یادداشت/

تبریزِ بی‌خانمان در گذر از «والی» به «شهردار»!

1400/03/17 - 21:20 - کد خبر: 45234
عکس

نصر: سقف خانه ارفع‌الملک جلیلی ریخته است! این خبر را خبرگزاری‌های تبریز منتشر کرده‌اند.البته اگر خودتان هم سری به این خانه تاریخی در خیابان منصور بزنید، حال و روز نامناسب آن را خواهید دید! خانه‌ای متروکه با سقف فروریخته؛ شبیه خانه اشباح.

احتمالا ارفع‌الملک را نشناسید، حق هم دارید، جهت اطلاع می‌گویم که ارفع‌الملک یکی از موفق‌ترین والیان تبریز بوده، کسی که پس از بروز سیل و تخریب عمارت اولیه بلدیه تبریز، عمارت شهرداری کنونی در میدان ساعت به دستور وی بنا شد و حتی ساعت معروف آن را با صرف هزینه شخصی از انگلستان خریداری کرد و با ساخت سیل‌بند، تبریز را برای همیشه از تهدید سیل نجات داد، همچنان که درالایتام، درالمجانین و اولین کشتارگاه مدرن تبریز را دایر کرد.
قاسم‌خان والی اولین شهردار در ایران بود، کسی‌که #اولین_بلدیه ایران را در صدر جنبش مشروطه در تبریز تاسیس کرد. قاسم‌خان فارغ‌التحصیل مدرسه نظامی در فرانسه بود و پس از ورود به ایران به ریاست قشون آذربایجان منصوب شد. اولین دستگاه چاپ را به ایران آورد، اولین کارخانه برق را دایر کرد و معابر تبریز را چراغ‌کشی کرد، اولین مرکز تلفن ایران را در تبریز به‌جود دارد، برای اولین بار تراموای اسبی را در تبریز راه انداخت و موسس اولین انجمن فرهنگی تبریز هم بود. هدف از تأسیس بلدیه، حفظ منافع شهر، رسیدگی به خواسته‌های شهروندان، اداره‌ دارایی‌ها و سرمایه‌های شهر، پیش‌گیری از قحطی و ساخت و تجهیز معابر شهری بود. شهرداری تبریز با دستور انجمن آذربایجان ایجاد شد، قاسم‌خان والی نظامنامه آن را نوشت و به تصویب انجمن رساند و با رای آن‌ها به مقام شهرداری تبریز رسید، تا این شهر با شروعی درخشان وارد صحنه شود.
در طول تاریخ، تبریز از این والیان خوشنام و موفق کم نداشته. مسئله اینست که تبریز اکنون شهردار دارد، اما «والی» نه! شورای شهر دارد، اما «انجمن» نه! کجاست آن درایت و تدبیر والیِ تبریز که آن را گل سرسبدِ شهرهای ایران ساخته بود؟ کجاست آن مسئولی که با مدیریت اقتصادی و صرف هزینه‌ شخصی شهرداری تبریز را صاحب‌خانه کرد؟ قاسم‌خان والی در غربت طوبیه خفته و ارفع‌الملک که تبریز را صاحبخانه کرد، حالا بی‌خانمان است! ما مجبور از مرور این گذشته و آگاهی از تاریخ نیاکان خود هستیم، تا از آن راهی بسازیم برای آینده، آینده‌ای که تبریز را دوباره بر تارکِ ایران بنشانیم، آینده‌ای که در آن به‌دست نسلی نو، شهری نو را رقم بزنیم.

به قلم حامد آصفی
انتهای پیام/

پژوهشیار