یادداشت/
بازسازی مقبره الشعرا در اولویت طرح های عمرانی و فرهنگی تبریز
1398/07/10 - 13:16 - کد خبر: 3491
نصر: شاید تعداد پروژه های عمرانی در حوزه فرهنگی استان را که اجرای آنها نیازمند حوصله و دقت نظر خاصی است، به تعداد انگشتان یک دست نرسد. از جمله این قبیل پروژه های فرهنگی و عمرانی می توان به پروژه مقبره الشعرا اشاره کرد و آن را از هر لحاظ مورد مقایسه فنی و کارشناسی قرار داد.
در واقع بازسازی مقبره الشعرا را بی شک می توان یکی از مهمترین طرح های عمرانی و فرهنگی شهر تبریز نامید تا آنجا که بارها وزیر و وکیل و استاندار و شهردار را در ساعات های مختلف شبانه روز به آنجا کشانده و حتی وزیر فرهنگ نیز شخصا از این پروژه بازدید کرده است.
اما متاسفانه این پروژه ملی سالهاست بلاتکلیف رها شده و فقط مکانی است که هر از گاهی یک مدیر دولتی و غیردولتی از آن بازدید کرده و چند وعده تکراری داده و دوباره این پروژه به امان خدا رها میشود تا مدیر دیگری از راه برسد.
این پروژه که روزگاری در بوق و کرنا شد که قرار است یکی از بزرگترین پردیس های فرهنگی کشور باشد اکنون به خاطر بی تدبیری مسئولین استانی و البته کشوری، هر چند وقت یک بار به دلیل برخی مشکلات دچار وقفه شده و تا کنون مشکلات آن را از بهره برداری بازداشته است.
تقریبا مسئولی در شهر تبریر وجود ندارد که یکی دوبار از این پروژه بازدید نکرده باشد و وعده رسیدگی به مشکلات آن نداده باشد.
هر نماینده مجلس، هر شهردار، هر مدیرکل میراث، هر فرماندار و هر استاندار و معاونان وی و هر مسئول مرتبط و غیر مرتبط که فکرش را بکنید حداقل چند عکس یادگاری با این پروژه معروف در آلبوم خاطرات خود دارد.
اما نتیجه این همه بازدیدها، خبرسازی ها، عکس یادگاری گرفتن ها و وعده و عیدها به حل عملی مشکلات این پروژه منجر نشده است.
مقبرالشعرای تبریز مجموعه منحصر به فردی درجهان است که بیش از 410 تن از ادبای نامی کشور از جمله خاقانی شروانی، قطران تبریزی، ظهیر فاریابی، همام تبریزی، اسدی طوسی، مانی شیرازی، اشهر سبزواری و محمدحسین بهجت تبریزی (استاد شهریار) و ... را در سینه خود جای داده است. به مصداق شعر « به سرخاب ار شوی مدفون زهی روحا زهی راحت... »آرزوی هر شاعر و عارفی بوده که آرامش ابدی خود را در این مکان بیابد. علاوه بر این مکان یادآور محرم سال ۱۳۳۰ و به دار آویخته شدن ثقه الاسلام و یاران شهیدش می باشد.
همچنین از مرحوم علامه طبا طبایی نقل شده که ده هزار نفر از اولیا الله در سرخاب تبریز مدفون هستند و به گواهمندی تاریخ، خاک پاک سرخاب تبریز توتیای چشم حضرت مولانا بوده است. تاریخ سرخاب تبریز و المان مقبره الشعرا به تنهایی حاکی ازظرفیت و قابلیت عالم پرور و تمدن ساز تبریز و آذربایجان است.
زمانی که اماکن تاریخی استان زیر مجموعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند مدیریت این مکان به این اداره کل سپرده شد و پس از استقلال اداره کل میراث فرهنگی نیز مدیریت این مکان در دست فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
این بی برنامگی تا آستانه نابودی و فراموشی این مجموعه فاخر به پیش رفت تا سرانجام شهرداری تبریز در اواسط سال ۹۳ سکان دار توسعه و تکمیل آن را عهده دار شد. در واقع این پروژه به عنوان گوشت قربانی از این اداره به آن اداره دست به دست می شود و نتیجه آن چیزی نیست جز راکد ماندن آن که قرار بود برای تبریز ۲۰۱۸ که خود آن رویداد نیر ماجرایی دارد برای خودش، افتتاح شود. اما شهرداری هم مثل اداره میراث فرهنگی و اداره کل ارشاد اسلامی نشان داد که جز وعده ی سر خرمن هیچ برنامه ای برای احیاء و بازسازی این مجموعه فاخر ندارد.
داستان بازسازی و احیاء مقبره الشعرا آدم را یاد داستان امیر کبیر و سفیر روسیه می اندازد.
می گویند: روزی سفیر روس به حضور امیرکبیر میآید تا درباره افزایش مرز روسیه صحبت کند که امیرکبیر به وی میگوید: تا به حال کشک بادمجان خوردهای؟ که او میگوید: نه! امیرکبیر میگوید: ما در خانه یک فاطمه خانم داریم که به او میگوییم فاطمه خانومجان که کشک بادمجانهای خوبی میپزد، شما بروید وقتی کشک بادمجان پخت برای شما میفرستم. و این یعنی امیرکبیر به سفیر روس گفت برو دنبال کشکت.
دولت سالهاست که هیچ گونه اعتباری به این پروژه ملی اختصاص نداده است و مسئولین استانی بی خود به وعده های دولت دل خوش کرده اند.
همانگونه که اعتبارات احیای دریاچه ارومیه در میان وعده های دروغین مسئولین کشوری و استانی گم و گور شد و تخصیص نیافت، انتظار اختصاص بودجه برای مقبره الشعرا هم امری بیهوده و عبث است . تازه زمانی که مدیران خود استان و تبریز نسبت به این امر بی تفاوت هستند، از دولت کریمه هیچ انتظاری نمی رود.
جدا از مسائل ذکر شده خود فرآیند احیاء، نوسازی و ساماندهی کوی سرخاب و مقبره الشعرا نیز به صورت علمی و کارشناسی نبوده و عدم رعایت قوانین حریم بافت های تاریخی، آسیب شدیدی به بافت های تاریخی و ارزشمند منطقه وارد کرده است، همچنین دیدگاه های اقتصادی و سودجویانه باعث گردیده تا ساخت و سازهای مسکونی وتجاری – خدماتی نامتعارف و نا همگون،حریم و چشم انداز مقبره الشعرا را تحت تاثیر قرار دهند.
تبریز از زمان مشروطه تا به حال همواره پیش قراول توسعه فرهنگی و سیاسی در ایران زمین بوده است و تصویر فرهنگی تبریز این کهن شهر به مدد بزرگانی چون علامه طباطبایی، علامه جعفری ، پروین اعتصامی و استاد شهریار و هزاران هزار فرهیخته دیگر ، آن را در طول تاریخ سرآمد و پیشرو ساخته است.آذربایجان همواره مهد تمدن و مدنیت بوده و آن را به سایر شهرها صادر کرده است و اکنون نیز به این صفات شهره و با آنها زنده است و بدیهی است که گشودن دوباره پنجره های فرهنگ و تمدن آن ضامن بازتعریف هویت و نقش بی بدیل این شهر وشکوفایی مجدد آن خواهد بود. اگر چه به وعده و وعیدهای مسئولین هیچ اعتباری نیست اما ای کاش مسئولی پیدا شود تا ضمن بهره گیری از نظرات اندیشمندان،کارشناسان و فرزندان دلسوز و وفادار این آب وخاک،کوی سرخاب و مقبره الشعرا تبریز را جلوه ای نو بدهد و تا این مکان به فضایی فاخر و باشکوه و در شان نامداران خفته در این مکان مقدس تبدیل شده و البته نماد فرهنگی نه تنها تبریز بلکه کشور شود.
دراین مورد بازهم خواهیم نوشت.
عباس شاملی
انتهای پیام/