نصر: معلولیت انعکاس نور و قدرت خداوندی است که قابلیتی بی نهایت را در وجود معلولان گذاشته است، تا فرد معلول مفهوم تلاش و پشتکار را معنایی دوباره ببخشند.
به گزارش سرویس اجتماعی نصر، هدف که خواستن باشد، پا نمی خواهد بال هایی می طلبد از جنس نور و اراده ای از فولاد، تا سخت ترین ها را برای رسیدن به آرزوها آسان کنی؛ حال معلولیت فرصتی است برای اوج گرفتن از زمین خاکی به آسمان آبی، آنگاه که بخواهی «خواستن توانستن است» را به اثبات برسانی.
صدای ما را از بهشت می شنوید، بهشت دور نیست، بهشت جایی است در چند کیلومتری تبریز؛ انتهای اتوبان شهید کسایی جنب دانشگاه صنعتی سهند؛ 10 دقیقه بعد جلوی نرده های فلزی کارگاه جامع فاطمه الزهرا (س) منتظر مدیر کارگاه ایستاده ایم، مردی خوش قلب و مهربان به سراغمان می آید و ما را تا کارگاه همراهی می کند.
در کارخانه ای که در بدو ورود تفاوتش را به رخ می کشید، جمله «با بال شکسته پر گشودن هنر است» بر روی یک بنر، روبروی درب ورودی کارگاه، صحنه ای چشم نواز محسوب می شد که نظر هر تازه واردی را به خود جلب می کرد. در این کور سوی امید اما روزنه ای به سمت امید، آرامبخش روحت می شود.
آری، حقیقت دارد که «وقتی زمین خورده ها بر می خیزند آسمان به احترام آن ها سر خم می کند، با بال شکسته پر گشودن هنر است» این جمله معروف را تمام کارکنان این کارگاه بر سر زبان دارند. معلولیت نشان می دهد با بال شکسته هم می توان پرواز کرد و به اوج رسید، پروازی با تکیه بر بال هایی از جنس نور!
85 نفر که هر روز صبح، با پاهایی که ندارند، دست هایی که از حرکت افتاده، چشم هایی که نمی بیند، گوش هایی که نمی شنود و دلی که قبلا بارها شکسته است، از راه می رسند، دست روی زانوهایشان می گذارند، بسم الله می گویند و کارشان را شروع می کنند؛ امسال که بگذرد 12 سال است که چرخ های کارگاه جامع فاطمه الزهرا به همت آنها می چرخد. خودشان به اینجا لقب بهشت را داده اند و ما هم به احترامشان می گوییم اینجا درست شبیه بهشت است؛ بهشتی برای معلولان کشور.
معلول است، اما جنسی از فولاد دارد. بانوانی که با برخی محدودیت های جسمی و ذهنی، اما گام هایشان را بر اراده استوار کرده اند تا هم چرخ زندگی خودشان را بچرخاند و هم گرداننده چرخ اشتغال جامعه را.
اینجا خبری از چهره های خسته از روزمرگی و به تنگ آمدن از مشکلات نیست؛ دنیای دیگری است که در آن هیچ کس به خاطر پای نداشته و زبانی که حرف نمی زند، خجالت نمی کشد. به اندازه آدم هایی که ما بهشان می گوییم سالم، کار می کند و برای خودشان کسانی هستند.
زنانی که شاید جای خالی حداقل های زندگی در روایت هایشان دیده شود، اما آنقدر قوی و توانمندند که سنگینی بار زندگی را خودشان به تنهایی به دوش می کشند.
"احد جودی"، مدیر فنی مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا (س) به خبرنگار نصر می گوید: مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا (ص) شامل حرفه آموزی و کارگاه حمایتی تولید است که از سال 1387 شروع به کار کرده است؛ همچنین در این کارگاه بحث تولید فیلتر از سال 1390 تحت نظارت مستقل سازمان بهزیستی کشور آغاز شد.
وی با بیان اینکه ظرفیت قبلی این کارگاه بالغ بر 50 نفر بود، افزود: با گسترش تولید و افزایش کیفیت محصولات تولیدی این کارگاه و افزایش بازار متقاضی این ظرفیت پذیرش را به 85 نفر افزایش داده ایم که به ازای هر 15 مددجو، یک مربی کیفیت اجرایی و روند کیفیت کار مددجویان را تحت نظر دارد.
جودی با اشاره به اینکه نحوه پذیرش ما از طرف بهزیستی است، تصریح کرد: با توجه به اینکه مددجوها تلفیقی از ناشنوا، جسمی حرکتی، ذهنی هستند، بعد از معرفی به این مرکز، ما با توجه به کارایی آن ها را ارزیابی کرده و نسبت به توان آن ها، کار کارگاهی به آن ها را تعریف می کنیم.
مدیر فنی مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا(س) اذعان کرد: لوازم مصرفی خودرو، فیلترهوای خودرو و فیلترهای سفارشی مانند جاروبرقی، شیشه شوی، آب مقطر و آب رادیاتور جزو تولیدات این کارگاه محسوب می شوند.
جودی با بیان اینکه توانسته ایم فیلتر هوا را با برند «پایار» به صورت رسمی به ثبت برسانیم، ابراز کرد: این موفقیت اتفاقی بزرگ برای کارگاهی که توسط مددجویان اداره می شود، محسوب می شود چرا که رعایت تمامی استانداردها در هر کارگاه تولیدی کار دشواری است اما این کارگاه جامع معلولین علی رغم محدودیت هایش توانسته بر دشواری ها غالب شود. ما خطاهایی که ممکن است در خط تولید باشد را به حداقل رسانده ایم.
وی گفت: تنها سازمانی که از ما حمایت می کند، بهزیستی است که به ازای هر مددجو یارانه پرداخت می کند.
مدیر فنی مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا(س) ادامه داد: از سازمان ها و ارگان های مربوطه می خواهیم تا وام های کم بهره و بلاعوض بدهند تا بتوانیم مددجویان بیشتری را جذب کرده و در بازار اقتصادی حضور موثری داشته باشیم.
جودی با بیان اینکه بازاریابی و تهیه مواد اولیه یکی از مشکلات ما در این کارگاه است، اظهار کرد: برنامه ما در آینده تولید لوازم مصرفی خودرو اعم از آب مقطر، آب باتری، آب رادیاتور، الکل و ادبولو است.
وی تاکید کرد: کار کردن با این افراد که روحیه بسیار متفاوت و حساسی دارند نیز خیلی سخت است. هر کدام یک خصلت و اخلاقی دارد که باید آن ها را رعایت کنیم به نوعی با افتخار نازشان را می کشیم. همچنین با خانواده این افراد به صورت مستقیم در ارتباط هستیم.
مدیر فنی مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا (س) خاطرنشان کرد: لذتی که این افراد حین کار انجام می دهند قابل توصیف نیست. علاقه این افراد به کاری که انجام می دهند بسیار خالصانه است. در این سال ها هیچ وقت ندیدم یکی از مددجویان بگوید خسته شدم و پنج دقیقه استراحت لازم دارم. اتفاقا برعکس این ماجرا اتفاق می افتد. گاها من از آن ها خواهش می کنم که پنج دقیقه استراحت کنیم.
جودی راز موفقیتش را در کار تیمی می داند و می گوید: یک فرد هرگز به تنهایی نمی تواند به موفقیت های اقتصادی و صنعتی دست یابد، بلکه این توفیق متعلق به مجموعه سازمانی است که او دارد.
وی افزود: من موفقیت مان را مدیون تک تک نیروهای تیم خودمان در کارگاه جامع معلولین دخترانه فاطمه الزهرا می دانم. راز موفقیت ما، داشتن رویکردی اجتماعی، نگاهی الهی و سرمایه داری ای مبتنی بر اصول الهی است. من از داشتن این تیم قوی، متعصب و آرمانی به خود می بالم.
"ناهیده عبدی"، روانشناس مرکز جامع فاطمه الزهرا(س) هم به خبرنگار نصر گقت: از سال 95 به عنوان روانشناس در این مرکز مشغول به فعالیت هستم.
وی با بیان اینکه با توجه به شرایط، محدودیت و معلولیتی که دارند، برخی از این مددجوها دارای مشکلات روحی و روانی هستند، افزود: به لحاظ روانی افرادی که دچار معلولیت هستند، به مراتب از افرادی که عادی هستند، بیشتر دچار مشکلات روحی و روانی هستند.
عبدی ادامه داد: مثلا دخترانی که در سن 18 سالگی بخاطر مشکلات ژنتیکی دچار معلولیت می شوند، به نوعی جایگاهی که در اجتماع دارند به یکباره از دست داده و دیگر حاضر به حضور در اجتماع نیستند. این افراد اغلب مددجوهایی هستند که مشکل ذهنی نداشته و تنها مشکل جسمی دارند و به معلولیت خود واقف هستند و از جامعه دور شده و فعالیت های خود را محدود می کند.
مشاور این مرکز توانبخشی گفت: در این مرکز بزرگترین هدف ما انگیزه دادن به این افراد و جامعه پذیری آن ها است. این افراد با احساس ارزشمندی و اینکه احساس کنند برای جامعه مفید و تاثیر گذار هستند، نوعی درمان محسوب می شود.
وی ابراز کرد: برنامه درمانی مددجویان نیز به نسبت مشکلاتشان تنظیم می شود که در دوره 6 ماهه هدف گذاری می شود تا به مرور مشکلاتشان حل شود.
"سمیرا مشهودی"، مربی مرکز جامع توانبخشی فاطمه الزهرا(س) در گفت و گو با خبرنگار نصر گفت: مهارت های مختلفی برای مددجویان آموزش داده می شود. مثلا آموزش مهارت حرفه آموزی برای ساخت فیلترها و کارهای بسته بندی و پرس کردن و تمیز کردن.
وی افزود: هر کدام از کارکنان هم با توجه به معلولیتشان روحیه خاصی دارند و باید با هرکدام طوری که لازم است، رفتار کنیم اما باور کنید که ارزشش را دارد، هم از نظر کاری ارزش دارد و هم از نظر روانی. دنیایی را اینجا تجربه کرده ام که نمی توانم از آن دل بکنم. نگاهم به معلولیت و توانایی های معلولان عوض شده است. این نگاه زندگی ام را هم عوض کرده است. این حرف من نیست. تا وقتی خودتان به اینجا نیایید و مشغول نشوید، باور نمی کنید که به لذتش می ارزد.
"زینب" می گوید: معلولیت مرا را اسیر خود نکرده، بلکه من معلولیت را اسیر خود کرده ام، اجازه ندادم معلولیت برایم محدودیت ایجاد کند، درسم را ادامه داده ام و برای کسب درآمد نیز تا می توانم کار خواهم کرد. هرجا رفتم به علت شرایط توانایی و معلولیت جسمی که دارم مرا قبول نکردند.
"نازیلا " می گوید: لیسانس کتابداری دارم نزدیک به هشت سال است که اینجا کار می کنم. از کاری که دارم نهایت لذت را می برم. هرجا رفتم روابط عمومی بالا خواستند ولی در این کارگاه به عملی که انجام می دهیم ارزش قائل هستند. اینجا هیچ وقت احساس غریبی نکرده ام.
وی افزود: کار من بعد از تمیزکاری، مهر زدن به نمدها و سپس چسباندن ابرهایشان است و در نهایت به همکارم که وظیفه بسته بندی آن ها را دارد تحویل می دهم. برای رسیدن به این مرحله از دقت، بارها دستم را سوزانده ام و در نهایت به کاری که باید انجام دهم واقف شده ام.
نازیلا ادامه داد: بهزیستی باید با وام های بلاعوض و کم بهره و تخصیص مکان بدون اجاره دل ما را به رونق یافتن این کارگاه گرم نگه دارد؛ ما انتظار توجه و حمایت بیشتر از بهزیستی داریم. اگر از نظر مالی حمایت شویم و دغدغه بودجه نداشته باشیم و همچنین مواد اولیه به دسمان برسد، به مراتب کار را بهتر از این پیش می بریم.
"جلالی" می گوید: 6 سال است که در این کارگاه فعالیت می کنم. این کارگاه برای من نوعی امید به ادامه زندگی است. دوست دارم بیش تر از این پیشرفت کنم. هر وقت کارگاه تعطیل می شود کلی دلتنگ همکاران و دوستانم می شود. ای کاش هیچ وقت کمبود بودجه باعث تعطیلی این کارگاه نشود.
"مهدیه" می گوید: هفت سال است که در این کارگاه فعالیت می کنم. وظیفه من نظارت بر سر دستگاه چین کن است. بزرگترین آرزوی قلبی من، سلامتی همه دوستانم است.
در سوی دیگر کارگاه دختری مظلومانه و زیرچشمی به گزارشی که از همکارانش می گیرم نگاه می کند. نزدیک اش می شوم؛ این طور پرغرور حرف نمی زند اما معلوم است که می خواهد هرطور شده بگوید که با وجود فلج بودن فرقی با بقیه ندارد. می گوید: "تا قبل از این یا کسی کاری به من نمی داد یا اگر هم سر کار می رفتم به خاطر معلولیت خیلی به من ظلم می کردند؛ از دادن حقوق پایین گرفته تا تحقیر و حق خوری. اما اینجا این طور نیست. اینجا همه مثل همیم. هیچ کس خجالت نمی کشد. همدیگر را درک می کنیم. اگر کسی خسته شد، بقیه کارش را انجام می دهند چون می دانند بدون یک دست کار کردن سخت است. قبلا اصلا دلم نمی خواست از خانه بیرون بیایم اما حالا فرق کرده است. دستم توی جیب خودم است و می دانم خیلیهای دیگر مثل من معلول هستند و من در این دنیا، تنها نیستم. اصلا هم خجالت نمی کشم.
به گزارش خبرنگار نصر، روز تمام می شود، هوای نزدیک غروب تبریز رو به سردی می رود. مینی بوس ها جلوی کارگاه صف کشیده اند تا کارکنانی را که کارشان تمام شده است را سوار کنند. کارکنان این گارگاه تولیدی هر کدام از مسیرهای مخصوص به خودشان به سمت در خروجی می روند. کسی که عصا زیر بغلش زده است و شلوارش را از زانو به بالا سنجاق کرده، کمک می کند که همکار فلج اش سوار مینی بوس شود. دیگری درحالی که زیر بغلش را که از فشار عصا درد گرفته مالش می دهد، منتظر است تا نوبت سوارشدنش برسد. خستگی هست اما لبخند بیشتر.
این روزها که همه از دردها کوه می سازند و از بیماری ها طوفان می سازند، دختران معلولین جامع فاطمه الزهرا به بقیه مردم درس زندگی کردن را یاد می دهند. بهترین هدیه و یادگاری من از دست پرتوان و هنرمندان کارگاه جامع فاطمه الزهرا یک نقاشی و کلی صبر و پشتکاری بود.
* گزارش از سحر مغفرت
انتهای پیام/