در گفتگو با استاد علوم محیطی دانشگاه تبریز مطرح شد؛

پدیده هاله حرارتی ساختگی است و در ادبیات اقلیم شناسی جایگاهی ندارد

1398/03/18 - 09:28 - کد خبر: 2097
استاد علوم محیطی دانشگاه تبریز

نصر: استاد علوم محیطی دانشگاه تبریز گفت: پدیده هاله حرارتی ساختگی است و در ادبیات اقلیم شناسی جایگاهی ندارد.

به گزارش نصر، در گفت و گویی با دکترعلی‌محمدخورشیددوست استاد علوم محیطی دانشگاه تبریز به بررسی این پدیده پرداختیم.

آقای دکتر اخیرا بحث‌هایی پیرامون وجود هاله حرارتی در حوضه دریاچه ارومیه مطرح شده که این هاله ظاهرا مانع ورود توده های هوای بارانزا به منطقه می شود و آقای دکتر تجریشی آن را از نظر علمی رد کرده اند. نظر شما به عنوان یکی از اساتید صاحب‌نظر در حوزه علوم محیطی در این باره چیست؟

در ادبیات اقلیم شناسی پدیده ای تحت عنوان هاله حرارتی وجود ندارد. در این ارتباط نتیجه رایزنی با برخی از اساتید برجسته اقلیم شناسی جهان نیز که در زمینه فیزیک جو و هوا و اقلیم تبحر دارند، مانند موری سالبی (پروفسور در اقلیم شناسی فیزیکی و نویسنده کتاب دانشگاهی معروفPhysics of the Atmosphere and Climate) این بود که آنان نیز چنین پدیده‌ای را رد می کنند. مشاهده صِرف تصاویر ماهواره ای و ندیدن پوشش ابر در تصاویر منطقه ای نمی تواند مستندات علمی کافی برای چنین نتیجه گیری هایی در بر داشته باشد. ابرها انواع متفاوتی دارند و گاه ترکیبی از چند ابر می تواند ایجاد گردد و در نتیجه شکل پیچیده ای به آن بدهد. اغلب توده های هوای ورودی به مناطق مختلف نیز دارای پوشش ابر می باشند و بنابراین اشکال گوناگونی روی تصاویر ماهواره ای به خود می گیرند، اما مشاهده همین ابرها در نقاط و مکان های مختلف آرایش متفاوتی به آن ها می دهد.

می شود بیشتر در این مورد توضیح دهید؟

ببینید ابر کومولوس بيشتر روي شنزارها، مزارع خشك و شهرها تشكيل مي شود، در حالي كه روي جنگل ها و درياها به دليل سردي نسبي سطح اين نواحي، پديد آمدن آنها ضعيف تر است. در تصوير ماهواره اي مرئي، ابرهاي استراتوس به صورت ابرهاي پهن وسيع با بافت بسيار نرم ظاهر مي شوند. در اين تصاوير، استراتوس هاي سطوح فوقاني جو به دليل اينكه از استراتوس هاي پايين تر نازك ترند، به صورت تيره تر ظاهر مي شوند. اغلب ابرهاي استراتيفورم بسيار نازك بوده و در تصاوير ماهواره اي به صورت شفاف مشاهده مي شوند، و این ابرها نیز بر فراز پوشش های آبی پراکنده دیده می شوند. انواع مختلف ابرهاي استراتيفورم را با توجه به سطح تحتاني، مياني و فوقاني و به علت دماهاي مختلفي كه دارند، مي توان در تصاوير ماهواره ای مرئی تشخيص داد.

توده های هوایی در این رابطه چه نقشی ایفا می کنند؟

بحث توده ها و سامانه های هوایی ورودی بحث ساده ای نیست و ورود و جریان آن ها می تواند با تراکم پوشش ابری در مناطق توام باشد، اما این که توده های هوایی ورودی در دام آنچه که هاله حرارتی نامیده اند، گرفتار شوند، مطلب درستی نیست. وسعت توده های هوایی ورودی از غرب و شمال غرب معمولا آنقدر زیاد است که تا 3000 کیلومتر هم می رسد و در نتیجه آن ها اسیر نوسانات محلی نمی شوند. ضمن این که در ارتفاعات که توده هوا یا توده های ابر وجود دارند، نه تنها حرارتی در کار نیست، بلکه دمای هوا به نسبت ارتفاع چندین درجه زیر صفر است.

در تصاویر ماهواره ای که ارائه شده، مشخص است که اطراف دریاچه ارومیه خالی از ابر است. در این زمینه نظرتان چیست؟

اتفاقا تصاویر ماهواره ای از ناسا وجود دارند که وضعیت همین توده های هوایی و ابرهای ورودی را برای سال های پرآبی نیز نشان می دهند، به عنوان مثال، یکی از پرآب ترین سال های دریاچه ارومیه 1375 بود که در این سال حجم دریاچه ارومیه یک رکورد بوده و به بیش از 37 میلیارد متر مکعب رسیده است (شکل 1).

به همان دلیل فیزیکی که در باره ابرها عرض کردم، در این شکل کاملا مشخص است که ابرها در اطراف دریاچه و خود دریاچه شکل نیافته اند، در صورتی که در آن تاریخ نه خبری از خشکی دریاچه ارومیه بود و نه تبخیر فراوان. در تصویر شماره 2 نیز که مربوط به سال 1996 است، این موضوع به وضوح مشاهده می شود، یعنی در همان سال هایی که خبری از "هاله" نبود، اما دریاچه پر از آب بود:

ضمنا باید اضافه کنم که تصاویر ماهواره ای مورد استناد جهت اثبات آنچه که هاله حرارتی نامیده اند نیز به دقت مورد بررسی قرار نگرفته اند. به عنوان مثال در تصویر زیر ملاحظه می شود که حوضه های دریاچه ای وان و سوان (در ترکیه و ارمنستان) نیز خالی از ابر می باشند. با این استدلال آیا آن ها هم دچار مشکل "هاله حرارتی" هستند که ابرها آن ها را دور می زنند؟ این در حالی است که میانگین عمق دریاچه وان 170 متر و دریاچه سوان 79 متر است و تقریبا هیچگاه دستخوش خشکسالی نشده اند:

نکته قابل ذکر دیگر این است که عوامل توپوگرافیک و ارتفاعات مرزی به همراه عمق نفوذ توده های هوا و ابرها نیز در چنین آرایشی تاثیرگذار هستند. کوهستان های غرب و شمال غرب کشور اغلب همانند دیواره یا سدی مقابل نفوذ زبانه های کانون های کم فشار ورودی را می گیرند و می توانند حداقل در مقیاس محلی و منطقه ای نوساناتی را در ابرآلودگی و بارش به وجود بیاورند.

در باره استدلال های ارائه شده نیز نظری دارید؟

بله. این نظر همکار محترم که بازتابش انرژی در طول موج مرئی و برگشت انرژی شبانه در طول موج بلند باعث حرارت زیاد اتمسفر منطقه شده نیز جای بحث دارد. اختلاف دمای سطح زمین و اتمسفر بسیار زیاد است. در لایه تروپوسفر که پایین ترین لایه جو است دما تا 50 درجه زیر صفر هم می رسد؛ چگونه اتمسفر می تواند حرارت زیاد داشته باشد؟ غیر از استراتوسفر که به دلایل طبیعی دارای وارونگی دمایی است و ارتباطی با وارونگی سطوح پایین ندارد، دمای تروپوسفر فقط در شرایط آلودگی و وقوع پدیده وارونگی می تواند تا حدی افزایش یابد که در حوضه دریاچه ارومیه چنین چیزی اصلا وجود ندارد، یعنی همین نظر "حرارت زیاد اتمسفر منطقه" نیز صحیح نمی باشد. البته در تاریخ های تصاویر استنادی ایشان نیز دمای عمومی منطقه در سطح زمین بین 1- تا 3- درجه بوده و در چنین شرایطی دمای اتمسفر آن ها نیز بین 25- تا 30- درجه بوده است. حال مشخص نیست این استدلال بر چه اساسی صورت گرفته است. فقط اندازه گیری های دقیق با بالن های هواشناسی یا سیستم های ماهواره ای می تواند مقدار دما در این سطوح را نشان دهد که صد البته تردیدی نیست دما در این سطح همواره چندین درجه زیر صفر است نه بالای صفر. باید به این نکته نیز توجه کرد که با توجه به خشک شدن بخش مهمی از دریاچه ارومیه، دیگر آبی برای تبخیر نمانده که بتواند صورت گیرد و تبخیر مشخصا از سطوح آبدار انجام می گیرد.

به نظر شما کدامیک از نظرات اساتید محترم در این زمینه علمی تر است؟

نظرات همه همکاران مورد احترام است. اما به طور اخص از نظر من، نظر آقای دکتر صراف در باره نقش انکارناپذیر بارش های اخیر در بالا آمدن نسبی سطح آب دریاچه ارومیه و نیز ریسک بالای خشکی دریاچه در آینده صحیح است و مطرح کردن تاثیر رهاسازی آب سدها و اقدامات ستاد احیا در این زمینه را نمی توانم تایید کنم. ضمن این که نظر آقای دکتر تجریشی در باره عدم وجود پدیده ای به نام "هاله حرارتی" با توجه به موارد مختصری که ذکر کردم، مورد تایید بنده نیز می باشد.

 

انتهای پیام/

پژوهشیار