در گفتگوی اختصاصی «نصر» با متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی مطرح شد/
دریاچه ارومیه هنوز زنده است، اما حقآبه اش را سوءمدیریت می بلعد
1404/08/12 - 16:19 - کد خبر: 149336
نصر: متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی میگوید: نه احیای دریاچه ارومیه در سال ۹۸ واقعیت داشت و نه مرگ امروز. دریاچه هنوز زنده است اما زیر فشار سوءمدیریت، سدها و چاه های غیر مجاز و برداشتهای بیرویه، نفسهایش را بهسختی میکشد.
به گزارش نصر، دریاچه ارومیه که نماد امید زندگی در شمال غرب بود، امروز در حال گذران خشکترین سالهای خود است.
بارشهای سال های پایانی دهه ۹۰ برای برخی فرصتی بود تا ادّعای «احیای کامل دریاچه» را کنند اما آن مدعا چیزی جز سرپوش بر سوءمدیریت ناپیوسته نبود.
اکنون که بارشها کاهش یافتهاند، وضعیت بحرانیتر از همیشه بروز کرده است و ادامه این روند، در آینده نزدیک، مرگ تدریجی این اکوسیستم را به بار می آورد.
این ها سخنان «علی ارواحی»، متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی، است که در ادامه این گفتگو، به تفصیل و تشریح وضعیت کنونی دریاچه ارومیه و هشدار ها و تبعات خشکسالی آن می پردازد.
آقای ارواحی، در سالهای ۹۷ و ۹۸ بسیاری از رسانه ها و مسئولان از «احیای دریاچه ارومیه» سخن گفتند. آیا آن دوره واقعاً نقطه بازگشت بود؟
در آن سالها بارشهای خوبی داشتیم و به همین دلیل وضعیت ظاهری دریاچه بهبود پیدا کرد اما این به معنای احیا نبود. من همان زمان هم بارها به رسانهها گفتم که شرایط دریاچه بسیار شکننده است. ما هیچ سازوکار پایداری برای مدیریت منابع و تنظیم حقآبه ایجاد نکرده بودیم. به عبارت دیگر، نه اصلاح سیاستهای آبی بلکه. بارش مقطعی دریاچه را بهبود داد و ما شاهد بودیم که از سال ۹۹ به بعد، دوباره تراز آب رو به کاهش گذاشت و نشانههای بحران بازگشت.
اینکه امروز برخی میگویند «دریاچه مُرده است» به نظر شما تعبیری واقعی است؟
خیر، نه احیا در سال ۹۸ درست بود و نه مرگ امروز. هنوز میتوان گفت دریاچه ارومیه زنده است اما در وضعیتی نیمهجان به سر می برد. اگر روند فعلی ادامه یابد، در بازه ۱۰ تا ۱۵ سال آینده احتمال رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت بسیار بالاست ولی اگر مدیریت اصلاح شود و سهم دریاچه از منابع بازگردانده شود، هنوز ظرفیت بازسازی وجود دارد.
شما اشاره کردید که در سال گذشته، بارش در حوزه آبریز حدود ۳۰ درصد کمتر از میانگین بوده اما حقآبه دریاچه تا ۸۵ درصد کاهش یافته. این شکاف چگونه شکل گرفته است؟
این عددها هشداردهندهاند. وقتی بارش ۳۰ درصد افت میکند، منطقی است که حقآبه هم در همان نسبت کاهش یابد. اما کاهش ۸۵ درصدی یعنی آب در مسیر دیگری خرج شده است که عمدتاً در بخش کشاورزی، سدها و برداشتهای غیرمجاز است. این نشاندهنده ضعف شدید در مدیریت تخصیص و اجرای قوانین است.

این آمارها می تواند نشان دهنده چند برابر شدن مصارف کشاورزی باشد؟
دقیقاً. در سال ۱۳۷۵، میزان برداشت کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه حدود ۱.۷ میلیارد مترمکعب بود. امروز این رقم به ۴.۷ میلیارد مترمکعب رسیده است؛ یعنی بیش از سه میلیارد مترمکعب افزایش در طول سه دهه، آن هم برای بخشهایی اصلاً چنین حقآبهای نداشتند. اگر همین سه میلیارد مترمکعب حفظ میشد، با همه افت بارش ها، دریاچه امروز به این وضعیت نمیرسید.
سدسازیها تا چه اندازه در این بحران نقش دارند؟
بسیار زیاد. با احداث هر سد، شبکه آبیاری و زهکشی جدیدی شکل میگیرد و تقاضا برای مصرف بالا میرود. بخشی از این پروژهها تحت فشار سیاسی اجرا شده و بخشی دیگر می تواند بهدلیل منافع مالی وزارت نیرو و شرکتهای تابعه آن از محل فروش آب باشد. در واقع مشخص است که تمرکز سه دهه اخیر بر حفظ دریاچه ارومیه نبوده است.
یعنی منافع سیاسی یک حوزه بر منافع ملی غلبه کردهاند؟
متأسفانه بله. تصمیمات محلی یا استانی در برخی موارد تحت تأثیر فشارهای سیاسی بودهاند. ما قوانین مناسبی داریم که میتواند تعادل را حفظ کند اما اجرای آنها قربانی منافعی مبهم شده است. مثلا بهنام «خودکفایی» یا «اشتغالزایی»، دیمزارهای کممصرف را به باغهای پرآب سیب تبدیل کردیم. نتیجه این شد که نه خودکفا شدیم و نه منابع حفظ شدند.
تجربه دریاچه آرال در آسیای مرکزی بارها بهعنوان هشدار مطرح شده است. شباهتهای وضعیت ارومیه با آن چیست؟
دریاچه آرال حدود ۱۳ برابر ارومیه بود و در دهه ۲۰۰۰ خشک شد. پس از آن، موجی از بیماریهای تنفسی، چشمی و سرطان، سقط جنین، مهاجرت و فقر در منطقه شکل گرفت. زمینها شور و غیرقابلکشت شدند، اقتصاد فروپاشید و مطمئنا در پی این مهاجرت ها، حاشیه نشینی ها در شهر های مجاور و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی و جرم و فساد اتفاق می افتد. در پی خشکی دریاچه ارومیه هم اگر ریزگردهای نمکی آلوده به پسابهای صنعتی یا فلزات سنگین شوند، احتمال دارد که همین سناریو تکرار شود.
در حال حاضر نشانههایی از افزایش بیماریها در مناطق مشابه مانند تالاب گاوخونی گزارش شده است که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در دست بررسی اند که هشدار هایی پر ریسک را به گوش می رسانند.
وزارت جهاد کشاورزی در این میان چه نقشی دارد؟
یکی از کلیدیترین نقشها در دست این وزارت خانه و وزارت نیرو است. در سه دهه گذشته سطح زیرکشت آبی حوضه دریاچه بیش از دو برابر شده است. وزارت جهاد کشاورزی باید الگوهای کشت کممصرف و اقتصادی را جایگزین میکرد اما چنین سیاستی در عمل پیگیری نشده. افزایش سطح کشت آبی در شرایطی که منابع محدودند، عملاً به معنای صدور حکم خشکیدن دریاچه است.
در میان این تاریکیها، آیا هنوز نشانهای از امید وجود دارد؟
بله، هنوز حوضه آبریز دریاچه ارومیه توان تولید آب دارد. این نکته مثبت ماجراست ولی نیاز به مدیریت دارد. ما باید یاد بگیریم که با تغییر الگوهای بارش سازگار شویم. بارشها از پاییز به زمستان و بهار منتقل شدهاند و ما هنوز ساختار مدیریتی خود را با این الگو تطبیق ندادهایم. حتی رودخانههایی وجود دارد که به دلیل انباشت رسوبات ، مانع ورود آب به دریاچه میشوند. یعنی مشکل فقط کمآبی نیست و مدیریت ناکارآمد است که باید در درجه اول، اصلاح شود.
بخش قابلتوجهی از آب هم در شبکههای توزیع هدر میرود، درست است؟
بله، بهطور متوسط ۳۰ درصد تلفات در شبکههای انتقال و توزیع آب شرب و کشاورزی داریم. اگر همین میزان کاهش یابد، میتوان معادل یک میلیارد مترمکعب آب به دریاچه اختصاص داد که یعنی تقریباً یکسوم حقآبه رسمی آن. برای این کار باید مدیریت، شفافیت و پاسخگویی وجود داشته باشد.
پروژه بازچرخانی آب در تبریز و ارومیه چقدر پیشرفت کرده است؟
در دولت دوازدهم، پروژه تصفیه خانه برای بازچرخانی آب مصوب شد که در ارومیه به بهرهبرداری رسیده و بخشی از پساب تصفیهشده به دریاچه هدایت میشود. اما پروژه مشابه در تبریز هنوز آغاز نشده است بی آنکه علت آن مشخص شود.این درحالی است که امسال طرح انتقال آب از ارس، تامین اعتبار شد. سوالی مطرح می شود که اعتبارات پروژه تصفیه خانه، به کدام سمت کشیده شده است!؟ اینجا بحث الویت ها مطرح است. اولویت باید تأمین آب برای دریاچه باشد و تا زمانی که منطق اقتصادی بر منطق زیستمحیطی غلبه دارد، وضعیت بهبود نمییابد.
وضعیت برداشتهای غیرمجاز چطور است؟
بیش از ۶۰ هزار چاه غیرمجاز در حوضه آبریز وجود دارد. این چاهها مثل زخمی باز در بستر این اکوسیستماند. آب زیرزمینی ثروت مشترک مردم است اما گروهی اندک از آن بهرهبرداری میکنند و زیانش به کل منطقه میرسد. این موضوع نیازمند برخورد قانونی و اجتماعی جدی است.
انتهای پیام/