گزارش/

کوبه‌هایی که دیگر نواخته نمی‌شوند

1398/03/25 - 12:54 - کد خبر: 2374
خانه‌های قدیمی

نصر: خانه‌های قدیمی بخشی از سنت، فرهنگ و آداب و رسوم آذربایجان را در خود جای داده است؛ ماندگاری کوبه‌ها به این خانه‌‌های قدیمی وابسته است؛ خانه‌هایی که خود به مرمت و بازسازی نیاز دارند. امید است با احیای خانه‌های قدیمی شهر، صدای تپش‌های تاریخ و فرهنگ شهر تبریز را بیشتر بشنویم.

به گزارش نصر به نقل از فارس، همه ما خانه‌های قدیمی را دوست داریم؛ خانه‌هایی که از چوب و کاهگل ساخته شده‌اند. خانه‌هایی که پر از رمز و راز هستند؛ تاریخ در آنها به زیبایی در حرکت است؛ اصلا تکنولوژی آنها را له نکرده و یاغی‌گری‌های مدرن تغییرشان نداده است، هنوز در خاطرات قدیمی‌ها حوض و کوزه در گوشه‌ای از حیاط جلوه‌گری می‌کند، قناری‌ها می‌خواند، ماهی‌ها شنا می‌کنند، دیوارهای اتاق‌های کوچک مهمان جمعیتی زیاد است و سفره‌ها گسترده‌اند.

شنیدن صدای کوبه درهایم آرزوست

اگر چه امروزه، کمتر این خانه‌های قدیمی را در شهر می‌بینیم و هر جا را که نگاه می‌کنیم، آپارتمان‌ها و آسمان‌خراش‌ها جلوه‌گری می‌کنند اما هنوز هم می‌توان در کوچه پس کوچه‌های بافت تاریخی شهر تعداد انگشت شماری از خانه‌های سنتی را مشاهده کرد.

خانه‌های سنتی ایران دست‌کم چند درب داشتند که مهم‌ترین آنها، درب ورودی خانه‌ها بود. این درها غالباً از چوب‌ ساخته می‌شد، چوب‌هایی که بوی گذشته را می‌دهند؛ با انسان حرف می‌زنند؛ قصه درختان، مسافرهای خسته و عاشق و پرندگان و کوبه‌های تبر را روایت می‌کنند؛  بر روی این درب‌های چوبی قفل‌های کلون‌دار قرار می‌دادند و حتی برای تزئین، روکوب‌های پرکاری روی آنها می‌گذاشتند.

شاید برای هر بیننده‌ای سوال ایجاد شود که چرا روی همه این درهای قدیمی کوبه یا درکوب‌های قدیمی نصب شده است؟

فرهاد تلاشگر، عضو هیات علمی دانشگاه و تاریخدان در توضیح چرایی این امر می‌گوید: «کوبه‌ها نشانه‌ای از فرهنگ ایرانی بر درهای روزگار قدیم است؛ درهای ورودی منازل در بافت‌های قدیمی تبریز با نقش و نگارهای مختلف و کوبه‌های برنجی دوگانه مردانه و زنانه ساخته می‌شد.»

او وجه مشترک همه خانه‌های قدیمی را دو درکوب (دق‌الباب) برشمرده و می‌افزاید: «یکی‌ سبک و حلقه‌ای شکل بود که مخصوص زنان و  صدایی زیر داشت و روی لنگه سمت چپ در نصب می‌شد و درکوب دیگر مردانه بود، سنگین و توپر، به شکل چکشی یا مستطیلی و با صدای بم و روی لنگه سمت راست در سوار می‌شد و اهالی خانه با شنیدن صدای هر یک از این درکوب‌ها به جنسیت مهمان پی می‌بردند».

به گفته این تاریخ‌دان، ثروتمندان با تعداد درهایی که در خانه‌هایشان کار گذاشته شده بود سنجیده می‌شدند؛ مثلاً خانه هفت‌دری خانه‌ای بود که هفت اتاق داشت و همه اتاق‌ها در داشتند و همه درها به قفل مجهز بودند؛ اما درِ‌ خانه فقرا ضعیف و ساده بود و روی آن دو کوبه ساده داشت.

درکوب وسیله‌ای‌ است از فلز که بر روی بدنه و در قسمت بیرونی در نصب می‌گردد که از آن به وسیلهٔ کوبیدن بر روی در، صاحب خانه را از حضور خود مطلع می‌کنند.

این وسیله در ابعاد، اشکال و از جنس‌های مختلف ساخته می‌شود که البته جنس بعضی از آنها برنج و بعضی از آهن یا فلزات دیگر است.

ابراهیم صولت از جمله نجارهای قدیمی شهر تبریز است که دیگر مغازه‌ نجاری و درب‌سازی ندارد ولی همچنان نامی دیرین در این عرصه دارد.

«کوبه» نشانه‌ای از اعتماد و میهمان‌دوستی قدیمی‌ها

وقتی پیگیر سازنده درهای قدیمی بودم، بیشتر انگشت‌های اشاره به سمت او نشانه رفت؛ مردی ۹۰ ساله که در حال حاضر با بیماری آلزایمر دست و پنجه نرم می‌کند ولی به گفته همسرش، زمان قدیم خوب یادش مانده و فقط چیزی از زمان حال یادش نمی‌ماند.

آقای صولت روی صندلی متحرک چوبی نشسته و خیره به حیاط پر از درخت گیلاس و آلبالو است.

«درب بیشتر خانه‌های قدیمی را یا ساخته یا مرمت کرده‌ام؛ آخر آن زمان جوان بودم و دستانم نمی‌لرزید».، این‌ها را درب‌ساز قدیمی می‌گوید و ادامه می‌دهد: کاش خانه‌های امروزی هم همان حس و حال خانه‌های قدیمی ایرانی را حفظ می‌کرد، این درب‌ها بوی پدربزرگ و مادربزرگ را می‌دهند».

او ادامه می‌دهد: «قبلا‌ها اعتماد بود، وقتی کلون و کوبه را می‌زدیم دیگر مردم یقین داشتند که پشت در مرد است یا زن و حتی در برخی موارد اگر زنی پشت درب بود ولی در خانه مردی بود، آن مرد هیچ‌گاه در را باز نمی‌کرد و از پشت در جواب آن خانم را می‌داد تا آن زن معذب نشود».

این خانه‌های قدیمی بخشی از سنت و فرهنگ و آداب و رسوم آذربایجان را در خود جای داده است؛ ماندگاری کلون‌ها و کوبه‌ها به این خانه‌های قدیمی وابسته است؛ خانه‌هایی که خود به مرمت و بازسازی نیاز دارند.

امید است با احیای خانه‌های قدیمی شهر، صدای تپش‌های تاریخ و فرهنگ شهر تبریز را بیشتر بشنویم.

کوبه بر در بی‌تکان بی‌صدا مانده است، بر در خاموش افسرده است.

گزارش از کتایون حمیدی

انتهای پیام/

پژوهشیار