گزارش اختصاصی نصر از گرانی ها در بازار؛

شکستن کمر مردم زیر فشارهای اقتصادی!/ اقتصاد ایران بلاتکلیف است

1399/04/28 - 10:30 - کد خبر: 23450
بازار تبریز، بازار

نصر: مردم به خاطر گرانی و تورم و فشار اقتصادی و مشکلات ناشی از آن به شدت عصبانی هستند.

به گزارش نصر، این ها سخنان حجت الاسلام والمسلمین آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی، در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته تبریز بود. بله حق با حاج آقا آل هاشم است.

مردم کوچه و بازار از افزایش بحران اقتصادی و دشواری معیشت خود گله مند هستند و از دولت می خواهند که به دادشان برسد؛ چون دیگر کمرشان زیر فشارهای اقتصادی از خم شدن گذشته و در حال شکسته شدن است!

تا آن جا که این روزها از هرکجا که رد می شویم، از کوچه و بازار گرفته تا دانشگاه ها و ادارات دولتی، همه و همه از گرانی و فشار ناشی از آن بر زندگی خود صحبت می کنند.

در این راستا تصمیم گرفتم سری به میان مردم بزنم تا از زبان خودشان مشکلاتشان را بشنویم:
 

برای خرید یک روغن جامد باید کل دستمزد دو روزه ام را بدهم
نادر بالاخانی، مرد جوانی که در یکی از مغازه های بازار سرپوشیده تبریز کارگری می کند، شروع به باز کردن سفره دلش می کند و می گوید: در این مغازه از صبح تا شب کارگری می کنم و روزی 60 هزار تومان دستمزد می گیرم. مستاجر هستم و زنم بیمار است. برای خرید یک روغن جامد پنج کیلویی، که قیمتش به 100 هزار تومان رسیده است، باید کل دستمزد دو روزه ام را بدهم.

وی ادامه می دهد: هر لحظه عمرم با نگرانی سیر کردن شکم زن و دخترم می گذرد و بی پولی و فقر آنقدر بر من فشار می آورد که روزی هزار بار آرزوی مرگ می کنم. اعصابم به قدری خراب شده است که هر روز با همسرم دعوا می کنم؛ چون دیگر تحمل ندارم.
وقتی از صاحب کار بالاخانی در مورد علت پایین بودن حقوق کارگرش می پرسم، در جواب یک کلمه می گوید: مشتری و درآمد ندارم، خودم هم دارم ورشکست می شوم!

احمد توکلی شهروند دیگری است که از گرانی می نالد و می گوید: 10 سال است که بازنشسته شده ام. 30 سال کار کردم به امید آنکه بعد از بازنشستگی استراحت کنم و از زندگی لذت ببرم؛ اما فشار اقتصادی و قیمت کالاها آنقدر سر به فلک کشیده است که حقوق ناچیز بازنشستگی کفاف زندگی ام را نمی دهد و مجبور هستم برای اداره زندگی ام در بخش خصوصی شرکت واحد به عنوان راننده مشغول به کار شوم و فرصت شغلی را از یک جوان بگیرم.
 

بی ثباتی اقتصادی موجود، باعث برهم خوردن نظم زندگی مردم شده است
محمد کلامی، دکترای اقتصاد بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تبریز، در گفتگو با خبرنگار نصر با اشاره به اینکه بی ثباتی اقتصادی موجود باعث برهم خوردن نظم و برنامه ریزی زندگی مردم شده است، خاطرنشان می کند: همین بی ثباتی اقتصادی و تورم باعث شده است برنامه زندگی آنقدر از دست مردم خارج شود که آن ها را بیش از پیش از صاحب خانه شدن، صاحب خودرو شدن و... دور کند.

وی در پاسخ به تاثیر نظارت بر جلوگیری از افزایش قیمت ها می گوید: اگر جامعه ای تولید و پویایی اقتصادی و رونق اشتغال داشته باشد، خود به خود قیمت ها در ثبات باقی می مانند و افزایش نمی یابند. چرا که اقتصاد سالم به طور اتوماتیک نظارت می شود.
کلامی ادامه می دهد: اما اگر اقتصاد از مسیر اصلی خود خارج شود و به سمت بیراهه برود، چه بسا ناظر خودش نیز فاسد می شود و به سمت رشوه خواری می رود، چرا که خود نیز تحت فشار اقتصادی است.

 
مردم نمی دانند پولشان را به چه چیزی تبدیل کنند تا ارزش آن حفظ شود
کلامی علت عصبانیت مردم از شرایط اقتصادی موجود را پارادوکس حاکم بر نظام اقتصادی کشور می داند و خاطرنشان می کند: تغییرات روزمره قیمت ها باعث شده است تا مردم نسبت به شرایط فعلی و آینده خود دچار سردرگمی شوند؛ چرا که نمی دانند پولشان را به چه چیزی تبدیل کنند تا ارزش آن حفظ شود، نمی دانند اگر سرمایه گذاری بکنند در آینده نزدیک دچار ضرر و زیان هنگفت می شوند یا خیر؛ و همین نمی دانم ها باعث شده اند تا مدم از لحاظ روحی دچار آشفتگی و عصبانیت شوند.

این تحلیلگر اقتصادی، شرایط اقتصادی ایران را در بلاتکلیفی می داند و می گوید: وضعیت اقتصادی جامعه آنقدر بلاتکلیف است که مردم حتی نمی توانند برای آینده کوتاه مدت خود برنامه ریزی کنند چه برسد به آینده بلندمدتشان!
 

تا زمانی که از کالای داخلی حمایت نشود، اقتصاد داخلی هم جان نمی گیرد
کلامی همچنین به تاثیر فرهنگ و سیاست بر اقتصاد اشاره می کند و اذعان می دارد: تا زمانی که در داخل کشور فرهنگ تلاش و حمایت از کالای داخلی نباشد، اقتصاد داخلی هم جان نمی گیرد و از طرف دیگر تا زمانی که در عرصه بین الملل حضور فعال سیاسی نداشته باشیم و نتوانیم با کشورهای مختلف دنیا روابط اقتصادی مناسب ایجاد کنیم و صادرات نداشته باشیم، وضعیت تغییر نخواهد کرد.

وی در ادامه به بحث شایسته سالاری اشاره می کند و می گوید: شایستگان جامعه در سمت های اقتصادی مناسب نیستند و برخی مدیران ما نه تنها برای سازمان ها ارزش افزوده و رونق ایجاد نمی کنند، بلکه با تصمیمات اشتباهشان، بار مالی اضافی نیز بر سازمان اعمال می کنند.


استرس ناشی از کرونا در کنار حالت پارادوکسیال شرایط اقتصادی جامعه، مردم را عصبی کرده است
این کارشناس مسایل اقتصادی به تاثیر کرونا برمسایل اقتصادی جامعه اشاره می کند ومی گوید: بخشی از گرانی ها متاثر از شیوع کرونا در جامعه بوده است و به دلیل تعطیلی و نیمه تعطیلی اصناف، و بیکار شدن عده زیادی از مردم از یک طرف و افت صادرات نفتی و غیرنفتی از طرف دیگر، باعث بدتر شدن وضعیت اقتصادی جامعه شده است.
کلامی همچنین با اشاره به تاثیرات کرونا بر روان مردم می گوید: زندگی در استرس ناشی از کرونا، آستانه تحمل مردم را پایین آورده است؛ چرا که همیشه نگران سلامتی خود و عزیزانشان هستند.

وی ادامه می دهد:  استرس ناشی از کرونا در کنار حالت پارادوکسیال شرایط اقتصادی جامعه باعث شده است مردم عصبی و مایوس و ناامید شوند.
کلامی در پایان آینده اقتصاد کشور را غیرقابل پیش بینی می داند و می گوید: چون اقتصاد ایران قانونمند و دارای ضابطه نیست و همچنین حرکت سیستمی و علمی مشخصی ندارد، پس نمی توان در مورد آینده اقتصاد این کشور نظر داد.
 
گزارش نصر، حاکی از آن است که به نظر می رسد وضعیت اقتصادی کشور روز به روز بحرانی تر شده و ثروتمندان ثروتندتر و فقیران فقیرتر می شوند؛ و اکثریت مردم هم از مشکلات اقتصادی موجود در جامعه آگاه هستند و آن را پوست و گوشت و استخوان خود لمس می کنند به جز قشرمعدودی از جامعه! اما آنچه که در این میان اهمیت دارد این است که چطور از این مشکلات عبور کنیم؟! طبیعتا به نظر نمی رسد که همه مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم ها یا قطع روابط خارجی با دنیا باشد؛ بلکه بهتر است ریشه بعضی مشکلات را در داخل کشور جستجو کرد، چرا که به نظر می رسد برخی مشکلات موجود به عملکرد مسئولین به ویژه مسئولین دولتی بازمی گردد!

به عنوان مثال همین سخت بودن شروع کسب و کار در کشور برای جوانان و دشواری تامین منابع مالی لازم از بانک ها، اشتغال و کارآفرینی را در جامعه با مشکلات فراوان مواجه کرده است. چرا که واقعیت جامعه ما حکایت از نرخ بالای بیکاری دارد و بس! کم نیستند جوانان تحصیل کرده با مدرک فوق لیسانس و حتی دکتری که از بیکاری طول و عرض خیابان ها را طی می کنند!

با این افزایش نرخ بیکاری و آوارگی جوانان از یک طرف و همچنین بالارفتن سرسام آور قیمت ها از طرف دیگر و هزاران مشکلات دیگر که در این نوشته نمی گنجد، انتظار آرامش ذهنی از مردم رویایی بیش نیست.
انتهای پیام/

پژوهشیار