تبریزیم(23)/

چوستدوزلار محله ای قدیمی در شمال غرب تبریز + تصاویر

1399/11/05 - 09:00 - کد خبر: 36461
چوست دوزلار، چوست دوزان، چوست دوزلار، چوست دوزان، چوست دوزلار، چوست دوزان

نصر:در ادامه معرفی محلات قدیمی تبریز به محله چوست دوزان می رسیم؛ محله ای که از جمله محلات قدیمی تبریز به شمار می رود.

به گزارش نصر، محله چوست دوزان یا در زبان و گویش مردم تبریز چوستدوزلار از محلات قدیمی شمال غربی شهر است که از شمال به محله امیره قیز ( امیرخیز )، از جنوب به محله ورجي ( ويجویه )، از مشرق به محله سنجران و از مغرب به مهرانرود و محله عمی زین الدین محدود است و اخیرا با احداث خیابانی به چایکنار و آخر خیابان منجم و پل منجم و از یک طرف به خیابان استاد جعفری این محله از بن بست بودن خارج شده است.
مرکز محله « چوستدوزلار میدانی » نام دارد که دارای پنج مسجد محله بوده و معروفترین آنها مسجد معجزلز است.
در روزگاران گذشته که محلات تبریز سیستم آبرسانی و آبیاری نداشته و از آب قنات ها و کهریزها سیراب می شدند آبشخور و کهریز این محله از قنات « آناخاتون » و احمد پاشا » بوده است.
 
 
 
 
گویا نام قنات از اسم « احمد پاشا » که یک نام ترکی عثمانی و از سرداران عثمانیان در تصرف تبریز گرفته شده است و این عثمانیان در زمان صفویه مدت های مدید در تبریز ماندگار بودند ( ۱۹ بار جنگ ایران و عثمانی و تصرف تبریز توسط آنها ) زیرا این محله از طرفی از محلات حاشیه شمال غربی شهر بوده و بهترین و مناسب ترین مکان برای ایجاد قرارگاه برای سپاه عثمانی و برای روزهای پرخطر بود در ثانی اراضی زیاد این محله می توانست امکانات فراوانی را برای سپاهیان عثمانی ارائه نماید و سیاستمداران عثمانی بهتر می دانستند که پس از تصرف تبریز حتما گرفتار قهر و غضب و انتقام مردم تبریز واقع خواهند شد و به همان قرار که سپاهیان مهاجم روس سربازخانه و قزاق خانه خود را در جنوب شهر در دامنه « یانیق داغ » ساخته بودند که به هنگام خطر و تهاجم مردم بهتر بتوانند از مهلکه فرار کنند.
بنابراین عثمانیان برای راحتی سپاهیان خود قناتی به نام « احمد پاشا » احداث می نمایند.
نادر میرزا در کتاب « تاریخ و جغرافی تبریز » در باره این قنات ( احمد پاشا ) می نویسد: این قنات متوسط است و کوی چست دوزان و مزارع و سواحل آجی چای را مشروب می نماید و آب آن چندان مطبوع نمی باشد.
 
 
 
 
 
 
 
 
ساکنان این محله دارای شغل کفشدوزی بودند که بهترین نوع کفش ساده، سبک و راحت از جنس مشین و چرم و شبیه دمپایی بنددار بوده که پاهای انسان خیلی راحت در آن جا می گرفت.
مردم این محله قبلا ساکن قراباغ قفقاز بودند و پس از انعقاد عهدنامه ترکمانچای عده زیادی از آنها به تبریز آمده و در این محله کارگاه کفشدوزی دایر کردند که مدل و نوع این کفش در تبریز و ایران تا آن تاریخ مرسوم نبود و آن را « چوست » می گفتند.
"چوست" لغت روسی است که در قره باغ قفقاز از زبان مردم رایج شده و سپس که از قره باغ به تبریز مهاجرت کردند نام این محله را بنابه موقعیت شغلی، چوستدوزان ( چوستدوزلار ) گذاشتند.
در کتاب های لغت فارسی هم نوشته اند: « چوست » با « چست » نوعی پای افزار ( ایاق قابی ) را گویند که روی آن بند ریسمان ( باشماق باغی ) باشد.
اصطلاحات چوست، قوندارا و لوازم کفاشی چون ماز ( واكس ) بادوش، خروم، زورنیک، شورو، اشبال، فارسونگا، دوریا (دودکش)، سرپستو سوت کارخانه همگی از اصطلاحات روسی است که به جامعه صنایع کفش و چرم تبریز وارد شده است.
در انتهای محله چوستدوزلار مسجدی است به نام مسجد « قالیچیلر » که قسمت عمده راه ارتباطی وسایط نقلیه را مسدود کرده و در جوار آن مسجد در دست ساختمان است تا با تخریب این مكان، ارتباط مردم با سهولت انجام گیرد.
انتهای پیام/

پژوهشیار