یادداشت/
خوشی امسال شب یلدا !
1399/09/27 - 18:05 - کد خبر: 34154
نصر: غروب پاییز است و دیگر نفسی نه برای خورشید مانده است و نه برای آخرین پاییز قرن! میان این همه شلوغی بازار در روزهای واپسین پاییز، دختر بچه ای که تقریبا هفت ساله به نظر می رسد توجهم را به خودش جلب می کند که دست پدرش را محکم گرفته و جلوی مغازه آجیل فروشی ایستاده است.
حسرت و التماس از چشم های دختر می بارد، دست پدرش را مدام می کشد تا داخل مغازه ببرد و اندکی از از آن آجیل های خوشمزه را سهم خود نماید، اما پدر در مقابل تقلای بیش از اندازه دخترش فقط سر به زیر است و سکوت می کند؛ چشم های هر دو پر از اشک می شود، چشم های دختربچه به خاطر آجیل های خوشمزه و رنگارنگ و اما چشم های پدر از روی شرمندگی در مقابل دختر خود!
اما گویا مغازه های آجیل فروشی تنها به ویترینی برای تماشای رهگذران تبدیل شده است و به جز عده اندکی از قشر جامعه، بقیه مردم فقط با حسرت به ویترین این مغازه ها می نگرند.
با این اوضاع گرانی در بازار، هستند عده زیادی از مردم که حتی توان خرید یک کیسه برنج برای وعده های خود را ندارند چه برسد خرید آجیل و میوه برای شب یلدا! می شود گفت خیلی سال است که شب یلدا و عید و... برای اکثریت مردم دیگر معنایی ندارد، چرا که در میان این همه گرانی و سختی، همین که زنده مانده اند خداوند را شاکر هستند.
صحبت از میوه به میان آمد؛ اگر کسی در این روزها گشتی در بازار زده و نگاهی به قیمت روی میوه ها انداخته باشد، به راحتی متوجه می شود که قیمت تنها چند کیلو از یکی از آن ها، مساوی است با کل دستمزد روزانه یک کارگر! حال این قشر کارگر حتی قدرت خرید این میوه را برای شب یلدای خود و خانواده اش ندارد چه برسد به خرید گوشت و مرغ و آجیل و...؛ که اگر هم بخواهد خرید کند باید برای باقی مانده روزهای خود تا آخر ماه بعدی، گرسنگی بکشد که عملا امکان پذیر نیست.
امسال که به لطف کرونا حضور افراد در کنار یکدیگر مجازی شد، به لطف مسئولین هم حضور مایحتاج مردم اعم از گوشت و مرغ و ماهی و... بر سفره آنان نیز مجازی گشت تا این مسئولین همیشه در صحنه از قافله عقب نمانند.
کمتر از سه روز به طولانی ترین شب سال در قرن سیزدهم باقی مانده است، سنتی که همواره در نزد ایرانیان گرامی داشته می شود؛ اما طعم یلدای امسال با طعم تلخ گرانی بیش از اندازه در هم آمیخته شده است، هرچند گرانی ها در سال های اخیر هم بوده اند اما به نظر می رسد گرانی امسال خیلی بیشتر و متفاوت تر از گرانی های سال های گذشته باشد و قیمت ها آنچنان سر به فلک کشیده اند که مردم باید در شب یلدا به جای خواند حافظ، فقط قصه گرانی بخوانند وبس.
با وجود این که همه مردم در فشار و سختی به سر میبرند اما هیچ مسئولی هم درد مردم را نمیبیند و اگر هم می بیند به راحتی چشم های خود را بر روی آن می بندد و بی تفاوت از کنار آن رد می شود؛ مسئولانی که تنها بلدند حرف بزنند، حرف از نظارت؛ اما کسی اثری از نظارت و رصد قیمتها در بازار نمی بیند؛ چرا که تب داغ و گرمای قیمت ها در روزهای سرد و یخبندان سال، بیش از پیش ضعف نظارت ها را نمایان می سازد.
می توان گفت این گرانی های بازار، دستاوردی جز شرمندگی و خجالت زدگی پدران در مقابل زن و بچه های خود نداشته است.
ای کاش مسئولان برای رسیدن بازار به قیمت تعادلی و مناسب چاره اندیشی کنند، ای کاش مسئولان که خودشان نیز مرد هستند و صاحب زن و بچه، چند دقیقه ای خودشان را در جایگاه این مردم و پدرانی که در مقابل خانواده های خود شرمنده هستند بگذارند، تا شاید حال دل آنان را درک کرده و فکری به حال این قیمت ها نمایند.
سوالی که ذهن ها را به خودش مشغول کرده این است که چرا با افت نرخ دلار، قیمت ها در بازار افت پیدا نمی کند؟ اما با افزایش ذره ای در نرخ دلار، قیمت ها به صورت نجومی و تصاعدی بالا می رود؟!
انتهای پیام/