به گزارش نصر، یازدهم دی‌ماه بود که قصه پرغصه زندگی سمیه دختر روستایی را  با شما خوبان در میان گذاشتم. 
از سمیه گفتم و نوشتم که نارسایی کلیوی و دیالیز شدن به مدت بیش از ۲۰ سال جسم این دختر روستایی را ناتوان‌تر از گذشته کرده و علاوه بر رنج  دیالیز، برای انجام دو عمل جراحی دیگر در ناحیه لگن و بازو  چشم امیدش را به سوی شما خیران نیک‌اندیش دوخته است.

دستهای جهانی رو به آسمان خدا؛ مهر یک ملت، مرهم جان ِ سمیه
سمیه که رنج بیماری باعث شده بود همیشه روی تلخ زندگی را ببیند، بعد از انتشار این گزارش، توانستید گل لبخند را بر لب‌های سمیه بکارید و او بار دیگر به ادامه زندگی امیدوار شد.
شما مهربانان که صدای سمیه را شنیدید از سراسر این کشور و حتی از کشورهای دیگر با دل‌های مهربان و دستان بخشنده  خود  بذر امید در دل او کاشتید.
اگر آن روز صدای سمیه لرزان و چشم‌هایش بارانی بود،امروز نیز سمیه با همان صدای لرزان و با چشمانی گریان برایم از مهربانی و سخاوتمندی شما تعریف کرد که  چگونه با تماس‌های تلفنی و پیام‌های محبت‌آمیز خود او را مورد لطف قرار داده‌اید.
در ادامه از تماس‌ها و ابراز همدردی‌ها با سمیه می‌گوییم: 
برادر بزرگواری در تماسش گفته بود" وضع مالی خوبی ندارم تا بتوانم آن چنان کمکت کنم ولی با میل و رضایت خودم حاضر هستم کلیه‌ام را اهدا کنم".
وقتی فاصله ها مانع همدلی نیستند
چند نفر از هموطنان ایرانی مقیم کانادا و ترکیه تماس گرفته و مبالغی را به عنوان هدیه برایش واریز کردند.برادر بزرگوار دیگری که از خادمین حرم حضرت  فاطمه معصومه (س) هستند تماس گرفته  و کمک کرده‌اند.
هموطن دیگری از شهر مقدس مشهد، ابراز لطف کرده و از جوار امام رئوف برایش بهبودی طلب کرده و گفته است" دخترم همیشه کنارت هستم و هر کاری بتوانم برای بهبودیت انجام می‌دهم". 
در طی این مدت پیام‌های محبت‌آمیز و بی‌شماری از سوی هم استانی‌های عزیزم در شهرهای مختلف همچون تبریز و سایر شهرستان‌ها دریافت کردم که همگی به نوعی کمکم کردند و در کنار آنها هموطنان بسیار عزیز از شهرهای  قم،  تهران تماس گرفتند.

مهر ِ ایرانیان ِ سراسر جهان، مرهم زخم‌های سمیه
از شهر زیبای اصفهان نیز نماینده  یک گروه جهادی که متشکل از معلمان فرهنگی بودند، تماس گرفته  و کمک نقدی کردند، حتی از جنوب کشورمان از شهر اهواز چند نفر از هموطنان عزیزمان تماس گرفته و دلم را امیدوار کردند.
خیر تبریزی، آقای کاوه خداپرست مدیرعامل گره صنعتی آدوپن  پلاستیک پرشین ( وین تک) که پیش از این نیز هزینه  50 میلیارد تومانی ساخت بزرگ‌ترین مجموعه آموزشی و توانبخشی را متقبل شده  بود، یکی دیگر از خیران نیک‌اندیشی است که وقتی موضوع بیماری سمیه را فهمید با دستان سخاوتمند خود در کمک و نوع‌دوستی به سمیه پیشقدم بود و مبلغ ۲۰ میلیون تومان برای هزینه عمل جراحی او به حساب بیمارستان واریز کرد.
همچنین جمعی از کارآفرینان خیر تبریزی نیز امروز همزمان با بستری شدن سمیه در بیمارستان مبلغ ۲۰ میلیون تومان به او کمک کرد.

وقتی همدلی از هم زبانی خوش تر است
حالا به لطف شما هموطنان عزیزی که دستگیری از نیازمندان و یاری رساندن به آنها را از آقا امیرالمومنین (ع) به ارث برده‌اید، امروز دهم اسفندماه سال‌جاری سمیه برای انجام عمل جراحی لگن در بیمارستان بستری شد و به لطف خدا و دعای خیر شما خوبان امیدواریم حالش بهتر از گذشته بوده و سلامتی خود را بازیابد.
هر چند در طی این دو ماه سمیه تکیه‌گاه زندگی یعنی پدرش را از دست داد و داغدار پدرش شد ولی مهربانی و سخاوتمندی شما خیران عزیز مرهمی  بر دل داغدارش است.
جسم ِ سمیه، جان ِ ایرانیان در سراسر جهان
سمیه می‌گوید: من به خاطر بیماری فقط گلایه‌ها و شکایت‌هایم را  پیش خدا می‌بردم  خدا مونس تنهایی‌هایم بود همیشه و در همه جا هوای  مرا داشت،  هر وقت به بن‌بست می‌رسیدم  و زمین می‌خوردم از ته دلم صدایش می‌کنم.
او ادامه می دهد: الان می‌بینم، خدای مهربان فرشته‌های زمینی دارد که زبان خواهش مرا بی‌جواب نگذاشته و دستی که برای کمک به سوی‌شان دراز کردم از نقاط مختلف دنیا با دل‌های مهربان  خود  به کمکم آمدند. من حالا به تک تک عزیزان بزرگوار افتخار می‌کنم.
حالا سمیه دلش روشن است و با خوشحالی خاصی می‌گوید: من خدا  را  در وجود  و قلب همه این انسان‌هایی که قلب صاف و مهربانی داشتند  احساس کردم، هر انسانی عطر خاصی دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا می‌دهند، من خدا را در قلب کسانی دیدم که بی‌هیچ توقعی مهربانند.
برای همه آنها از خداوند متعال عمر باعزت همراه با  سلامتی آرزومندم و هر چی آرزوی خوبه برای آنها آرزو می‌کنم.
سمیه در انتها ادامه می دهد: هیچ‌کدام از هموطنان عزیزم را نمی‌شناختم ولی خدا خودش  دل‌های آنها را سرشار از عشق به همنوع کرد تا با کمک‌های بی‌دریغ خود مرهمی برای دل داغدیده‌ام باشند و من از همه هموطنان مهربان و عزیزم کمال تشکر و قدردانی دارم.
انتهای پیام/