یادداشت/

«حادثه» در دنیای هوانوردی

1400/06/26 - 12:24 - کد خبر: 50961
عکس

نصر: «حادثه» از ابعاد مختلف تعاریف متفاوتی می تواند داشته باشد، حقوق دان، بیمه گر، کارشناس ایمنی و جامعه شناس، هر کدام شاید تعاریف متفاوتی برای «حادثه» داشته باشند.

اما آنچه که در این میان مشترک است، خسارت مالی، جانی و روحی «حادثه» برای یک فرد یا یک گروه است؛ نهادهای علمی - و تخصصی - در گذر زمان با مطالعات دقیق خود، تعاریف بهتر و جامع تری از «حادثه» ارائه دادند. به طور مثال در دو تئوری پنیر سوییسی (Swiss cheese model) و زنجیره رویدادها (chain of events) ضمن تبیین اینکه «حادثه» مطلقاً تنها و تنها به «یک» عامل بستگی ندارد و مجموعه ای از عوامل در بروز حادثه دخیل هستند، طبقه بندی تازه ای هم برای «حادثه» قائل شدند، «حادثه» را از «شبه حادثه» جدا کردند و حوادث بالقوه و بالفعل را مستقل از همدیگر دیدند.
اما جالب تر اینکه، سالهاست در بررسی «حادثه» دیگر دنبال مقصر (who) نیستند و بیشتر چرایی بروز حادثه برایشان مهم است (Why)، شاید (و شاید هم حتماً) به این دلیل که با یافتن عوامل مستقیم و غیرمستقیم موثر در بروز حادثه، از حوادث بعدی جلوگیری کنند.
البته در گذر زمان نهادهای مختلف اقتصادی هم از تئوری های مذکور به خوبی بهره مند شده و می شوند، به طور مثال صنعت بیمه با شناسایی و پیش بینی عوامل موثر در بروز یک حادثه، سعی می کند قراردادهای بیمه ای فنی تری منعقد کند، واحد منابع انسانی یک بنگاه اقتصادی با انتفاع از نظریه های علمی و نظری به دنبال بهره وری بیشتر سازمان خود است و ...
اما «حادثه» در دنیای وسیع هوانوردی، جایگاه ویژه ای دارد، از نگاه یک اکچوئر (محاسب فنّی) حوادث هوانوردی در مقایسه آماری با سایر حوزه های حمل و نقل، دارای «تواتر کم با شدت زیاد» بوده است؛ صاحبان صنعت هوانوردی به خوبی می دانند که اگر چه خسارتهای مالی یک حادثه هوانوردی قابل جبران است اما جبران ضرر ناشی از مرگ سرمایه های انسانی تا به امروز غیرممکن بوده است، و البته ناگفته نماند از خسارتهای سیاسی آنهم نمی توان چشم پوشی کرد؛ بنابراین صنعت هوانوردی دنیا - بالاخص هوانوردی غیرنظامی - نگاه و حساسیت عمیق تری به موضوع «حادثه» داشته و دارد.
صاحبان این صنعت با تفکیک دو مفهوم «Accident» و «Incident» «حادثه» را بسیار پیش تر و قبل تر از آنچه که بخواهد رخ بدهد شناسایی می کنند، Risk Management را به خوبی می شناسند و CRM (Crew Resource Management) را در تمام لایه های خود به کار گرفته و بر آن پافشاری می کنند، ده ها، صدها و شاید هزاران عامل (از هر جنس) را مورد سنجش قرار می دهند، با سماجت عجیبی نسبت به جزئی ترین و شاید کم اهمیت ترین عامل حساس می شوند، از کنار هیچ حادثه ای به سادگی عبور نمی کنند؛ و قطعاً این میسّر نیست مگر در یک سازمان - قانونمند - به هم پیوسته و یادگیر.

امین قاسم زاده
انتهای پیام/

پژوهشیار