به گزارش نصر، خانه ای كه رو به شادی باز می شد  و گرمای دلنشینی عشق و محبت را در آن خانه می توانستی حس كنی. خانومی پا به سن گذاشته كه با چهره ای گشاده و تبسمی بر لب از ما استقبال كرد و پس از چندی دكتر وارد شد، لباس كار بر تن داشت نمیدانم داشت باغبانی می كرد یا كاری شبیه به این...
موهای نه چندان پر پشت سرش حكایت از عمری طولانی داشت و برفی سپید بر روی آن ها خیمه زده بود ، چشمانی كه حكایت از سال های سخت می داد اما برق عشق و امید در آن ها موج میزد و نگاه مهربانش میتوانست دلت را گرم كند.
دكتر علی سیستانی كه 77 سال از عمرش را سپری كرده بود اما مانند یك جوان سرحال و با نشاط بود.
زهره حائری (همسرش ) همان خانومی كه از ما استقبال كرد ، تقریبا هم سن و سال دكتر سیستانی جلوه می كرد شاید چند سالی كمتر.
آن روز من و چند نفر از دوستانم که در مورد فعالیت جمعیت های خیریه تحقیق می کردند مهمان خانه دکتر سیستانی شده بودیم.
دكتر سیستانی بدون هیچ مقدمه ای از آغاز دوران فعالیتش به ما گفت ، این كه چگونه خیلی زود تر از هم سن و سال های خود دوران تحصیل ابتدایی را تمام كرده و مدرك ششم گرفته و بلافاصله نیز در این مقطع تدریس كرده ، اینكه مادرش را در كودكی از دست داده و با خاله و پدرش كودكی اش را به گذشته سپرده و در نهایت اینكه چگونه هم در دوران پهلوی به دلیل فعالیت هایش تشویق شده و هم در نظام جمهوری اسلامی ایران با فرمان رهبر كشورمان شایسته تقدیر شده است.
باید دریایی از صداقت و ایمان و درستی باشی تا بتوانی در هر دیده ای خوب جلوه كنی ، باید به قدری مسئولیت پذیر باشی تا بنا به تخصص و حرفه ات شخصیت تو را بشناسند نه چیز دیگر...
او پس از اتمام دوره های اولیه تحصیل به كشور تركیه عزیمت می كند و در سال 1336 در دانشكده پزشكی استانبول شروع به تحصیل می كند. پس از دریافت دیپلم پزشكی به كشورهای آلمان وسوئیس می رود و تحصیلاتش را در زمینه تخصصی ترماتولوژی ، ارتوپدی و بی هوشی انجام می دهد و در سال 1346 به ایران باز می گردد و با خانواده حائری آشنا می شود و زهره حائری را به همسری بر می گزیند.
حاصل این ازدواج یك پسر و یك دختر به نام های فرهام و فیروزه هستند كه هم اكنون هر دو پزشك هستند و در آلمان زندگی می كنند.
پسرش فوق تخصص ارتدونسی و دخترش یك كلینیك مجهز چشم پزشكی دارد ، و فوق تخصص چشم پزشكی است.
این پزشك فرهیخته كه در سال های قبل از انقلاب ریاست بیمارستان شیر و خورشید اسكو را بر عهده داشت در آن سال ها به دلیل اقدامات چشم گیر و موفقیت های فراوان و تبدیل بیمارستان شیر و خورشید اسكو به بیمارستان نمونه كشوری از سوی دولت وقت تشویق شد.
او این بیمارستان را زمانی كه تحویل گرفت 24 تختخوابی بود ولی در مدتی كم به 100 تختخواب افزایش داد.
همزمان با دكتر سیستانی در این بیمارستان كادری مجرب مشغول به كار بودند كه دكتر سیستانی موفقیت این بیمارستان در گرو فعالیت گروهی عنوان می كند.
به گفته آقای سیستانی شش نفر از پزشكان مجرب در كنار او به كار مشغول بودند كه آقای دكتر محرری (جراح عمومی) دكتر كاشك (گوش ،حلق و بینی) دكتر حسین چی (زنان و زایمان ) دكتر پاكدل (بیهوشی) دكتر درخشان ( جراح عمومی و مسئول درمانگاه ) و دكتر یوسفی كادر پزشكی این بیمارستان را تشكیل می دادند.
تنها دو سال بعد از آن تقدیر جرقه های انقلاب اسلامی زده شد و این انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.
دكتر سیستانی تشویق نامه  خود را در سال 57 به امانت به آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی سپرد ولی مدتی بعد از آن آیت الله  سید علی قاضی طباطبایی در نامه ای با خط خود این امانت را وی بازگرداند.
آیت الله قاضی طباطبایی در این نامه ذكر كرده بود كه « این نشان صرفا جهت لیاقت و كاردرستی شما به شما اهدا شده است و صرف آن كه مهر رژیم پهلوی پای آن باشد نمی تواند دلیلی برای آزار و اذیت شما باشد و هیچ كس حق تعرض به معظم له را ندارد.»

روزهای انقلاب
روزهای انقلاب نیز روزهای بسیار سخت و همچنین و پرتلاشی برای دكتر بوده است ، به گفته خودش همزمان با پیروزی انقلاب او در تهران به سر میبرده و در زمان درگیری ها مجروحان بسیاری را مداوا كرده است.
او با یاد خاطره ای ازدوران انقلاب می گوید: اواسط بهمن 57 بود و روزهای پرهیجان انقلاب من کارت پزشکی ام را در دست داشتم و دغدغه ام این بود که خودم را به جایی برسانم و مجروحان را مداوا کنم.

طبابت در پشت سنگرها
پس از انقلاب شكوهمند اسلامی چندی نمی گذرد كه جنگ آغاز می شود و دكتر داستان ما بی هیچ فوت وقتی راهی جبهه می شود و در كنار هموطنان و هم رزمانش و برای درمان بیماران و مجروحان در جبهه به فعالیت می پردازد.
وقتی از جبهه و رشادت های هم رزمانش صحبت می كرد برقی در چشمانش شعله ور بود، چه با خاطره نیك از آن زمان ها یاد میكرد ...
در سال های بعد از انقلاب نیز دكتر سیستانی به فعالیت های خود در زمینه پزشكی ادامه داد و در سایه این فعالیت های چشم گیر همچنین حضور در جبهه های حق علیه باطل با فرمان آیت الله خامنه ای نیز از ایشان تقدیر به عمل آمد.
وجود تقدیر نامه از دو حكومت مختلف نشان می دهد كه این مرد چگونه در راه انسانیت و نجات جان انسان ها خدمت كرده است و نمی توان شخصیت والای او را در بعد زمان و مكان بررسی كرد، اسطوره ای تا ابد در حافظه تاریخ این مرز و بوم می تواند بماند.

پایان جنگ و عزیمت به آلمان
او از سال های می گوید كه برای ادامه فعالیت خود به آلمان سفر می كند و قصد داشته در آن كشور زندگی و كار كند اما به گفته خودش عشق او به وطنش به قدری در جسم و جانش موج میزد كه تا به حال نتوانسته مدت های طولانی در كشوری دیگر زندگی كند حتی حضور فرزندانش نیز بهانه ای نشد تا او را در خاك غربت حفظ کند.
این پزشك مجرب در حال حاضر نیز فعالیت می كند و در مطب خودش و همچنین در بیمارستان شفا به طبابت می پردازد هر چند فعالیتش كمتر شده ولی هنوز هم به كارش عشق و علاقه دارد.
پس از گفتگو با دکتر و همسرش ، دکتر سیستانی ما را دعوت به بازدید از خانه شان کرد ، در هر دیواری تابلویی نقاشی نصب شده بود که تعدادی از آن ها آثار مرحوم استاد باجالانلو بود و چند تابلو هم وجود داشت که دکتر در دوران جوانی آن ها را کشیده بود.
او با اشاره به دورانی که نقاشی را آغاز کرده بود می گوید: نقاشی را به صورت خود آموز و در دوران جوانی آغاز کردم. نقاشی کشیدن همواره برایم آرامش و لذتی غیرقابل وصف داشت.
طراحی و دكور زیبای خانه دكتر سیستانی نشان می دهد كه هنر برای این خانواده ارزش زیادی دارد و همین عشق و علاقه باعث شده است كه خودش نیز دستی در نقاشی داشته باشد و دست كشیده هایش زینت بخش خانه آن ها.
با دیدن زندگی این زن و مرد پا به سن گذاشته لبخندی بر روی لبانم نشست و به این فکر فرو رفتم که با گذشت سال ها از زندگی مشترک می توان باهم مهربان بود ، دکتر در پایان جلسه توصیه ای به ما کرد، ما که جمعی جوان بودیم و همه مجرد !
او از ما خواستی وقتی زندگی مسترک آغاز می کنیم محبت را پیشه خود کنیم چرا که دکتر علی سیستانی موفقیت ها و این زندگی پایدارش مدیون زندگی مشترک و علاقه به همسرش می داند...
گفت و گو از ندا فرشباف
انتهای پیام/