تبریزیم(25)/

شام غازان؛ محله ای تاریخی و تاریخ ساز در تبریز

1399/11/14 - 09:00 - کد خبر: 36965
شام غازان، محله شام غازان، شام غازان، محله شام غازان

نصر: در ادامه معرفی محلات قدیمی تبریز به محله شام غازان می رسیم؛ محله ای که از جمله محلات قدیمی تبریز به شمار می رود.

به گزارش نصر، شام غازان محله سی (محله شام غازان ) شام غازان یکی از محلات ۲۴ گانه تبریز در شمال غرب شهر، از محلات تاریخی و قدیمی است که به نام سلطان محمود غازان خان، مقتدرترین و مشهورترین پادشاه دوره ایلخانان نامگذاری شده و روزگاری پایتخت حکومتی در این قسمت از تبریز بوده است.
محله شام غازان امروزی در محدوده شمال خیابان راه آهن ، جاده سنتو ، کوی دامپزشکی و در همسایگی محلات هکماوار ، آخونی و گامیشاوان و قراملک واقع است.
محله شام غازان را ( شنب غازان ) هم می نویسند که روزگاری قلب حکومت قدرتمند ایلخانان در کالبد سلطان محمود غازان خان در این محله مهم تبریز در شمال غربی آن می تپید و عالی ترین بنیانها و بنیادهای حکومتی ، زیباترین کاخها ، عمارات ، مساجد و باشکوه ترین سراها و بازارها در این قسمت از شهر که به عمارات و محلات تبریز متصل نبودند ساخته شد . شواهد نشان می دهد که شام غازان از محلات خارج و باصفای تبریز بود که قبل از برقراری حکومت غازان خان، بیشتر به یک روستای زیبا و چشم انداز بی نظیر شباهت داشت تا به یک محله شهر.



سلطان محمود غازان خان به اندازه ای از محیط باصفا و دل انگیز و فرحناک مزارع و باغات و طبیعت باشکوه این قسمت تبریز خوشش آمد که دستور داد مقر سلطنت او در این بخش از تبریز برپا گردد.
رونق این محله تاریخی از زمان غازان خان ایلخانی و از روزگاری است که وی آرامگاهی مجلل و بسیار رفیع و باشکوه برای خود در این محل به سال ۶۹۹ هجری قمری بنا کرد . پیش از آغاز حکومت غازان خان ، این محله به نام « شم » به فتح شین خوانده می شده که در فن کتابت آن را به صورت ممدود « شام » نیز نوشته اند.
در تواریخ تبریز نوشته اند : از قدیم الایام، این محل دشت وسیعی بوده که در آن سبزیکاری و کشاورزی و باغداری انجام می گرفت.
نام و لغت شام غازان از دو جزء « شام و غازان » تشکیل یافته است. شام در لغت به معنای مزرعه آباد و بزرگ و گنبد بلند آمده است و در زبان ترکی هم به معنای اراضی سبزی زار هموار و مسطح است و کلمه « شنب » هم که تصحیفی از آن است به همان معنا می باشد . بنابراین شام غازان به معنای سبزه زاری است بزرگ که غازان خان در آن مکان زیبا ، آرامگاه ابدی برای خود بنا کرد.
آنچه جالب توجه و قابل بررسی و دقت می باشد تشابه لغت شام به معنای مزرعه در زمان فهلوی آذری با لغت شام فرانسوی و در لغت نامه فرانسه - فارسی ، ، لغت شام به معنای مزرعه و میدان و صحرا آمده است . ( ۲ ) در جامع التواریخ رشیدی تألیف خواجه رشیدالدین فضل ا ... همدانی نام محل بنای گنبد غازانی ( شام ) و در تاریخ وصاف و نزهت القلوب نیز « شام » آمده است. پیش از غازان خان این محله را « شم » می خواندند و ارغون خان پدر غازان خان هم عمارت ارغونیه را به نام خود در همین محل « شم » بنا کرد.
 
 
 
 
 

این نام را ظاهرة علام مقصور به صورت « شم = شام » تلفظ می کردند حتی بعضی از دانشمندان ایران مانند مولانا نظام الدین شامی که مؤلف نخستین ظفرنامه تیموری است منسوب به همین مکان و محل است نه شام سوریه.
لازم به یادآوری است که از قدیم دشت وسیعی که در آن سبزیکاری و کشاورزی انجام می دادند و هم اکنون در بعضی از بلاد آذربایجان به دشتهای مزروع و چمنزار، به خصوص به مزارعی که برنج کاشته و از آب رودخانه استفاده می کنند « شام » می گویند و به نظر می رسد که این لغت و اصطلاح با لفظ « کمپوس » در زبان لاتین به معنای سرزمین مزروعی بی ارتباط نباشد.
در حال حاضر در دره ارس که کلیسای سن استيانوس در آن واقع شده ( دره شام ) و به زبان عام محلی « داراشام » گویند و به جزایر متعددی که در بستر رودخانه ارس در حالت نیمه جنگلی وجود دارد نیز « شام » گفته می شود. بنابراین اصطلاح « شنب » هم با لغت « شام » یکی است و بایستی به همان معنای سبزه زار گفته ( ۲ ) شود.
غازان خان پس از قتل باید در روز چهارشنبه ۲۳ ذی القعده سال ۶۹۴ هجری قمری با فرو شکوه بسیار به تبریز آمد و امراء و بزرگان و سادات و علما به استقبال او از شهر بیرون شدند . وی در محل مرغزار و چمنزار ( شم = شام ) نزول کرد و در روز نوروز در تبریز بر تخت پادشاهی جلوس کرد و به نام « سلطان محمود غازان » خوانده شد.
نخستین برلیغ و فرمانی که صادر نمود دایر به وجوب قبول دین اسلام برای مغولان و اجرای احکام این دین مقدس بود. 9 ایجاد آرشیو دولتی در تبریز غازان خان برای بهبود حال رعیت و وصول مالیات و حسن اداره کارها، قوانین و یاسایی وضع نمود و قوانین سابق را که برخلاف عدل و داد تشخیص داده بود لغو کرد و مقرر نمود که از تمام ولایات ، دفاتر قانون مزبور یعنی صورت مالیات اراضی ملکی و خالصه و وقف و اسامی مؤدیان مالیاتی و متولیان و بهره بران را به کتابخانه ای که در تبریز بنا کرده بود ، بفرستند و قانون هر قسمت از و مالک ایلخانی را بر تخته پاره یا قطعه سنگی یا صفحه ای از معدنیات نقش کنند و در موضعی در آن ولایات نصب نمایند.
تبریز مرکز روابط بین المللی در زمان غازان خان در تبریز ملیت های مختلف سکونت داشتند و تبریز یک شهر بین المللی شده بود . در این شهر ، پزشکان و منجمان چینی مشغول کار و فعالیت بودند و تجارت با کشورهای مغرب زمین رونق داشت . بازرگانان ونیزی در آن موقع در تبریز بودند و در تبریز، کنسولی از طرف دولت جمهوری ونیز نیز وجود داشت و بازرگانان جنوا » نیز در تبریز تجارتخانه ای داشتند و کنسولگری جنوا در تبریز شورایی مرکب از ۲۴ عضو داشت که به کنسول کمک می کردند.
غازان خان در سال ۷۰۲ هجری قمری قلعه تبریز را تعمیر کرد و دور تا دور شهر را بارویی به طول ۵۴ هزار گام که قریب چهار فرسنگ و نیم ( ۳۰ کیلومتر ) باشد کشید ، عرض این دیوار ده گز ( ده متر ) بوده و بر محلات چرنداب سرخاب و ولیانکوه ( بیلانکی ) و تمام بساتين و باغات شهر محیط بود.
وی پنج دروازه بزرگ عالی در آن شهر هر یک به سمتی از جهات ممالک تحت امر خود بقیه و احداث کرد به نام دروازه بغداد ، دروازه عراق ، دروازه خراسان ، دروازه ایران و دروازه روم نامید و در میان آنها نیز هشت درب یا دروازه کوچک بنا نمود . سکه های غازانی از طلا و نقره و مس بوده و در پشت همگی آنها عبارات « لا اله الا الله ، محمد رسول الله » و ضرب تبریز نقش بسته بود.
 
 
 
 
 
باروی غازان در تبریز غازان خان در سال ۷۰۲ هجری قمری قلعه تبریز را تعمیر کرد و دور شهر بارویی به طول ۵۴ هزار گام که قریب ۴/۵ فرسنگ باشد کشید . در بین دروازه های بزرگ هشت دروازه کوچک دیگر جهت قرب مسافت صادرات و واردات ساخت . پس بفرمود که در فضای داخل این شهر در اراضی موات ، هر کسی می تواند درختکاری کند و خانه بسازد تا مردم تشویق شده ، در آبادانی شهر بکوشند . پس از افول ستاره اقبال و قدرت حکومت ایلخانان ، در اثر مرور زمان و مسایل متعدد ، از شام غازان به جای قصور و ابنیه و آثار باشکوه ، تلی از خاک و چند قطعه سنگ باقی مانده است و تا ۳۰ سال پیش محله ای بود خراب با خانه هایی از خشت و گل، گروهی از مردم فقیر که بیشتر به کشاورزی و قالیبافی مشغول بودند.
 
 
 
ولی با گسترش شهرنشینی و هجوم مهاجران روستایی و شهری آذربایجان به تبریز ، تمام باغات این محله تبدیل به جالب ترین مراکز مسکونی شهر شد و کم کم در برنامه طرح توسعه شهری ، خانه های گلی به سبک و سیاق روستایی تبدیل به آپارتمان ها و ساختمان ها و برج های متعددی شد ولی باید توجه داشت که هرگز و هیچوقت ، بتن و آهن و آجر و سیمان جایگزین باغ و کشتزار و شکوفه و میوه و سبزی نخواهد شد و صفا و آرامش شام غازان و نظایر آن فقط در لابلای صفحات تاریخ تبریز مطرح خواهد شد.
تنها سیصد من لاجورد کوبیده در نقاشی و رنگ آمیزی آن به کار رفته بود. غازان خان دستور داد در اطراف قبه و عمارت، ساختمانهای زیر را احداث نمایند ۔ مسجد جامع ۲۔ خانقاه درویشان ۳- مدرسه ای براساس فقه شافعی برای طلاب آن مذهب ۴- مدرسه ای براساس فقه حنفی برای طلاب آن مذهب کے دارالشفا یا بیمارستان و بیت المتولی که یک نفر در آنجا مأمور تدبیر منزل و تربیت مصالح و منزل دادن ایشان بود . ۷- بيت الكتب یا کتابخانه رصدخانه 9- حکمتیه جهت اقامت حکما و تعلیم علم حکمت ۱۰۔ حوضخانه و آب انبار ۱۱- شبستان و قصر عادلیه ۱۲- بیت القانون جهت گذاردن دفاتر و قوانین که غازان خان وضع کرده بود . ۱۳۔ بیت السیاده یا دارالسیاده که مهمانخانه ای برای پذیرایی از سادات بود . ۱۴- گرمابه برای تأمین مخارج و هزینه این تشکیلات بسیار معظم از طرف ایلخان ، غازان خان در سایر ولايات املاکی را به این امر اختصاص داد و امور آن را به خواجه رشیدالدین سپرد و جمع آوری آن درآمد توسط اداره دیوان خاصی بود که سرپرست آن امیر ترمتاز بود.
وصف عمارت گنبد غازانی در شهنامه شمس الدین کاشانی چنین آمده است : کنون من به ارشاد خواجه رشید غزان خان خداوند عدل و کرم یکی قبه در شام تبریز کرد هزاران تمن زر بدان خرج شد چنان گنبدی در جهان کس نساخت به چشم ستاره ندید آسمان یکی داستان گفت خواهم مفید که برداشت آئین نجل و ستم کزان سان نه کسری نه پرویز کرد فلک را بر رفعتش ارج شد که از گنبد چرخ نتوان شناخت به روی زمین بر اساسی چنان به گنبد درون خانه ای ساختند به هرگونه شمعی برافروختند قناديل زرین در آویخته مربع یکی مرقد از چوب ساج در او فرش از ابریشم انداخته چو واقف شدی از مقامات اور بسان بهشتش بپرداختند شب و روز عنبر همی سوختند در و لعل و گوهر در او ریخته نهاده برای خداوند تاج زربفت پرده بپرداخته شگفتی نیوش از کرامات او *** وفا بین که بعد از وفات غزان چو رنجور باز آمد از مرگ وی به بالینش آمد سروش اجل بدانست کش آفتاب حیات چه خوش می سرایم صفای غزان به قزوین در آمد ز سرحد ری نیوشید گوشش خروش اجل فرو رفت خواهد به کوه ممات خلاصه وقفنامه شام غازان پس از اتمام این ابنیه ، غازان خان از املاک خالصه خود مقدار کثیری بر بقاع مزبور وقف نمود چنان که تمامت قضات و علما به صحت آن فتوا داده و امضا کردند.
مقرر شد: چندین نفر حافظ قرآن به تلاوت کلام ا ... مجید همواره اشتغال ورزند و از اوقاف مزبور، آن جماعت را وظیفه دهند و در هر شب جمعه به نان حلوا مردم آن ناحیت را ضیافت کنند. هر جماعت که افضل و اکمل عصر باشند ، در بقاع مزبور توطن گرفته و وظیفه گیرند و بی ضرورت شرعی غیبت نکنند.
پس از فوت واقف ، هر یک از امرای مغول و اشراف تازیک ایرانی که بخواهد قبر او را زیارت کند ، خدام مقبره منوره ، آن کس را که به کوشک عادلیه که نزدیک بقعه مذكوره است برده از حاصل موقوفات ضیافت نمایند . در هر سال در روزی که واقف وفات یافته ، متولی ، آشی بزرگ ترتیب داده علما و اعیان تبریز و مجاوران بقاع مذکور و ارباب استحقاق را جمع گرداند تا ختم قرآن نمایند . در شبهای جمعه در مسجد جامع و مدارس و خانقاه ، حلوا پخته به ساکنان آن دهند . در دو عید فطر و اضحى ( قربان ) و دیگر ایام و شب های متبرکه ، حلوا و اطعمه لذيذ ترتیب نموده به مجاوران و مسافران بخشش کنند.

پنج نفر معلم و استاد تعیین فرموده که در مکتب نشسته ، پیوسته صد کودک یتیم را قرآن تعلیم دهند و وجه معیشت معلم و متعلمان را از اوقاف واصل گردانند . مقرر کرد هر کودک که قرآن را ختم کند ، چه مبلغ به معلم هدیه دهند و فرمود که جهت مکتبخانه هر سال صد مجلد مصحف مجدد بخرند و پنج ضعیفه ( زن ) را جهت غمخواری کودکان مواجب دهند . هر سال دو هزار توپ پوستین از پوست گوسفندان خریده به مستحقان رسانند . اطفالی را که بعضی از ضعفا بر درها و بقاع و سر راهها می اندازند ، بردارند و دایه به اجرت گیرند که تعهد حال ایشان نماید و سایر مایحتاج طفل را تا وقت وصول به سن رشد و تمیز بدهند . هر غریبی که در تبریز بمرد و از او چیزی نماند ، تجهیز و تکفین و تدفین نمایند . در سال ، شش ماه که هوا سرد باشد ، چند خروار گندم و ارزن بر بام های بقاع مذکوره بریزند تا طيور برچینند و هیچ کس آن مرغان را نگیرد.
هر سال پانصد نفر بيوه زن عاجز را دو هزار من پنبه محلوج ( زده شده ) دهند چنانچه حصه هر یک چهار من باشد . متولی امینی در تبریز نصب کنند تا هر گاه غلامی یا کنیزی ظرفی را که جهت آب برداشته و بشکند و از مالک خود بترسد ، آن را عوض خریده به وی دهند . از هر جانب تبریز تا هشت فرسخ شوارع را از سنگ پاک کنند و بر انهار پل بندند تا فقيران به سهولت عبور توانند کرد.
 
 
 
سلطان محمود غازان خان هفت وقفنامه از این اوقاف نوشته به دستخط قضات و علما مسجل ساخت و یکی را به متولی موقوفات سپرده ، دیگری را به مکه معظمه ارسال داشت وقفنامه سوم را در دار القضات تبریز نهاد . وقفنامه چهارم به نزد قاضی بغداد فرستاد.
سه وقفنامه دیگر را نزد اشراف اطراف فرستاد تا نگاه دارند و فرمود که در هر چند گاه قضات بغداد و تبریز بر وقفیت آن املاک و صحت شروط آن حکمی مجدد بدهند . غازان خان جهت مقبره ، چند تن قاری حافظ قرآن و جهت دارالسیاده و خانقاه و حوضخانه و حمام چند خدمتگزار و جهت کتابخانه چند کتابدار و جهت مدارس و حکمتیه و رصدخانه، استادان و مدرسان متعدد و برای دارالشفا و بیمارستان ، طبیبان و چشم پزشکان چندی معین کرد و مقرر نمود که وظیفه مستمر بگیرند و بر سر خدمت خود باشند.
در وقفنامه شرط کرد که در خانقاه هر صبح و شام ، فقرا و مساکین را غذا دهند و ماهی دو نوبت صوفیان گرد یکدیگر فراهم آمده به رقص و سماع در مورد شام غازان و آثار سلطان محمود غازان، سیاحان و مورخانی چون ابن بطوطه در رحله در ۷۲۷ هجری قمری ، حمدالله مستوفی در نزهة القلوب، اولیای چلبی و حاج خلیفه کاتب چلبی در کتاب معروف جهان نما » جملی کارری جهانگرد ایتالیایی در سیاحتنامه خود، ژان تاورنیه در سال ۱۰۴۶ هجری قمری در سفرنامه اش، ژان شاردن در سال ۱۶۷۳ میلادی در زمان شاه سلیمان صفوی و نادر میرزای قاجار در کتاب تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز مطالب بسیار شگفت انگیزی ارائه داده اند.
انتهای پیام/

پژوهشیار