نصر: «تنور گِلی» یادگاری تبریز ِ قدیم بوده که در حال حاضر به یک نوستالژی تبدیل شده است و فقط چند نفری در کلانشهر تبریز مشغول به این کار هستند که عمو صادق قدیمیترین این هنرمندان است.
به گزارش نصر به نقل از فارس، هنوز هم والدین ما خاطرات خانههای قدیمی و کاهگلی را به یاد دارند؛ خانههایی که مردمانش صبح خود را با اذان پیرمُریدانِ خوش صدای محله شروع میکردند.
خانههایی که حیاط، حوض و حتی تنور و نمای کاهگلی داشتند، نان نانوای محله هم طعم دیگری داشت؛ آخر میگفتند نانش در تنور گلی پخته شده و انسان هم از خاک است.
طعم خوشمزه نانهای پخته شده در تنورهای گلی سفره خانوادهها را رونق میبخشید. نانی که نه کپک میزد، نه بیات میشد و نه دور ریز داشت. حتی جوش شیرین و افزودنیهای دیگری هم نداشت.
امروزه تنورهای فلزی و آهنی به دلیل سهولت و سرعت پخت، گوی سبقت را از تنورهای سنتی گرفتهاند و کم کم نان سنتی نیز از سر سفرههای مردم پَر کشیده است.
تنورهای سنتی[گِلی] بخشی از میراث فرهنگی کشورمان هستند که با وجود صنعتی شدن پخت نان هنوز هم چراغ این صنعت قدیمی به دست هنرمندانی روشن نگه داشته شده است.
امروز سراغ هنرمندی رفتیم که سلبریتی و فرد معروفی نیست ولی به کار تولید مشغول است، تولیدی که بنای آن از خاک است.
دستانی که خاک را به هنر، کیمیا میکنند
با پرسوجو به درب منزل تنورساز گِلی در محله یوسفآباد تبریز(از محلههای قدیمی) رسیدیم؛ مردم او را «عمو صادق» میشناسند و معتقدند «همانند نامش نه دروغ میگوید و نه بدِ کسی را میخواهد».
عمو صادق با لباس کارگری و پیشبند گلی که معلوم بود سالهاست با آن لباسها، تنورهای داغی را ساخته به استقبالمان میآید.
«صادق پسآهنگ»، ۷۰ ساله است و از ۲۰ سالگی تنورسازی میکند
وارد حیاط کوچک ِ منزلش که میشوی انباشت خاک رُس و تنورهای گِلی که پس از ساخت برای خشک شدن و فروش به نمایش گذاشته شدهاند، توجهات را به خود جلب میکنند.
خانهای با بوی «گِل»
زیرزمین خانه، کارگاه اصلی عمو صادق است. اتاق ِ نُقلی نمزده و آکنده از بوی گِل.
او با اینکه امروز سفارش ساخت تنور دارد ولی کارش را رها میکند و ساعتی از وقت خود را در اختیار ما میگذارد.
عمو صادق که استاد قدیمیاش را همچنان ارباب خطاب میکند، میگوید: «سواد نداشتم ولی از کار کردن هم فرار نمیکردم و روزی با ارباب آشنا شدم او به من فوت و فن درست کردن تنور را یاد داد و الان ۵۰ سالی است که تنورهای گِلی میسازم».
عمو صادق، ظاهراً زیاد اهل گفتوگو نیست، این را میشود از پاسخهای کوتاه و سادهاش فهمید.
او از بازار خوب ِ تنور در زمانهای قدیم تعریف میکند: «قبلا سفارش زیادی داشتم و همه نانواها از من تنور میخریدند ولی الان خیلی کم شده و بیشتر به روستاها تنور میفروشم».
عمو صادق میگوید: «خاک تنور را از شهر خواجه میخرم و به اندازهای که سفارش بگیرم، تنور میسازم ولی بعد از نوروز تا به امروز یک سفارش بیشتر نداشتم».
به گفته خودش تنور ساختن از جمله دست ساختههایی است که دیگر بین مُسنها دیده میشود و با پیشرفت زمان این شغل در حال انقراض است، حتی در خود تبریز شاید دو نفر بیشتر نیستند که قدیمیترین آنها عمو صادق است.
عمو صادق که از جوانی این پیشه را اختیار کرده، سالهای درازی چرخ روزگار خود و خانوادهاش را با همین شغل تنورسازی چرخانده است. اما معتقد است که دیگر برای ساخت تنور پیر شده است ولی چارهای ندارد.
این هنرمند که همچنان دغدغه حفظ این صنعت را در ذهن و خاطره خود دارد، میگوید: «شاگردهای زیادی داشتم که همانند ارباب خود به آنها فوت و فن تنورسازی را یاد دادهام ولی حیف که این شغلی نیست که بتوان با آن یک زندگی معمولی را گذراند، چراکه من بعد از ۵۰ سال یک بیمه هم ندارم».
او میگوید: «از دار دنیا یک همسر مهربان و سه دختر دارم، همسرم همیشه در کنارم بوده به طوریکه کارگاه تنورسازی در زیرزمین خانهمان است و همیشه خانه و حیاط پر از گِل میشود ولی او هیچ وقت گلایه نکرده و همیشه خانه را مرتب میکند».
آنطور که عمو صادق میگوید، ساخت یک تنور کوچک سه روز وقت لازم دارد، یک روز فقط برای لگد کردن خاک لازم است و برای دوام و قوام کار باید گل نارس آنقدر پا بخورد تا به اصطلاح خوب برسد.
نان با طعم «تنور گِلی»
نانی که در دل تنورهای گِلی عمو صادق پخته میشود، خوردن دارد.
او میگوید: «هیچ نانی به طعم، خوشمزگی و سالمی نان تنور گلی نیست و آن برشتهگی و تردی نانهای قدیم را نمیتوان در تنور گاز و برق و غیره پیدا کرد».
او با ساخت این تنورها توانسته نان ِ سر سفره مردم را داغ نگه دارد.
خودش که مگوید افراد زیادی از گرمای تنورهای گِلیاش، نان سنتی سر سفره میبرند.
از او تعداد تنورهایی که ساخته است را میپرسم، میگوید: «شاید ۱۰ هزار یا ۲۰ هزار تنور ساختهام، اما نشمردهام».برای ساخت تنور سنتی، خاک را باید خوب الک و خشک کرد تا رطوبت در آینده موجب تَرَک تنور نشود؛ پس از خشک شدن کامل خاک به آن آب اضافه و مخلوط می شود.
تنورسازی به دلیل سختی کار به قدرت بدنی بالا نیاز به فعالیت جوانان دارد و اگر رونق بازار کار داشته باشد این حرفه سنتی فراموش نمیشود.
شغل عمو صادق با اینکه رنگ و بویی دیرینه دارد ولی پیام آن درست در راستای تولید و اشتغال است؛ همان که امروز جوانان در پشت میزنشینی به دنبال آن هستند.
احیای این شغل و توجه به گذشته خود نه تنها عدهای را از رزق و روزی نمیاندازد بلکه افراد زیادی را نیز به رزق میرساند ولی چه میشود، کرد که گاهی مدرنیته بلای جان بشریت میشود.
انتهای پیام/