهر تبریز کاملا به تصرف قوای روس در آمد.
 

برخی از مجاهدان به صوابدید رهبران انجمن و سران جنبش از شهر خارج شدند و روس ها ناجوانمردانه به شهادت رسانیدن رهبران آزاده قیام و مردم بی گناه تبریز را آغاز کردند و در این شهر، عاشورای دوم ( ۱۰ محرم ۱۳۳۰ هجری قمری - ۱۰ دی ۱۲۹۰ هجری شمسی ) با شهادت بزرگمرد تاریخ تبریز، شادروان ثقة الاسلام شهید رقم خورد.


علی اکبرا انجمن ایالتی آذربایجان و خاطره جالبی از آن
از اعضای اولین شورای تبریز شخصیت و کاردان انجمن ایالتی آذربایجان شادروان آقاسید علی اکبر سید سراج از محله لیلاوا بود که خاطره جالبی را مرحوم آقاسیدحسن فرزند آقاسید بر از آنچه روزی در در محوطه انجمن ایالتی آذربایجان واقع در کوچه انجمن اتفاق افتاده بود برای نگارنده نقل کرد:

... مرحوم میرزا حسین واعظ روحانی عالیقدر و مبارز راه آزادی و استقلال وطن طبق برنامه قبلی در هر ماه در منزل ما روضه خوانی می کرد و در ضمن روضه خوانی، مسایل روز را به اطلاع کسانی که همیشه پای منبر او بودند و حتی به اطلاع همگان می رسانید.
 

ماه رجب سال ۱۳۲۵ هجری قمری که طبق معمول مراسم روضه خوانی برقرار بود، حاجی واعظ آقا وقتی روی صندلی قرار گرفت پس از تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم و خطبه چنین گفت:

اوف ایپک دستمال يوزلوق اسکناس لار
سحر سنده انجمنده منده انجمنده

و طرف خطاب مرحوم واعظ، میرهاشم دوه چی رئیس انجمن در محله سرخاب بود که از طرف محمد علیشاه برای نابودی و برانداختن مشروطه در تبریز بر ضد محلات دیگر بپا خاسته و مرتبا از دربار تهران در داخل دستمال حریر، بسته های پول صد تومانی به او می رسید و او هم پول دربار و شاه را بین او باشان و مخالفان مشروطه پخش می کرد و کارها را خراب می نمود.
مرحوم واعظ گفت: آه ای دستمال حریر و بسته های اسکنان صد تومانی، فردا این مسئله در انجمن حل خواهد شد شما هم در انجمن منظور میرهاشم دوه چی)، من هم در انجمن.




انتهای پیام/

پژوهشیار