نفس تنگ گورستان‌های تاریخی تبریز زیر خاک پارک‌ها و مدرسه‌ها

1399/05/04 - 10:02 - کد خبر: 23858
گورستان

نصر: شاید پیدایش گورستان‌های تاریخی به اندازه پیدایش حیات انسان قدمت داشته باشد، گورستان‌های هر منطقه، بخشی از ابعاد هویتی و فرهنگی آن منطقه بوده و مطالعه آن می‌تواند اطلاعات زیادی را از معماری و تاریخ گرفته تا فرهنگ و هنر و باورهای مردم منطقه به ما بدهد، اما نبود سیاست‌های مدون در این خصوص سبب شده است تا گورستان‌های تاریخی با سرپوشی تحت عنوان «گورستان متروکه» به پارک و یا مدرسه تبدیل شوند.

به گزارش نصر، بر اساس قانونی از محل عوارض شهرداری‌ها، گورستان‌های تاریخی تبریز یکی پس از دیگری به مدرسه و پارک تبدیل شدند تا غربت مردگان، بیشتر و بخش عمده‌ای از تاریخ تبریز نابود شود، این روند متاسفانه تا کنون ادامه یافته و آخرین اخبار از تبدیل گورستان ستارخان تبریز به پارک حکایت می‌کند، خبری که به تایید شهردار تبریز هم رسیده است.
مسئله مهم دیگری که ایران و به ویژه تبریز را از دیگران متمایز می‌کند، وجود گورستان‌های تاریخی زیادی است که می‌توان از آن‌ها به عنوان ظرفیت تاریخی و حتی جاذبه گردشگری استفاده کرد، چرا که نمادها و واقعیت‌های موجود در گورستان‌ها جذابیت‌های زیادی برای مورخان و گردشگران از سر تا سر دنیا دارند، اما گورستان در بین ما ایرانیان با افسردگی و یاس مساوی است، برخلاف گورستان‌های سایر کشورها.
اندک مقایسه‌ای نشان می‌دهد که گورستان‌ها به عنوان محلی برای آرامش ابدی اموات پذیرفته شده‌اند و ظاهر قبور در کشورهای دیگر دلیلی بر این ادعا است، حقیقتی که با تغییر نام گورستان به آرامستان، محقق نمی‌شود.
با توجه به جاری بودن سنت حسنه وقف در بین مسلمانان، بسیاری از گورستان‌های تبریز وقفی بوده و حال باید دید که ساخت و ساز جدیدی در زمین موقوفه و تبدیل آن‌ها به پارک یا مدرسه، مشکلی از نظر شرعی ایجاد می‌کند یا نه؟.
در کتب تاریخی زیادی نوشته شده است که یکی از ایرادهای تبریز این است که گورستان‌ها در داخل محلات قرار دارند، اما الان اثری از هیچ یکی از این گورستان‌ها نبوده و تعداد باقی مانده هم در حال تبدیل شدن به پارک‌های عمومی هستند، انتظار می‌رود گورستان امامیه و حاجی ستارخان هم به این سرنوشت تلخ دچار نشوند، اما تبدیل گورستان ستارخان به پارک قطعی شده است، گورستانی که تاریخی نزدیک به 200 سال دارد و در گذشته مصلّای تبریز بوده که به نام «منبر اتگی» یا «صفّه‌الصفا» نیز خوانده می‌شد و مردم در مراسمات مذهبی در اعیاد در آنجا حضور یافته و نیز نماز استسقا را در آنجا می‌خواندند.
 به گفته یک مورخ تبریزی، منبری از سنگ و گل نیز در آن گورستان وجود داشت که امام جماعت در آنجا خطبه می‌خواند و آن محل چنان معتبر بود که یکی از بزرگترین علمای وقت یعنی مرحوم «حاج شیخ عبدالرحیم سلطان‌القراء تبریزی» وصیت می‌کند که پس از ارتحال رخ در آنجا به خاک گذارد، او باید به تحقیق اولین فردی باشد که در آنجا آرام می‌گیرد، بعدها نیز مریدان وی مانند «میرزا عبدالحمید حکیم باشی» نیز آنجا دفن می‌شوند، این امر استمرار می‌یابد تا اینکه بزرگان و شعرا از جمله مرحوم «غفور حکّاک» متوفی 1315 شمسی از حکّاکان و شاعران بنام، «حاج حسین جنتی مقام»، ملقب به صحاف تبریزی و شاعر برجسته و نام آشنا، مرحوم «فاکر»، شاعر آئینی تبریز، مرحوم «حاج حسن سیابانی» متخلص به زاهد تبریزی و شاعر و مداح اهل بیت(ع) و چند تن دیگر در گورستان حاجی ستار خان دفن می‌شوند.
 رضا همراز در گفت‌وگو با ایسنا می‌افزاید: البته برابر پیگیری‌های اهل فن، آقای وظیفه شناس، شهردار منطقه، این مورد را تکذیب کرده و گفته است که قسمتی از قبرستان تخریب و به بوستان تبدیل خواهد شد.
وی با بیان اینکه از بدو پیدایش انسان محل‌هایی هم برای دفن مردگان در نظر می‌گرفتند که معمولا در کنار روستاها و شهرها بودند و این سنت تا کنون نیز حفظ شده است، به ایسنا می‌گوید: با بررسی تاریخ متوجه می‌شویم که گورستان‌های تبریز تقریبا از سایر جاها متفاوت هستند، به عنوان مثال گورستان سرخاب تبریز معروف به مقبره‌الشعرا تاریخ هزار ساله دارد و چنین جایی را در دیگر نقاط دنیا کم‌تر می‌توان یافت که حدود 500 نفر از دانشمندان، شاعران، طبیب‌ها و سیاستمداران در آن آرمیده‌اند.
همراز می‌افزاید: متاسفانه برخی حوادث طبیعی مانند زلزله‌ها در کنار بی‌تدبیری برخی مسئولان سبب شده است تا اثری از این گورستان طبیعی باقی نماند و تخریب شود، المانی به نام مقبره‌الشعرا نیز برای این گورستان طراحی و نصب کرده‌اند که ارتباطی با محل دقیق آن ندارد.
او گورستان چرنداب را از دیگر گورستان‌های مهم تبریز عنوان کرده و می‌گوید: این گورستان‌ نیز محل دفن مشایخ و عالمان زیادی بوده که بر اثر بی‌تدبیری‌ها تخریب شده است.
همراز با اشاره به پیشینه گورستان تاریخی گجیل می‌گوید: در کتب تاریخی اشاره شده است که هنگام تخریب این محل، گورستان‌های هفت طبقه کشف شد، به این معنی که مزار واقع شده در پایین‌ترین لایه با مزار رویی، هفت طبقه اختلاف داشت و این از نظر باستان شناسی و تاریخی بسیار مهم است، این گورستان توسط محمد علی خان تربیت به پارک تبدیل شد.
وی می‌افزاید: تفاوت هفت طبقه‌ای قبرها در گورستان گجیل نشان می‌دهد که این محل از همان ابتدا نیز گورستان بوده و سپس بر اثر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله دفن شده و 50 الی 100 سال بعد دوباره به گورستان تبدیل شده‌ است.
او در ادامه با بیان اینکه گورستان‌های تاریخی که بر اثر بی‌توجهی تخریب شده‌اند در تبریز بسیار هستند، اظهار می‌کند: گورستان «آش تؤکن» در محله خیاوان تبریز نیز از جمله این گورستان‌ها بود که بعدها مدرسه خیابانی در محل آن ساخته شد.
این تاریخ پژوه با اشاره به علت نامگذاری گورستان «آش تؤکن» بیان می‌کند: کودکی که هوس آش کرده بود بر اثر فقر جانش را از دست می‌دهد، سال‌ها بعد مادر این کودک آش پخته و بر سر مزار فرزندش پخش می‌کند، شاعر بزرگ ابولقاسم لاهوتی نیز این داستان را به شعر درآورده است.
"اردوی ستم خسته و عاجز شد و برگشت
برگشت، نه با میل خود، از حمله‌ی احرار
ره باز شد و گندم و آذوقه به خروار
هی وارد تبریز شد از هر در و هر دشت
از خوردن اسب و علف و برگ درختان
فارغ چو شد آن ملت با عزم و اراده
آزاده زنی بر سر یک قبر ستاده
با دیده‌ای از اشک پر و دامنی از نان ..."
او می‌گوید: گورستانی در حد فاصل سه راه خاقانی و منصور واقع شده بود که بعدها به دست تربیت از بین رفت و سپس دبستان فکوری و سپس به بوستان خاقانی تبدیل شد.
او با اشاره به تخریب گورستان ستارخان و تبدیل آن به پارک بیان می‌کند: این محل در گذشته مصلای تبریز و به صفه‌الصفا معروف بود، کسی از تاریخ این محل‌ها خبر ندارد و همه خودشان را در این زمینه علامه دهر می‌دانند.
این مورخ با اشاره به سرنوشت گورستان امامیه تبریز اظهار می‌کند: شهدای مشروطه و افراد بسیار بزرگی مانند ابراهیم قافقایچی، پسر ستارخان، حاج میر عباسقلی واعظ چرندابی، محمد علی خان ناطق، صمد بهرنگی و ... در این گورستان مدفون هستند. در سایر نقاط دنیا سنگ قبرها را هم محافظت می‌کنند، اما با مقایسه‌ای متوجه می‌شویم که این رویکرد در تبریز وجود ندارد و ببینید چه بر سر مزار موسیقیدانی بی‌نظیری مانند «صفی‌الدین اورموی» در گورستان سرخاب آمده است.
او ادامه می‌دهد: سنگ مزارهای خاندان فرشی و حائری هم پس از خیابان کشی‌ها از گورستان امامیه جدا افتاد و اکنون در وضعیت اسفناکی قرار داشته و تبدیل به زباله دانی شده‌اند و پس از هر بار خبرساز شدن، شهرداری زباله‌زدایی می‌کند، اما خبری از سازماندهی و توجه به آن نیست.
او می‌گوید: قانونی مبنی بر تخریب گورستان‌های تاریخی متروکه ندیده‌ام و به نظر می‌رسد چنین اقداماتی سلیقه‌ای باشد، گورستان‌های تاریخی را به بهانه وجود عقرب و مار از بین می‌برند و کسی هم سوال نمی‌کند که این گورستان مدفن چه افراد بزرگی است.
او با مقایسه برخورد با گورستان‌های تاریخی در دنیا می‌گوید: در همین کشور همسایه ترکیه ببینید چه رفتاری با قبور تاریخی دارند، اما ما در اینجا گورستان وقفی را که دستکاری در آن از نظر شرعی و عرفی پذیرفته نیست و متوفیان با پرداخت هزینه قبور را خریده‌اند، تخریب کرده‌ایم و قبر حاج حسین آقا نخجوانی و برادرش را گم کرده و سنگ قبرهای آن را به صورت نمادین در جایی قرار داده‌ایم که قبور اصلی در آن محل نیستند.
این تاریخ پژوه می‌افزاید: قبر تنها فرزند باقرخان و دامادش هم در گورستان طوبی بود که اکنون اثری از این قبور و قبور بسیاری از اعضای مرکز غیبی در زمان مشروطه نیست.
همراز با گلایه از روندی که مسئولان در پیش گرفته‌اند، می‌گوید: متاسفانه هر بار به سراغ مورخان یا افراد آگاه از تاریخ آمده و با آن‌ها در مورد کاری که می‌خواهند انجام دهند، مشورت کرده و سپس گوش‌هایشان بر روی حرف‌های او بسته و کار خودشان را می‌کنند.
اگر در شهری گورستان نباشد، یعنی تاریخ و ریشه هم وجود ندارد
مدیرعامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی آذربایجان شرقی هم در ادامه این گزارش در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: غربت، جایی معنی پیدا می‌کند که آدم نتواند مزار پدر بزرگ و مادر بزرگش را پیدا کند، نقل قولی از آقای کلانتری از اساتید تاریخ دانشگاه تبریز هست که می‌گوید «اولین کاری که برای از بین بردن غرور مردم ایران کردند، تخریب گورستان‌ها بود». اگر در شهری گورستان نباشد، یعنی تاریخ و ریشه هم وجود ندارد.
احد نژاد ابراهیمی ادامه می‌دهد: گورستان چرنداب تبریز محل دفن فضلای زیادی از جمله قطب‌الدین شیرازی است که کم از ابوعلی‌سینا نیست، اما نه مردم تبریز و نه حتی متخصصان هم او را نمی‌شناسند. در نامه‌ای به امام جمعه تبریز و آقای استاندار پیشنهاد کردیم تا یکی از مدارسی که در این محل ساخته شده است به موزه فضلا تبدیل شود، این مقبره‌ها و یادمان‌ها هستند که شخصیت‌هایی مانند ابو علی سینا و خیام و ... را زنده نگه داشته و مردم را به گذشته پیوند می‌زنند.
او با بیان اینکه امروزه گورستان‌ها را کتابخانه‌های سنگی عنوان می‌کنند، اظهار می‌کند: کتابخانه‌ها محلی برای کسب اطلاعات هستند و گورستان‌ها هم همین کاربرد را دارند، متاسفانه با وجود اصرارهایمان، گورستان ستارخان تبریز را هم تخریب کردند، در حالیکه در شهری مثل شهر استانبول ترکیه در هر گذری با یک گورستان مواجه می‌شویم که محلی برای مطالعه مورخان است، اما نمی‌دانیم چه حکمتی است که در تبریز هر چیزی را که می‌تواند بخشی از تاریخ ما باشد را تخریب می‌کنند.
او در ادامه با اشاره به پیشینه گورستان امامیه تبریز، بیان می‌کند: این گورستان در ابتدا باغ خاندان امامی بود که بخشی از آن در راستای توسعه شهر به ترانسفر برق اختصاص داده شده و بخشی از آن هم وقف گورستان و یادمانی سنگی برای خاندان امامی درست شد، قبور اولین پزشک فارغ‌التحصیل دارالفنون ایران و بسیاری از ادیبان و بزرگان تبریز در این گورستان است.
عضو هیات علمی دانشکده معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز خاطرنشان می‌کند: متاسفانه قانونی وجود دارد که گورستان‌هایی را که تدفین در آن انجام نمی‌شود به شهرداری واگذار کنند، اما این به معنی تبدیل گورستان به پارک نیست، متاسفانه شهرداری هم به عنوان ساده‌ترین و ارزان‌ترن راه گورستان‌ها را به پارک تبدیل می‌کند. ماده 96 قانون شهرداری‌ها این اجازه را می‌دهد که اگر شهرداری چنین جایی را لازم داشت، بتواند آن را تصرف کرده و به معبر عمومی و پارک تبدیل کند، مگر اینکه یک گورستان مالک خصوصی داشته باشد، که قبرستان طوبائیه اینطور بود، اگر در وقف نامه نوشته شده باشد که این مکان تا زمانی که تدفین در آن انجام می‌شود، موقوفه است، این مشکل هم حل می‌شود.
وی در خاتمه می‌گوید: چنین اقداماتی در گورستان‌های تاریخی به خلاهای قانونی بازمی‌گردد و امیدواریم تا مجلس جدید این خلاها را پر کند، نمایندگان مجلس باید به این موضوع ورود کنند. شهر متعلق به مردم و شهروندان بوده و نباید به این راحتی در مورد طبیعت، اماکن تاریخ و حتی قنات‌های شهر تصمیم گرفته شود.
تاریخ غنی و ریشه‌های قوی ما را از بین می‌برند
رحیم بقال اصغری، محقق تبریزی هم در ادامه این گزارش در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: در گورستانی مانند گورستان امامیه تبریز، قهرمانان نامدار و نویسندگانی بزرگی آرمیده‌اند، معتقد هستم که نیازی به آباد کردن قبرستان‌ها نیست، بلکه می‌توان با درست کردن چندین بنای یادبود به بزرگانی آرمیده در آن محل ارزش و اهمیت داد.
او تاکید می‌کند: نباید به گورستان‌ها به چشم متروکه و به آرمیدگان داخل آن به چشم مردگان بی‌صاحب نگاه کرد، وقتی به مقبره‌الشعرا نگاه می‌کنیم، نه یک قبرستان، بلکه ثقه‌الاسلام، خیابانی و شهریار و 400 شاعری را می‌بینیم که در آن منطقه دفن شده‌اند.
او می‌گوید: اگر ارزش طلا را ندانیم، آن را تکه‎ای فلز خطاب می‌کنیم، حال اینکه اگر استخوانی از محل یک گورستان قدیمی هم که کشف می‎شود، ممکن است ارزش معنوی داشته و بتوان با آن کلی اعتبار برای کشورمان کسب کرد، اگر ریشه‌ها و سنت‌هایمان را فراموش کنیم، مانند درختی خواهیم بود که با اندکی وزش باد سقوط می‌کنیم.
بقال اصغری ادامه می‌دهد: کشورهایی که تاریخی 200 ساله هم ندارند، کل آثار 100 سال گذشته‌شان را جمع کرده و برای آن تاریخ درست کرده و کتاب چاپ می‌کنند، اما تاریخ غنی و ریشه‌های قوی ما را از بین می‌برند، بسیاری از شخصیت‌ها و مزارشان فراتر از دو تکه استخوان و جسم مادی هستند.
بر اساس این گزارش، سه گورستان مشهور از قدیم‌الایام در تبریز وجود داشته که در اسناد تاریخی و در تذکره‌ها هم از آن‌ها یاد شده است، این سه گورستان قدیمی شهر به نام سه محله معروف تبریز، یعنی سرخاب، گجیل و چرنداب نامگذاری شده بودند.
انتهای پیام/

پژوهشیار