نصر از همان آغاز نه به پشتوانه حزب یا جریان خاصی، بلکه با اتکای به «قدرت حمایت مردمی» پا به میدان گذاشت؛ قدرتی که ریشه در اعتماد و آگاهی جامعه دارد.
هجده سال بعد، نصر دیگر تنها یک رسانه نیست؛ آیینهای است از زندگی مردم، صدای انتقادشان، و شریک حضورشان در خیر و نیکی. رسانهای که کوشیده است از قاب مجازی بیرون بیاید و در متن زندگی مردم حضور داشته باشد؛ بنویسد از آنچه آنان میبینند، میخواهند و میگویند. تند رفتهایم و تندی دیدهایم، اما ایستادهایم تا بمانیم و بنویسیم.
در هجدهمین سالروز تولد نصر، جملهای از زبان یک قاضی – که در حال بررسی شکایتی علیه این رسانه بود – شاید خلاصهترین توصیف از جایگاه امروز نصر باشد:
«متأسفانه منبع خبری من هم نصر است.»
شیرینی این جمله در آن است که نشان میدهد نصر تا چه اندازه در لایههای مختلف جامعه نفوذ کرده است؛ و تلخیاش، یادآور فاصلهای است میان حقیقت و پذیرش آن.
در زمانهای که مخاطب به آسانی میتواند «آنفالو» کند، «کنسل» کند یا «کات» کند، ماندنِ او بزرگترین نشانه اعتماد است. نصر به این ماندگاری میبالد، چرا که ریشه در جستوجوی حقیقت دارد؛ همان حقیقتی که ستون اصلی محتوای نصر بوده و هست.
امروز خانواده بزرگ نصر با افتخار مینگرد که تاثیرگذاریاش از مرزهای آذربایجان فراتر رفته است؛ مخاطبانی در سراسر کشور، نصر را دنبال میکنند تا از واقعیتهای جامعه باخبر شوند.
و اما فردا…
میدانیم که آینده آسان نیست. کسانی هستند که نمیخواهند نصر بماند، اما آینده از آنِ آگاهی است. اشتباهات گذشته اگر تکرار شوند، خود اشتباهات خواهند بود که آینده را کنار میزنند. رسانه فردا در اختیار مخاطبان است، نه صاحبان قدرت. هویت رسانه از مردمش میآید، و نصر به این ایمان دارد.
نصر هجدهساله، پیامآور امید است؛ امید به وطنی آگاه، آباد و آزاد. وطنی که در آن جوانانِ جستوجوگر حقیقت، اگرچه گاه «ضد» خوانده میشوند، اما شجاعترین و دلسوزترین فرزندان این سرزمیناند. نصر رسانهای است در کنار همین نسل پرتوان؛ نسلی که مهر وطن را در دل دارد و صداقت را در صدا.
هجدهسالگی نصر نه پایان راه، که آغاز فصلی تازه است؛ فصلی برای ماندن، دیدن و گفتن از حقیقت.
انتهای پیام/